زمان‌های ممنوع برای قضاوت

زمان‌های ممنوع برای قضاوت

وقتی توقع زیاد زن و شوهر به مانعی برخورد می‌کند، بی‌تأمل همسر خود را مقصر معرفی می‌کنند و به زندگی مشترکشان عیب و ایراد می‌گیرند و به اتکای یک ذهن‌خوانی تعیین تقصیر می‌کنند: «معلوم می‌شود که زن اصیلی نیست» و یا «این رفتار شوهرم نشان می‌دهد که چقدر از من متنفر است». با این طرز تلقی، زن یا شوهری که احساساتش جریحه‌دار شده یا همسرش را آماج تهاجم قرار می‌دهد و یا از او فاصله می‌گیرد، در این موقعیت همسر مورد تهاجم قرار گرفته که خود را مستوجب مجازات نمی‌داند، در مقام تلافی حمله را با حمله متقابل جواب می‌دهد و با او هم به سهم خود از همسرش فاصله بیشتری می‌گیرد. در نتیجه سلسله حملات بسته‌ای از تلافی و تلافی به مثل شروع می‌شود که بر سایر زمینه‌های ارتباطی میان زن و شوهر تأثیر نامساعد می‌گذارد.
زن و شوهر بی‌آنکه متوجه سوءتفاهم باشند، گناه را به خودخواهی یا بی‌نزاکتی همسر خود نسبت می‌دهند و متوجه نیستند برداشت اشتباهی که از همسرشان دارند، علت اصلی گرفتاری آن‌هاست.

این طرز برخورد با انگیزه‌های همسر خطرناک است زیرا خیلی ساده نمی‌توانیم ذهن اشخاص را بخوانیم. مثلاً خانم نمی‌دانست که همسرش به خاطر زیان مالی ناراحت بوده و می‌خواسته که موضوع را با او در میان بگذارد. و چون او با عصبانیت و دلخوری اتاق را ترک کرده بود، فرصت اطلاع از کم و کیف مطلب را نیافته بود، فرض را بر این گذاشته بود که شوهرش چون در کارهای خود فرو رفته، به او توجهی ندارد.

اما رفتار عصبی خانم برای همسرش معانی مختلفی داشت: «بی‌جهت از من عصبانی شده» و «باز هم ثابت شد که به احساسات من بی‌توجه است». این توضیحات بر شدت احساس دلخوری او اضافه کرد. از سوی دیگر، مشغله‌های ذهنی وی بر عمیق‌تر شدن فاصله میان او و همسرش تأثیر گذارد. در گذشته، وقتی خانم به خاطر یک حادثه یا نقطه‌نظر تازه‌ای به هیجان می‌آمد، همسرش بی‌آنکه با او در این هیجان سهیم شود به تحلیل برداشت‌های او می‌نشست.

این نوع سوءتفاهم و ذهن‌خوانی متقابل، بی‌آنکه زن و شوهر لزوماً بدانند در روابط اغلب آن‌ها وجود دارد. زن و شوهر بی‌آنکه متوجه سوءتفاهم باشند، گناه را به خودخواهی یا بی‌نزاکتی همسر خود نسبت می‌دهند و متوجه نیستند برداشت اشتباهی که از همسرشان دارند، علت اصلی گرفتاری آن‌هاست.

گرچه مطالب متعددی در زمینه تجلی خشم در روابط زن و شوهر به نگارش درآمده و راه‌هایی برای برخورد با آن پیشنهاد گردیده، توجه لازم به سوءتعبیرهای اشتباه که اغلب زمینه‌ساز عصبانیت است، ضروری است. در زمینه رضایت از زندگی زناشویی، برداشت زن یا شوهر از رفتار یکدیگر، بیش از خود رفتار حائز اهمیت است.

وقتی مأیوس هستیم، دستگاه ذهن ما معنای رفتار دیگران را یا به درستی تفسیر نمی‌کند و یا آن را به مبالغه می‌گیرد و تصویری منفی از آن‌ها به وجود می‌آورد.

برای اجتناب از این قبیل سوءتفاهم‌ها در زندگی زناشویی باید به نقش عملکرد ذهن به هنگام افسردگی و عصبانیت توجه کرد. در اغلب موارد، وقتی مأیوس هستیم، دستگاه ذهن ما معنای رفتار دیگران را یا به درستی تفسیر نمی‌کند و یا آن را به مبالغه می‌گیرد و تصویری منفی از آن‌ها به وجود می‌آورد. آنگاه به اتکای همین سوءتعبیرها به تصویر منفی که حاصل ذهن خود ماست یورش می‌بریم.

در آن لحظه بخصوص کمتر می‌اندیشیم که ممکن است قضاوت منفی ما اشتباه باشد؛ و هرگز به ذهنمان نمی‌رسد که در واقع به تصویر مخدوشی حمله می‌کنیم. برای مثال خانم متأثر از رفتار شوهرش او را مرد بی‌احساسی تلقی کرده بود که به دیگران بها نمی‌دهد. هم‌زمان، او نیز خود به نظر همسرش زنی عصبی و بی‌منطق رسیده بود. در این شرایط، هرگاه یکی از آن‌ها رفتاری برخلاف میل دیگری صورت می‌داد، افکار منفی ایجاد شده، اسباب کدورت و عصبانیت بیشتری را فراهم می‌ساخت. این جمله معروف و مشهور است:
این وقایع نیستند که افکار ما را می‌سازند بلکه برداشت و تفسیر و نگرش ما از آن‌هاست. بنابراین در شرایطی می‌توان به مسائل خوش‌بینانه‌تر نگاه کرد و برای رفتارهای دیگران دلایل زیباتر و آرامش‌بخش‌تری را در نظر داشت چرا با بدبینی و سوءظن روابط خود را تخریب کنیم و …

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
به بالا بروید