اشتغال اولین مطالبه زنان
در کشور ما طبق بررسی که بر روی مطالبات زنان انجام گرفته است، اشتغال به عنوان اولین مطالبه زنان مطرح شده است. یافته ها نشان دهنده اشتراک این مطالبه در همه لایه ها و اقشار بوده است. ورود خیل عظیم جوانان به بازار کار در سال های اخیر و رشد ناکافی فرصت های شغلی موجب شده است که نرخ بیکاری این گروه به صورت مضاعف افزایش یابد. عدم تعادل جنسیتی نرخ بیکاری، در بین جوانان نیز مشهود است. تحقیقات نشان داده است که در سال های آینده تعداد کثیری از دختران فرصت ازدواج نخواهند داشت. نرخ طلاق نیز رو به افزایش است و این امر بر تعداد خانوارهای زن سرپرست خواهد افزود. این خانوارها با احتمال بیشتری زیر خط فقر قرار می گیرند وانواع آسیب های اجتماعی، زندگی آنها و افراد تحت سرپرستی آنان را تهدید می کند که همه این عوامل در کنار بالارفتن سطح تحصیلات دختران، بر تقاضا و ضرورت اشتغال زنان می افزاید.
مشارکت زنان در توسعه
موضوع اشتغال زنان نه تنها در جامعه ما، بلکه در سطح جهان، مسئله مهم و قابل توجهی است. مهمترین مسئله ای که درباره اشتغال زنان در جریان توسعه باید مورد توجه قرار دهیم وجود نقش های متعددی است که زنان باید به عنوان “همسر” و “مادر” به عهده گیرند و به صورت سنتی به آن عمل کنند که گاه با نقش های جدیدتر آنان به عنوان فرد شاغل در خارج از خانه در تعارض است.
متاسفانه یکی از پیامد های جنبش فمینیسم، تغییر نظام ارزشی و تزلزل خانواده است. صاحب نظران اعتقاد دارند تاکید بیش از حد بر حقوق اجتماعی سیاسی و مدنی و در اولویت قرار دادن اشتغال اقتصادی از یکسو و عدم توجه لازم به اخلاق در کنار حقوق و بی مهری به نهاد خانواده و تحقیر وظیفه مادری و همسری از سوی دیگر، عملا زیان های جبران ناپذیری به همراه داشته است. کم شدن میزان ازدواج و ازدیاد طلاق و سست شدن خانواده و نقش فراوان آن در ناامنی اجتماع و بروز فساد و فحشا از آثار طبیعی تغییر نظام ارزشی است.
اشتغال زنان باید براساس زمینه های فکری و فرهنگی باشد که زن هم بتواند در حوزه شغلی خود، به خود شکوفایی برسد و هم در داخل منزل وضعیت به گونه ای باشد که بر تربیت فرزندان، همسرداری و امورمنزل خلل و ایراد وارد نشود
آیا زن باید در صنعت، کشاورزی و تجارت و امور خدماتی حضوری فعال داشته باشد؟ آیا آفرینش و طبیعت جسمی و روانی او با کار بیرون از خانه سازگاری دارد؟ روشن است که مهمترین وظیفه زن، خانه داری و پرورش فرزندان است. بنابراین، بهتر است اشتغال زن متناسب با شئونات زنانه طراحی گردد، به گونه ای که به روح و جان و جسم او آسیب نرسد. البته این حرف به معنای دور کردن زن از اجتماع نیست چون در آن صورت دیگر نباید به تسهیلات برای اشتغال بیندیشیم. اگر آن گونه که اسلام مقدر کرده است، یک مرد در محیط خانه، با زن معاشرت به “معروف” داشته باشد و جامعه اسلامی و قوانین حقوقی، شغل خانگی زن را نه تنها از لحاظ معنوی، بلکه از لحاظ مادی به رسمیت بشناسد، بسیاری از زنان شاغل ترجیح می دهند که کار محیط خانه را به عنوان اشتغال برگزینند.
لذا پیشنهاد می شودد در این خصوص کارشناسی نموده و زنان سازمان ها و موسسات دولتی را که دارای تحصیلات عالیه نمی باشند و مشغول به کارهایی هستند که جوانان پسر بیکار نیز می توانند آنها را انجام دهند و با در نظر گرفتن مبلغی به عنوان حقوق ماهانه روانه منزل نمایند تا هم کانون خانواده محکمتر و گسترده تر شود و هم بخشی از معضل بیکاری پسران و مردان که متکفل امور خانواده می باشند مرتفع گردد، مسلما این امر به نفع فرد و جامعه می باشد و قطعا این اقدام انقلابی با استقبال مردم مواجه خواهد شد.
از این نکته نیز نباید غفلت گردد که اگر در غیر این صورت، بنا باشد از یکسو با زنان حسن معاشرت نشود و آینده آنها معلوم نباشد و از سوی دیگر، ارزش معنوی و مادی شغل خانگی آنها معلوم نباشد و از سوی دیگر، ارزش معنوی و مادی شغل خانوادگی آنها محسوب نشود و همچنین به نام “اسلام” پیامدهای منفی اشتغال آنان در خارج از خانه تذکر داده شود، به زن و حیثیت و آینده او ظلم شده است.
مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان
امام خمینی(ره) بر مشارکت اجتماعی – سیاسی زنان تاکید کم نظیری داشت و این مشارکت را در طول نقش مادری و همسری می دید. و درباره اشتغال زنان نظرشان این بود تاحدی که به خانواده لطمه نخورده، چرا که زن را مربی جامعه می دانست.ایشان می فرمود: خانه را دست کم نگیرید، تربیت بچه ها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند خدمت بزرگی به جامعه کرده است.لذا مهمترین مزیتی که باعث می شود زنان به اشتغال روی آورند، “درآمدزایی” است.
اشتغال اقتصادی زنان و درآمدزایی آنها موجب می شود که سطح زندگی خانواده از وضعیت بهتری برخوردار شود. از دیگر مزایایی که می توان برای اشتغال زنان ذکر کرد، موارد ذیل است:
کاهش انتظارات و توقعات زنان شاغل، ایجاد روحیه همکاری متقابل در خانواده ، بالارفتن اعتماد به نفس در زنان، افزایش مدیریت در امور خانواده و درک بهتر مشکلات زندگی.
امام خمینی(ره) بر مشارکت اجتماعی – سیاسی زنان تاکید کم نظیری داشت و این مشارکت را در طول نقش مادری و همسری می دید.
درخصوص مشارکت فعال زنان در جامعه، دو دیدگاه متعارض وجود دارد. عده ای معتقدند: زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور، باید با مشارکت خود در توسعه کشور بکوشند. اما در مقابل عده ای می گویند: در برنامه ریزی اقتصادی، این مهم باید مورد توجه قرار گیرد که به زنان به عنوان نیروی کار الزامی نگاه نکنند و در چرخ اقتصاد ملی و جهانی، حضور زنان را یک ضرورت تلقی ننمایند. اگر حضور زن در عرصه اقتصاد یک ضرورت و تکلیف اجتماعی تلقی گردد، قطعا این اندیشه در تمام سطوح اقتصادی اثر خواهد گذاشت و در نتیجه، به تغییر باورهای عمومی خواهد انجامید، به گونه ای که اعضای خانواده علاوه بر درخواست تمام کارهای بی مزد او، خواستار نقش اقتصادی او هم هستند و این مشکل زنان را حل نخواهد کرد.
مسئله “اشتغال” به شکل مزبور، به جز تحمیل فشار مضاعف، ثمری برای آنان ندارد. چقدر تفاوت است بین زنی که از روی علاقه و با گزینش خود وارد عرصه اشتغال می شود، و زنی که جامعه جهانی او را موظف ساخته است در ساختار اقتصادی یک مهره اساسی باشد! بنابراین، طبق حکم عقل، اتخاذ شغل و مالکیت برای زن منعی ندارد به شرط آنکه براساس “معروف” باشد.
مزایا و معایب اشتغال زنان
برخی پژوهش ها مزایا و معایب اشتغال زنان را از عده ای شاغل و غیرشاغل مورد پرسش و تحقیق قرار داده اند که نگارنده تنها به صورت فشرده و فهرست وار به پیامدهای منفی اشتغال اشاراتی خواهد داشت کاهش آسایش و راحتی مستولی شدن خستگی در اثر فشار کار داخل و خارج از منزل. عدم مراقبت صحیح و اصولی از کودک.
تحقیرشدن زنان در برخی مشاغل مثل فروشندگی، بازاریابی، منشی گری، امور خدماتی و نظافتی و …
تضعیف روابط احساسی و عاطفی میان زن و شوهر.
جان کلام
قطعی است که اشتغال یک حق – و نه تکلیف اولیه – طبیعی و تکوینی و اجتماعی و اقتصادی مسلم برای زن است و نمی توان به بهانه پیامدهای منفی بیان شده از آن صرف نظر کرد. بنابراین، بهترین راهکار آن است که تدابیری اتخاذ شود تا ضمن تعدیل فعالیت و کار برای زنان وحمایت از شغل های مثبت و متناسب با شئونات زنانه و خانگی سعی گردد حتی الامکان پیامدهای منفی اشتغال به حداقل برسد و حتی منتفی گردد.
امروزه اشتغال زنان در جامعه ما روند رو به رشدی داشته است و دارد. اما این اشتغال زنان باید براساس زمینه های فکری و فرهنگی باشد که زن هم بتواند در حوزه شغلی خود، به خود شکوفایی برسد و هم در داخل منزل وضعیت به گونه ای باشد که بر تربیت فرزندان، همسرداری و امورمنزل خلل و ایراد وارد نشود و این امر مستلزم بسترهای متعددی مانند رشد فکری همسران، گسترش نهادهای یاری دهنده در امور خانواده مانند مهدکودک، ملاحظات شغلی نسبت به زنان و … است.