در مورد فرقه شافعی به طور خلاصه توضیح فرماید؟

در مورد فرقه شافعي به طور خلاصه توضيح فرمايد؟

پاسخ:
همه‌ دین ها پس از اندک زمانی از تأسیس و مؤسس آن، به فرقه ها و گروه های متعدد منشعب می گردند. معمولاً اختلاف بر سر مسائلی در رابطه با خداوند، جبر و اختیار، چگونگی عبادت و تنوع مشرب ها و … فرقه ها و گروه هایی را پدید می آورد، دین اسلام هم از این قاعده مستثنی نشده و بعد از رحلت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تقریباً در دو قرن اول هجری، مسلک ها و روش های جدیدی پیدا شد که مسلمین را به گروه ها و فرقه های متعدد تقسیم کرد.
یکی از این فرقه ها، مذهب شافعی است، شافعیه بر پیروان ابی عبدالله محمد بن ادریس بن عباس بن عثمان بن الشافع الهاشمی (۱۵۰ – ۲۰۴ هجری) (یکی از ائمه فقهی چهارگانه اهل سنت) اطلاق می شود. شافعی در مدینه متولد شد و بعد از مدتی که به سن جوانی رسید، به شهرهای مختلف از جمله مکه، بغداد، مصر و یمن مسافرت نمود او از شاگردان مالک بن انس بود و همچنین از شاگردان ابوحنیفه هم استفاده کرده، و در برخی مسائل فقهی پیرو مذهب حنفی بوده، ولی به خاطر مسافرت هایی که به شهرهای مختلف داشته و با مشاهده مسلک های گوناگون، مذهب جدیدی پدید آورد که از اختلاط دو مذهب حنفی و مالکی بود. و در مسائل کلامی هم از اتباع ابوالحسن اشعری محسوب می شد، شافعی همچون دیگر اهل سنت کتاب سنت، اجماع و قیاس را حجت می داند.[۱]
او فقیهی بود میانه رو، و صاحب نظر، مذهب او تلفیق شده از فقه حجازی و عراقی.
شافعی خداوند را با تمام صفات قدیم است و قرآن را غیر مخلوق و معتقد به آفریده شدن بهشت و دوزخ می باشد و همچنین عذاب قبر و سؤال نکیر و منکر را قبول دارد، و معتقد است که مرتکب گناه کبیره کافر نمی شود، (برخلاف برخی گروه های اسلامی که مرتکب گناه کبیره را کافر می دانند،) و هر کس به اندازه‌ گناهش معذّب می شود و به شفاعت پیامبر هم معتقد است، اعتقاد به معراج پیامبر دارد و می گوید: که نیکی و بدی به اراده خداوند است و بنده در فعل مختار است. خداوند را در اوصاف تشبیه نمی کند و به خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و علی ـ علیه السلام ـ به همان ترتیب خلافت شان معتقد هست.[۲] مذهب شافعی مثل سایر فرقه های دیگر شواهد و نصوص مسلمی را که در جانشینی بلافصل علی ـ علیه السّلام ـ بعد از پیامبر وجود دارند، نادیده گرفته و آن حضرت را خلیفه چهارم می داند.
در مکتب شافعی برای حدیث اهمیت بیشتری قائل هستند، طوری که اگر تعارضی بین حدیث و قرآن حاصل می شد، حدیث را مقدم می دانستند، به عقیده شافعیان مجموعه احادیث مظهر تمدن اسلام هستند. هر چند شافعی در زمینه حدیث آزادترند، در عین حال عمل به رأی را به هر شکل آن رد می کند و تحقیق و بحث در اصول دین (بحث کلام) را به طور کلی مردود می داند.[۳]
پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت که مذهب شافعی از آن جمله می باشد، به خاطر اهتمام بیشترشان به صحابه و اعتقاد به عدالت همه آنان، نقد صحابه را جایز نمی دانند. هر چند در تاریخ گناهان بزرگی از آنان نقل شده باشد. ایمان به حدوث عالم و مخلوقیت آن، ایمان به صفات ذات خداوند و ازلی بودن آنها، ایمان به رسل و انبیای الهی و کتب آسمانی، معجزات انبیاء و کرامات اولیاء ایمان به فناء عباد و احکامشان در معاد، ایمان به خلافت و امامت و شروط زعامه، در نزد همه آنان از ارکان دین شمرده می شوند.[۴]
بنابراین اختلاف شافعی با سه گروه دیگر اهل سنت، در فروع است و همچنین در ایمان هم اختلاف اندکی دارند که درستی ایمان در مذهب شافعی سه شرط دارد. اقرار به زبان، تصدیق به جنان (قلب)‌و عمل به ارکان، و چون این گونه باشد به طاعت بیفزاید و از معصیت بکاهد.[۵]
شافعی در الهیات، اخباری و ظاهری بود، یعنی ظواهر آیات و سنت پیامبر را ملاک عقیده می دانست. او در اصول دین مذاق و مشرب مکتب اشاعره داشت.[۶]
بنابراین می توان عقاید شافعی را بصورت فهرست وار اینگونه بیان کرد:
۱. اعتقاد به قدیم بودن خداوند، با تمام صفاتش و عدم تشبیه خداوند در اوصاف.
۲. غیر مخلوق بودن قرآن و معتقد به آفریده شدن بهشت و دوزخ، قبول عذاب قبر و سؤال نکر و منکر.
۳. اعتقاد به شفاعت پیامبر و رفتن آن حضرت به معراج.
۴. مختار دانستن انسان در اعمال و رفتار.
۵. اعتقاد به درستی خلافت خلفای راشدین (ابوبکر، عمر، عثمان، و علی ـ علیه السّلام ـ) گویا به حدیث غدیر توجه نداشته است.
۶. اهتمام بیشتر به حدیث و رد عمل به رأی، مخالفت با علم کلام.
۷. اعتقاد به سه شرط برای درستی ایمان و … .
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. ملطی، ابوالحسین، التنبیه والرد.
۲. ابوزرعه، تنقیح اللباب.
۳. انصاری، ابویحیی قاضی ذکریا، تحفه الطالب.
۴. دکتر صفا، تاریخ ادبیات ایران، ج ۱.
[۱] . مشکور، محمدجواد، موسوعه الفرق الاسلامیه، بیروت، مجمع البحوث، چاپ اول، ۱۴۱۵ هجری، ص ۳۰۰ ـ ۳۰۱.
[۲] . ابوالمعالی محمد الحسینی العلوی، بیان الادیان، به اهتمام سید محمد دبیر سیاقی، تهران، انتشارات روزنه، چاپ اول، ۱۳۷۶، ص ۴۶.
[۳] . بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص ۷۵۴.
[۴] . بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، تحقیق عبدالحمید، بیروت، مکتبه عصریه، ۱۴۱۱ هجری، ص ۳۲۳.
[۵] . ابوالمعالی، پیشین، ص ۴۷.
[۶] . فضائی، یوسف، مذاهب اهل سنت و فرقه اسماعیلیه، تهران، آشیانه کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۳، ص ۱۵۲.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا