۱- در جزوه های تربیتی، موضوع دوست یابی صحیح و آثار و عواقب و آثار ناشی از آن بیان گردد.
۲- در همین رابطه، نمونه ای از کسانی که با دوستان خوب، رمز موفقیت و ترقی علمی، اخلاقی و دینی را طی کرده اند، بعنوان مصادیق روشن آورده شود.
۳- همینطور مصادیقی از کسانی که در خانواده موفق متولد شده اند اما دوستان ناباب، مسیر زندگی آنان را عوض و به تعبیر دینی، راه ضلالت و گمراهی را جایگزین صراط مستقیم انتخاب کرده اند، بیان شود.
۴- در سیستم مساجد و مدارس و بسیج، جوانان موفق و در صراط مستقیم قرار گرفته، شناسایی و بوسیله آن ها راههای جذب همسالان بیان گردد.
۵- همسالانی که با شیوه های مناسب جذب و در مسیر دین قرار می گیرند، توسط مساجد و مدارس و بسیج تشویق گردند.
۶- مباحث دینی با بیانی شیوا از زبان همسالان بیان گردد. بنابراین لازم است تشکلهای خاص شکل گیرد.
۷- در کانونهای اصلاح و تربیت حتماً جوانان موفق (که اثرگذار باشند) در جلساتی، به ارشاد دینی جوانان بپردازند.
۸- الگوسازی و الگوپروری را در جامعه رایج نموده و توجه هر قشر را با هر سن و سال، به الگوهای موفق همسال خویش معطوف نمائیم.
۹- با برنامه سازی، از الگوهای موفق بخواهیم همسالان خویش را در دست یابی به موفقیت های دینی، اخلاقی و علمی، راهنمایی و راز و رمز این موفقیت را به زبان آنان بیان کنند.
۱۰- شکل گیری هدفمند و هدایت شده سازمانهای دولتی (NGO) توسط جوانان و نوجوانان را تعقیب نمائیم.
۱۱- خداوند تبارک و تعالی وقتی می خواهد شیوه بیان تبلیغ اسلام را به پیامبر اکرم(ص) بیان فرماید، در آیه۱۵ سوره مبارکه آل عمران دستور می دهد که: «ای پیامبر، اگر روحیه خشن و تندی داشته باشی، حتماً از گرد تو پراکنده (دور) می شدند). بنابراین مهمترین تأکید در این بخش باید تبیین مفاهیم قرآن و عترت به زبان لین و دلنشین باشد، لذا شیوه بیان مفاهیم دینی و قرآنی به زبان مذکور بایستی تدوین و به مجریان ذی ربط منتقل گردد.
۴- مدارس و دانشگاه ها ومراکز آموزشی
تقریبا ۱۲سال از زندگی یک فرد ایرانی (دختر و پسر) تا مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی در محیط مدرسه سپری می شود. یعنی با شاخص متوسط عمر یک ایرانی (۶۵ سال) ]یعنی ۱۸% عمر مفید[.
نگاهی کوتاه به فرآیندهای آموزش در موضوع آموزه های دینی در مدارس و شیوه های انتقال آن (صرف نظر از تعداد محدودی از مدارس) نشان می دهد که ما در این مبحث کمترین توجه را به مدارس داشته ایم و اگر هم اقداماتی انجام داده ایم، کافی و پاسخگو و انسان ساز نبوده است.
امروز چه کسی می تواند ادعا کند اگر آثار و آموزشهای خانوادگی، فردی، محیطی و… که در خارج از مدرسه به جوان و نوجوان منتقل می شود را حذف و چشم امید به ۱۲سال تلاش مربیان قرآنی، دینی و تربیتی مدارس داشته باشیم می توان ادعا نمود که جوان فارغ التحصیل از پیش دانشگاهی ما، جوانی مؤمن محصول آن خواهد بود؟
دغدغه هایی که رهبر انقلاب اسلامی از نظام آموزش و پرورش دارند، همان دغدغه ایست که متدین از آنچه قرار بود در نظام آموزش و پرورش اتفاق بیافتد (ولی حاصل نشده) می باشد.من به چند مورد از دغدغه های معظم له اشاره می کنم:
به قرآن بها داده شود. این موضوع در مدارس ابتدایی از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ هم در قرائت و هم در حفظ کردن، آمادگی بیشتر است. اگر بتوانید به این امر اهتمام کنید و صدقه جاریه ای را از خود به یادگار بگذارید، به توفیق بسیار بزرگی دست یافته اید.
وقتی در کشوری بیست میلیون جوان از زن و مرد هست، جا دارد در میان آنها دو سه میلیون اقلا تالی قرآن با آداب و شرایط باشند، یک میلیون اقلا از این جوانها حافظ کلام خدا باشند.
توجه به آموزش عربی در مدارس نه با هدف درک مفاهیم پیچیده حوزه ای و نه بمنظور مکالمه، بلکه به نحوی که پس از مدتی آموزش، دانش آموزان بتوانند معانی نماز، دعای کمیل، مکارم اخلاق و… را بفهمند و با مناجات و نحوه سخن گفتن و راز و نیاز با خدا آشنا شوند.
احیاء کنید مسائل پرورشی و ارزشی را در مدارس. مدتهاست د رمدارس، مسائل ارزشی خشکیده و به آن کم توجهی شده. برای رشد دیانت و احیای مسائل ارزشی و عبادی و فرهنگی مدارس اهتمام شود.
(شرفیایی وزیر و مسئولین آموزش و پرورش، ۳/۶/۷۶)
نسلی که رژیم فاسد، مفسد ظالم و بشدت پلید گذشته را ندیده، نسلی که مقدمات انقلاب را ندیده، نسلی که کتک خوردنها را در دوران غربت ندیده، نسلی که محنت جنگ را با گوشت و پوست خودش لمس نکرده، نو به نو زیر دست شما معلمان می آید. شما می خواهید از این نسل، انسانهایی بسازید که انقلاب را حفظ کنند.
(شرفیایی وزیر و مسئولین آموزش و پرورش، ۱۲/۲/۶۹)
راهکارهای اجرائی:
۱- قبل از اینکه تحول را در دانش آموز جستجو کنیم، معلم را نه از باب اینکه با درس و مباحث کلامی می تواند منشأ اثر باشد، بلکه از این حیث که: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم».
۲- درس عربی با گرایش فهم قرآن و متون ادعیه جایگزین عربی فعلی گردد.
۳- حفظ موضوعی آیات قرآن که در زندگی روزمره دانش آموزان کاربرد دارد را در برنامه های آموزشی یا فوق برنامه آنان قراردهیم.
۴- حفظ احادیث موضوعی را مبنای آشنایی با سیره ائمه(ع) قرار دهیم و بگونه ای برنامه ریزی کنیم که در هر مقطع (ابتدائی، راهنمائی و متوسطه)، ۴۰حدیث کوتاه اما کاربردی، جانهای تشنه کودکان و نوجوانان و جوانان را سیراب نماید.
۵- انس با ائمه اطهار(ع) را از طریق برپایی مجالس زیارت نهادینه نمائیم.
۶- زیارات عرفانی کوتاه مثل خمس عشر، مناجات امام علی(ع) در مسجد کوفه و امثالهم را با بیانی زیبا مطرح و جانهای آماده جوانان را به پرواز معنوی تمرین دهیم.
۷- معلمین دروس قرآن و اعتقادات را از واجدین شرایط جهت تدریس در این موضوع برگزینیم.
۸- مسابقات قرآن و عترت را بعنوان پایه رقابت معنوی دانش آموزان توسعه دهیم.
۹- موضوعات مرتبط با کلاس انشاء را موضوعاتی هدفمند از بین آیات موضوعی مورد نیاز دانش آموز طراحی و زمینه تدبر در قرآن را در بین دانش آموزان فراهم کنیم.
۱۰- در پایان هر سال تحصیلی، میزان ارتقای کمی و کیفی دانش آموزان در بحث قرآن و عترت بررسی و در رفع اشکالات برنامه ای و اجرایی اهتمام نمائیم.
۱۱- مدارس موفق در موضوع مذکور را به آموزشگاه های دیگر معرفی کنم.
۱۲- جهت تقویت روحیه تبلیغ آموزه های دینی از دانش آموزان درخواست نمائیم آموزه ای از آموزه های قرآن و عترت (آیه-حدیث) را در جمع همسالان خویش از حفظ بیان و بهترینهای هر ماه یا هر فصل مورد تشویق قرارگیرند.