من از یک سندرم جهانی به نام «سندرم زنان غرغرو و مردان پرخاشگر» سخن میگویم. مطالعات نشان میدهد که خیلی جاها مردانی پرخاشگرند که در کنارشان زنانی قرار دارند که خیلی بهانهگیرند. روانشناسان خانواده به این اصل معتقدند که هیچ مسئلهای در خانواده نیست که مربوط به یک نفر باشد (با فرض اینکه بپذیریم که فرد از ابتدا مشکل نداشته است.) ولی یک سندرم معروفی در همه جای دنیا هست که زنان معمولاً به اعلام نارضایتی گرایش دارند. بعضی وقتها اینطور اعلام میشود که شما کمتر میتوانید یک «زن راضی» را پیدا کنید؛ زنی که تحت هر شرایطی راضی باشد و زندگیاش را ادامه بدهد. دلایلش هم متعدد است. یکی از دلایل عمدهاش در ساختهای ذهنی است که به زنها داده میشود؛ اینکه خانهداری مثلاً بهعنوان یک شغل تلقی نمیشود و درنتیجه زنها از ماندن در خانه و انجام کار خانه اعلام نارضایتی میکنند و یکی از واکنشهایی که خانمها به این مسئله نشان میدهند این است که وظایف مردها را به عهده میگیرند و مثلاً برای اینکه تنوعی برایشان بشود خریدها را به عهده میگیرند، کارهای بانکی و کارهای بیرون از خانه را انجام میدهند که این فعالیتها باعث شده که مردها آهستهآهسته از وظایف مربوط به خانهشان غافل شوند.
موضوع مهم زنها شوهرشان است، ولی موضوع مهم مردها همسرشان نیست! البته ممکن است استثنا پیدا شود، ولی معمولاً موضوع مهم مردها کارشان است؛ بهعبارتدیگر میتوانیم تسامحاً این عبارت را به کار بگیریم که مردها عاشق کارشاناند و زنها عاشق شوهرشان. مردها زنی را خوب میدانند که بتواند شرایطی را فراهم کند که آنها خیلی بیشتر بتوانند کار بکنند درحالیکه برای زنها این مهم است که این آقا کارش را چند دقیقه رها کند و احوال خانم را بپرسد.
اگر این تفاوت را درک بکنیم خیلی از مسائل حل میشود.
مجله آشنا، شماره ۲۲۵، صفحه ۱۲
دکتر مسعود جانبزرگی