دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی ۳

دلائل استقلال روح از نظر فلاسفه الهی 3

نه اینکه ذرات تشکیل دهنده این سلولها تعویض نمى گردند، زیرا همان طور که گفتیم سلولهاى بدن دائماً غذا دریافت مى کنند و نیز تدریجاً ذرات کهنه را از دست مى دهند، درست همانند کسى هستند که دائماً از یک طرف دریافت و از طرف دیگر پرداخت دارد، مسلماً سرمایه چنین کسى تدریجاً عوض خواهد شد، اگر چه مقدار آن عوض نشود، همانند همان استخر آبى که از یکسو آب به آن مى ریزد و از سوى دیگر آب از آن خارج مى شود، پس از مدتى محتویات آن به کلى تعویض مى گردد، اگر چه مقدار آب ثابت مانده است. (در کتابهاى فیزیولوژى نیز به این مسئله اشاره شده است به عنوان نمونه کتاب هورمونها صفحه ۱۱ و کتاب فیزیولوژى حیوانى تألیف دکتر محمود بهزاد و همکاران صفحه ۳۲) بنابراین سلولهاى مغزى نیز ثابت نیستند و همانند سایر سلولها عوض مى شوند.
 

۳- عدم انطباق بزرگ و کوچک
فرض کنید کنار دریاى زیبائى نشسته ایم چند قایق کوچک و یک کشتى عظیم روى امواج آب در حرکتند، آفتاب را مى بینیم که از یکسو غروب مى کند و ماه را مى بینیم که از سوى دیگر در حال طلوع کردن است. مرغهاى زیباى دریائى دائماً روى آب مى نشینند و برمى خیزند، در یک سمت، کوه عظیمى سر به آسمان کشیده است. اکنون، لحظاتى چشم خود را مى بندیم و آنچه را دیده ایم در ذهن خود مجسم مى نمائیم: کوه با همان عظمت، دریا با همان وسعت، و کشتى عظیم با همان بزرگى که دارد در ذهن ما مجسم مى شوند، یعنى همانند تابلوى فوق العاده بزرگى در برابر روح ما یا در درون روح ما وجود دارند.
حالا این سؤال پیش مى آید که جاى این نقشه بزرگ کجا است؟ آیا سلولهاى فوق العاده کوچک مغزى مى توانند چنین نقشه عظیمى را در خود بپذیرند؟ مسلماً نه، بنابراین باید ما داراى بخش دیگرى از وجود باشیم که مافوق این ماده جسمانى است و آن قدر وسیع است که تمام این نقشه ها را در خود جاى مى دهد.
آیا نقشه یک عمارت ۵۰۰ مترى را مى توان روى یک زمین چند میلیمترى پیاده کرد؟ مسلماً پاسخ این سؤال منفى است، چون یک موجود بزرگتر با حفظ بزرگى خود منطبق بر موجود کوچکى نمى شود، لازمه انطباق این است که یا مساوى آن باشد یا کوچکتر از آن که بتواند روى آن پیاده شود.
با اینحال چگونه ما مى توانیم نقشه هاى ذهنى فوق العاده بزرگى را در سلولهاى کوچک مغزى خود جاى دهیم؟ ما مى توانیم کره زمین را با همان کمربند چهل میلیون متریش در ذهن ترسیم کنیم، ما مى توانیم کره خورشید را که یک میلیون و دویست هزار مرتبه از کره زمین بزرگتر است و همچنین کهکشانهائى را که میلیونها بار از خورشید ما وسیعترند همه را در فکر خود مجسم کنیم، این نقشه ها اگر بخواهند در سلولهاى کوچک مغزى ما پیاده شوند طبق قانون عدم انطباق بزرگ بر کوچک امکان پذیر نیست، پس باید به وجودى مافوق این جسم اعتراف کنیم که مرکز پذیرش این نقشه هاى بزرگ مى باشد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا