سلامعلیکم یعنی بر شما امنیت باد، یعنی خاطرتان جمع باشد، چرا؟ چون شرایط خاطرجمعی و امنیت و آرامش را دارند و آن شرایط هم ایمانشان است که واجد همه شرایط است.
آیه ۵۴ سوره انعام میخواهد بگوید قبل از اینکه آنها زبان به سخن باز کنند و حرفشان را شروع کنند شما شروع به حرف کنید، شما این مطلب را به این مردم بگویید. اولین مطلب که عجب مطلبی است و نشأت گرفته از عجب اخلاقی است و چه درس مهمی است که به تک تک ما مردان، زنان، پیران و جوانان داده شده «وَ إِذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُم» یعنی اول به اینها سلام کن.
آیه به این باعظمت برای همین مسأله معمولی و عادی نازل شده؟ یعنی پیغمبری که تمام عمرش نسبت به هر کسی پیشقدم به سلام بوده الان امر لازم و فرمان لازم داشته؟ آیا ایشان دستور میخواسته که در برخورد اول سلام کند؟ این کار را که رسول خدا در منزل، در کوچه، در مسجد، در برخورد با افراد پیشقدم به سلام بوده است.
پیامبر روزی در مسجدالحرام نشسته بود در اوج آزار مشرکین یک آدم بیدینی اهل مدینه اما آدم با وقاری بود، آدم با ادبی بود، آدم جلفی نبود، آدم سنگین و رنگینی بود، آمد در حجر اسماعیل چون به او آدرس داده بودند شخصی که اوضاع مکه را از نظر فرهنگی به هم ریخته و با بتهای ما مخالف است روزها به حجر اسماعیل میآید.
وقتی وارد بر پیغمبر شد به رسم بتپرستان به حضرت گفت: «انعم صباحاً» صبح شما بخیر. پیغمبر اکرم فرمودند: ـ به این مضمون ـ من برای برخورد با مردم چنین دستوری ندارم که در برخورد اول بگویم صبحت بخیر، صبحت بخیر یعنی چه؟ من در برخوردم با مردم دستور دارم برخوردی آرامشبخش و دعائی اطمینانبخش داشته باشم.
شخصیت با عظمتی که از مکه تا مدینه سلام به احدی را در پیشقدمی فروگذار نکرده است واقعاً این را خدا باید به او سفارش بکند که مردم مؤمن آمدند پیشت «فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُم»؟ پیامبر که این کار را میکرده، این نه امر لازم داشت و نه تاکید، وجود مقدس او فراموشکار هم نبود که خدا به او سفارش کند مردم آمدند در محضرت جلسه کردند، یادت نرود سلام کنی؛ مثل اینکه ما به بچههایمان میگوییم: بابا جان میرویم خانه عمو خانه دایی خانه عمه خانه خاله، وارد شدیم سلام یادت نرود، یعنی آیه شریفه این را میخواهد بگوید؟ خدای با عظمت به پیغمبر کریم عزیز عظیم رئوف میخواهد بگوید مردم آمدند پیشت جلسه کردند سلام یادت نرود؟ اینها نیست.
ما باید برویم سراغ لغت عرب، دانشمندان بزرگ قابل اعتماد که کتابهای باعظمتی را نوشتند و این کتابها ابزار همه علمای اسلامی است. «فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُم» یعنی حبیب من اول به کسانی که مؤمن هستند نسبت به فضای دین، نسبت به آخرت، نسبت به دنیا امنیت بده، آرامش بده. قبل از اینکه حرفهایت را بزنی خیالشان را راحت کن و آنان را از اضطراب، دغدغه، ترس، وحشت اینکه آخر کار چه خواهد شد دربیاور.
سلام علیکم یعنی بر شما امنیت باد، یعنی خاطرتان جمع باشد، چرا؟ چون شرایط خاطر جمعی و امنیت و آرامش را دارند و آن شرایط هم ایمانشان است که واجد همه شرایط است. وقتی یک نفر مؤمن است دلیل بر مؤمن بودنش همین مقدار عملی است که انجام میدهد، همین.آن ایمان واقعی، ایمان درست، ایمان ریشهدار آن ایمانی است که در حرکات و رفتار انسان تجلی دارد؛ من واقعاً از دستم برنمیآید مال مردم را بخورم برای ایمان است، از دستم برنمیآید خیانت بکنم برای ایمان است، از دستم برنمیآید به ناموس مردم بد نگاه بکنم برای ایمان است، از دستم برنمیآید ربا بخورم و ظلم بکنم برای ایمان است. ایمان یک حقیقت است و دارای دو روشنایی است؛ یک روشنایی در قلب است و یک روشنایی هم در عمل است، یعنی ایمان عمل را روشن میکند و عمل را بُروز و نشان میدهد.
کسانی که میآیند نزد تو و اهل ایمان هستند شرایط امنیت روحی، امنیت وقت مرگ، امنیت در برزخ و امنیت در قیامت را به ایشان اعلام کن، اول از دغدغه اضطراب ناراحتی، نا امنی، چه خواهد شد؟ چه کار بکنیم؟ فردا چه بلایی سر ما میآید؟ آنها را از این حالات دربیاور، آنان مؤمن هستند.