سفر با بیماریهای اعصاب و روان

سفر با بيماريهاي اعصاب و روان

بهترین کار در هر بیماری، مشورت با پزشکی است که بیمار تحت نظر اوست. در نظر داشتن مداخلات دارویی و چگونگی برخورد و رعایت توصیه های پزشک در کنترل وضعیت بیمار بسیار قابل اهمیت است.
همه بیماریهای مزمن اعصاب و روان با یک عنوان قابلفهم نیستند، مثلا یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن ویژگیهای خاص خود را دارد و همینطور بیمار افسرده یا فردی که به بیماری اختلال دوقطبی مبتلاست یا دچار اضطراب است.
 بنابراین برنامه ریزیهای نوروزی و تعطیلات و مسافرت برای این بیمارها هر یک به طور جداگانه قابلتامل است.
 بهترین کار در هر بیماری، مشورت با پزشکی است که بیمار تحت نظر اوست.
در نظر داشتن مداخلات دارویی و چگونگی برخورد و رعایت توصیه های پزشک در کنترل وضعیت بیمار بسیار قابل اهمیت است.
 در سفر هم باید اقدامات متداولی که در خانه انجام میشود، ادامه پیدا کند. بنابراین قبل از هر تصمیمی برای سفر، نظر پزشک را مورد بیمار خاص به همراه داشته باشید.
 اما به طور کلی، مشارکت بیماران مزمن در زندگی معمول به خصوص تغییر و تنوع، همیشه امری مثبت است و آنها هم از هر چیزی که نشاط آور و با هماهنگی و مراقبت باشد، لذت میبرند و روی خلق و رفتار آنها تاثیر مثبت میگذارد.
 مساله همراه شدن با بیماران مزمن روانی برای سفر هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی دارد.
بیماری مزمن بیماریای است که شناخته شده و تشخیص و درمان خاصی دارد و مزمن بودن یعنی اینکه این روند ادامه دارد
تغییرات همانطور که میتوانند مثبت باشند، همانطور هم میتوانند در فضایی غریبه و ناآشنا خود را به صورت یک مشکل نشان دهند. بنابراین در سفر تقسیم کار به افراد متعدد میتواند بسیار مفید باشد.
 اگر قرار است که بیمار در محل زندگی بماند، باید همه هماهنگیها انجام شود و افراد نکات مراقبتی را خوب بدانند.
 باید گفت که نمیتوان یک نسخه یا یک فرمول خاص و از پیش تعیینشدهای را برای چگونگی رفتار با بیماران مزمن روانی در سفر و تعطیلات طراحی کرد.
 
باید همه افراد خانواده با تامل تصمیمگیری کنند و به همه جوانب توجه کنند.
 بهتر از هر چیزی، تجربه کوتاهمدت سفر است. بردن این بیماران به سفرهای کوتاهمدت میتواند شیوه خوبی باشد که دریابند آیا سفرهای طولانی نوروزی میتواند روی بیمار و سایر اعضا تاثیری داشته باشد و آیا میتوان ریسک کرد؟
 شاید جا داشته باشد که در طول سال با سفرهای کوتاه، تاثیر مسافرت و خارج شدن از روزمرگی روی بیمار سنجیده شود.
بنابراین توصیه میشود حال عمومی و فعلی بیمار و داروها و روند مورد انتظار پزشک بررسی شود.
 وقتی که ما از بیمار مزمن روانی صحبت میکنیم، این مساله با اختلالات واکنشی افراد متفاوت است.
 بیماری مزمن بیماریای است که شناختهشده و تشخیص و درمان خاصی دارد و مزمن بودن یعنی اینکه این روند ادامه دارد.
 تقسیم مسوولیتها در مورد حمایت از بیمار و وقت گذاشتن برای بیماران مزمن روانی بسیار کمک کننده است و موجب میشود که همه افراد به استراحت و لذت از تعطیلات بپردازند.
 بهتر است بخشی از خانواده، ساعتهایی از روز را به انجام مسوولیتو نظارت از بیمار بپردازند و بقیه استراحت کنند و برعکس.
 طبق تجربه، اضطراب مزمن شاید مساعدترین نوع و خفیفترین نوع بیماری روانی باشد که پیچیدگیهای کنترل دیگر بیماریهای مزمن را ندارد.
 بیماران افسرده هم به دارو خوب پاسخ میدهند، اما نمیتوان گفت که تغییر آب و هوا سبب بهبودی این بیماریها میشود،
اما آنچه مهم است این است که با هم بودن و در کنار هم بودن و مورد حمایت قرار گرفتن در جمع برای هر کسی، هم افراد سالم و هم کسانی که بیماری مزمن گذرا دارند، بسیار خوب است.بخش سلامت تبیان
منبع : هفته نامه سلامت – دکتر شیوا دولت آبادی، روانشناس، استاد دانشگاه علامه طباطبایی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا