پرسش . دلیل اینکه برخی فرزندان که در سنین کودکی به مسائل عبادی علاقه مندند، به مرور زمان از این مسائل جدا میشوند، چیست؟
پاسخ: دوره بلوغ دوران بحرانی و دقیق است که باید عالمانه و با آگاهی و به دقت بر آن نظارت شود. طبیعی است که عبور از این دوران، حمایت مربی و برنامهریزی خاص را میطلبد. در حالی که این دوره نقطه عطف رشد فرزند است، اگر به صورت دقیق، حساب شده و منطقی با آن برخورد نشود منشأ مشکلات عمدهای خواهد شد. خود بلوغ، موجب توجّه بیشتر به مسائل مذهبی میشود. اما عملکرد مربّی، پدر یا مادر در این دوره برخی از فرزندان را از امور مذهبی جدا میکند. در این میان، نباید از نقش محیط تربیتی و دوستان غافل بود؛ با وجود این غریزه و در صورت دوری از خانواده، نقش دوستان در روحیه، اخلاق و رفتار فرزند جدی میشود. اگر محیط تربیتی تأثیر سابق را ندارد باید متناسب با وضع سنّی فرزند تغییر کند؛ باید بررسی شود که محیط مدرسه چگونه است و تا چه حدّی به مسائل معنوی با روش تربیتی صحیح و آموزش مناسب توجّه میشود. وسایل ارتباط جمعی و رسانهها نیز تأثیر خود را در امر تربیت به ثبوت رسانده است. پس در انتخاب نوع فیلم و زمان پخش آن و سازگاری با روحیه فرزند دقت شود. از سویی دیگر فرزند در این سن استقلال خواه است.
نکته دیگر توجه به غذایی است که به فرزند خورانده میشود. از غذای حرام بپرهیزید که تأثیر آن در نطفه، جنین و کودک بروز میکند. از جمله عوامل ناهنجاری در سن بلوغ وضع نامناسب پوشش مادر در خانه یا رابطه نامناسب پدر و مادر با یکدیگر است. از نظر اسلام به فرزندان باید آموخته شود که در سه وقت ؛ پیش از نماز صبح، نیم روز و سوم شبانگاه که هنگام خلوت است و پدر و مادر خود را به پوشاندن مقید نمیکنند، برای ورود به اتاق اجازه بگیرند. ( اشاره به نور ۲۴، آیه ۵۸. )
اگر عوامل مؤثر در تربیت صحیح فرزند یا عوامل هنجارآفرین به شماره درآید، سیاهه بلندبالایی خواهد شد. اگر پدر و مادر در انجام وظایفی که شرع در مورد فرزند معین کرده، کوتاهی نکنند در نتیجه کار و عاقبت امر فرزند مقصر نیستند. ولی اگر تکالیف تربیتی خود را بهدرستی انجام نداده اند مقصرند و باید جبران کنند. در هر حال امکان برگشت نوجوان و جوان به سوی امور معنوی همواره فراهم است؛ چرا که قلب جوان مهیاتر از قلب انسان پیر است. ( لِأَنَّ قَلْبَ الشّابِّ أَرَقُّ مِنْ قَلْبِ الشَّیْخِ؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۲۸۰.)