حدیث سلسله الذهب چیست و چرا به این اسم معروف شده است؟
حدیث سلسله الذهب به معنای سخن زنجیرهای طلایی است و به حدیثی گفته میشود که تمام راویان آن از امام معصوم (ع) باشند. بدین صورت که امام معصوم مانند موسی بن جعفر (ع) روایتی را از پدر خود امام صادق (ع) نقل کند و او از پدرش تا این که به حضرت علی (ع) یا پیامبر (ص) برسد. گاهی به حدیث قدسی و نقل سخن خدا میرسد. چون در تمام نقل راویان امامان معصوم(ع) قرار دارند، مانند این است که یک زنجیره طلایی را تشکیل میدهند، به همین خاطر حدیث سلسله الذهب گفته میشود.
امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) هنگامی که در سفر به خراسان وارد شهرستان نیشابور شد، در بازار شهر دو عالم و پیشوای شهر به نام ابوذرعه و محمد بن اسلم طوسی (که حافظ احادیث نبوی بودند) به حضرت عرض کردند: بحق پدران پاکیزه و گذشتگان گرامی خود، صورت مبارک خویش را بر ما آشکار کن و حدیثی از پدران خود از جدت برای ما ذکر کن.
معروف است که بیست و چهار هزار نویسنده در انتظار شنیدن حدیث بودند که آن را ثبت کنند، حضرت فرمود: حدیث کرد مرا پدرم موسی بن جعفر و او از پدرش امام صادق…] همین طور سلسله سند را ادامه داد تا رساند به[ پیامبر اکرم (ص) و او از جبرئیل که گفت: شنیدم از حضرت رب العزّه سبحانه که میفرماید:
“کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی؛ کلمه لا اله الا الله حصار من است، پس هر کس که آن را بگوید،داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من شود، ایمن از عذاب من خواهد بود”.
اعتبار حدیث
این حدیث را محدّثان شیعه و سنّى با سندهاى گوناگون نقل کرده اند و درباره سند حدیث، عباراتى که حاکى از اهمیت آن است، بیان کرده اند. افزون بر اینها، مضمون حدیث در بسیارى از آیات و روایات دیگر نیز آمده است؛ بنابراین، اگر نگوییم متواتر لفظى است، به طور قطع متواتر معنوى مى باشد.ابن صبّاغ می گوید: «تعداد نویسندگان صاحب قلم و دوات که حدیث سلسلهالذّهب را مى نوشتند، بیشتر از بیست هزار تن شمار کردند».
حافظ ابونعیم از دانشمندان بزرگ اهل سنت مى نویسد: «این حدیث، با همین سند از انسانهاى پاک، از پدران پاکشان رسیده و یکى از محدّثان بزرگ پیشین، هنگامى که این حدیث با همین سند روایت شد، گفت چنانچه این سند بر فردى مجنون خوانده شود، سالم مى گردد».
مفهوم و پیام حدیث
به باور شارحان و مفسران این حدیث، کلمه «لا اله الا الله»، اقرار به آن و عمل نمودن به آن، موجب سعادت است. کلمه لا اله الا الله، در حقیقت همان معنا و مفهوم ریشه اى قرآن است که مایه سعادت جامعه بشری تا پایان جهان است، ولی کلمه لا اله الا الله منهای ولایت، ناقص و بلکه هیچ است. با این توضیح که، هنگام نصب على ابن ابی طالب به ولایت در روز غدیر، آیه اکمال نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»؛ و قبل از آن، آیه تبلیغ به پیامبر چنین خطاب می کند: “یا ایها الرسول بلّغ ما أنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته؛ ای پیامبر آن چه به تو نازل شد ـ نصب امیرالمؤمنین به ولایت ـ به مردم بگو اگر تبلیغ نکنی، رسالت خود را نرسانیده ای.
بنابر بسیارى تفسیرها، ماجراى حدیث سلسله الذهب امام رضا علیه السلام، با تاکید روى جمله «بشروطها و أنا من شروطها»، همان آیه اکمال و آیه تبلیغ را یادآوری می کند و مى گوید: شرط اساسی کلمه لا اله الا الله، پذیرش ولایت و رهبرى امام است و بدون پذیرش ولایت اساسا مسلمانى و رستگارى اخروى شما زیر سئوال است.
در مجموع می توان گفت، این حدیث به دو نکته مهم اشاره دارد:
- وصول به مقام توحید، انسان را در پناهگاهی وارد می کند که رهاورد آن، امنیت از عذاب الهی است.
- وصول به این جایگاه، بدون اعتقاد به امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام میسر نیست. در واقع امام که از ولایت ظاهری و باطنی برخوردار است، انسان کاملی است که در پناه او انسانها به پناهگاه توحید بار می یابند.