برخی از مخالفین حجاب دلیل خود برای مخالفت را این گونه مطرح میکنند: اگر محدودیتهای بین زنان و مردان برداشته شود و زنان ملزم به پوشاندن بدن خود نباشند، به تدریج نگاه نامناسب مرد و زن از بین میرود و رفاقت زن و مرد مثل رفاقت دو مرد یا دو زن با هم خواهد بود و مردها و زنها با هم رابطه و تعامل برقرار میکنند بدون اینکه هیچ قصد و غرض تلذّذ جنسی نسبت به هم داشته باشند.
منظور از این حرف همان جملهای است که میگوید: «الإنسان حریصٌ علی ما مُنِع مِنه»(۱) یعنی انسان از هر چیزی که منع شود نسبت به آن حریص خواهد شد. بنابراین اگر روابط زن و مرد، آزاد گذاشته شود و جامعه نسبت به آن، دید منفی نداشته باشد، دخترها و پسرها و یا مردها و زنها مدتی حریصانه با هم رفاقت میکنند ولی به تدریج میل و علاقهشان به این روابط کم میشود و نسبت به هم بیتفاوت خواهند شد. پس حجاب و محدودیت باعث حرص و ولع خواهد شد.
اینکه «انسان از هر چیزی منع شود نسبت به آن حریص و مشتاق خواهد شد.» حرف درستی است، ولی نه در همه موارد. به عنوان مثال با توجه به عرف جامعه هیچ پسر یا مردی اجازه ندارد با بدن برهنه و فقط با یک شلوارک و یا با آرایش غلیظ مخصوص بانوان در معابر حاضر شود. ولی هیچکدام از مردها و پسرهایی که سلامت روانی داشته باشند نسبت به انجام چنین کارهایی حریص نشدهاند طوری که آرزو داشته باشند لااقل یکبار بتوانند به این صورت در خیابان راه بروند.
بنابراین میتوان گفت، چنین حالتی عمومیت ندارد که از هر کاری بر اساس قانون یا عرف جامعه جلوگیری شود، انسان نسبت به انجام آن حریص میشود. بلکه در شرایط خاصی این اتفاق میافتد. مثلاً اگر انسان بر اساس غریزه به چیزی نیازمند باشد ولی از دستیابی به آن منع شود، نسبت به آن حریص میشود. در بسیاری از موارد هم میتوان شدت این نیازمندی را افزایش داد که در این صورت حرص و ولع هم برای دستیابی به آن افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال یک فرد میتواند تا ۲۴ ساعت گرسنگی را تحمل کند. اگر کسی بداند الآن که غذا خورد تا فردا همین موقع هیچ دسترسی به غذا نخواهد داشت، با کمی رنج و ناراحتی این شرایط را تحمل میکند. حال فرض کنید شخصی را که چند ساعت پیشغذا خورده به محلی ببرند که در آن انواع و اقسام غذاهای خوشمزه و خوش عطر وجود داشته باشد و افرادی در حال خوردن از آن غذاها باشند. او در آنجا حضور داشته باشد، غذاها را ببیند، بوی غذا را استشمام کند ولی به او بگویند تو تا فردا نمیتوانی هیچ غذایی بخوری. آیا میزان حرص و ولع این دو نفر برای غذا خوردن یکسان است؟ طبیعتاً کسی که تحریک شده بسیار حریصتر و مشتاقتر از فرد دیگر است و عذاب بیشتری تحمل میکند. غریزهٔ جنسی هم به همین صورت است. میزان حرص و اشتیاق برای کامجویی، بستگی بسیار زیادی دارد به میزان تحریک کردن غریزه.
اظهار ضعف و تسلیم در برابر خواستههای نفس تبدیل به بیماری روحی و روانی خواهد شد.
یک نکته مهم: همانطور که میدانید ارضا غریزه جنسی یک موضوع صرفاً جسمی و بدنی نیست، بلکه روح و روان انسان را هم درگیر میکند (۲) و اظهار ضعف و تسلیم در برابر خواستههای جنسی تبدیل به بیماری روحی و روانی خواهد شد. دقیقاً مثل همان حالتی که گاهی برای بعضی از انسانها دربارهٔ نیاز به پول و ثروت، یا مقام و قدرت و یا شهرت رخ میدهد. طوری که مثلاً هرچه مال و ثروت جمع میکند، راضی نمیشود و با اینکه به قدری دارایی دارد که تا چند نسل بعد از خودش هم تأمین خواهند بود ولی باز هم برای کسب مقدار بیشتر تا تلاش میکند. در مورد غریزهٔ جنسی هم همینطور است. (۳) یعنی اگر انسان به این ورطه بیفتد، طوری که بخش عمدهای از فکر و ذکر او را مشغول کند از نظر روحی و روانی به حالتی میرسد که هیچوقت از کامجویی و تنوعطلبی سیر نمیشود. این همان حالتی است که به آن «هوس» و «هوسرانی» گفته میشود و متأسفانه به خاطر شرایط جامعه، انسانهایی که گرفتار آن میشوند، کم نیستند. تشکیل حرمسراهای عریض و طویل با آن همه خرج و هزینه و گرفتاری توسط بعضی پادشاهان هوسران دقیقاً به همین دلیل بوده و امروزه که حرمسراداری رسم نیست، مردها بدون پذیرفتن کمترین هزینه و مسئولیت به راحتی از تعداد زیادی از زنها کامجویی میکنند. اصل و ریشهٔ هر دو، یکی است. هر دو (هم پادشاهان قدیم و هم مردها و زنهای شهوتران امروزی) گرفتار حرص و تنوعطلبی شدهاند یکی به سبک قدیمی و این یکی به سبک جدید.
پینوشتها:
۱) مسئله حجاب: قطع جیبی نشر انجمن اسلامی پزشکان بخش چهارم. قسمت افزایش التهابها ص ۱۰۵. استاد مطهری همراه با کلمهٔ (مِنه) آوردهاند البته (مِنه) جار و مجرور است و نیاوردن آن نیز اشکالی ایجاد نمیکند.
۲) مسئله حجاب. نشر انجمن اسلامی پزشکان- قطع جیبی – بخش سوم: فلسفه حجاب و پوشش و بخش چهارم: ص ۹۸.
۳) همان