سنگرهای خالی
بعضی از نیمهشبها یدالله سنگرش را ترک میکرد و به مواضع عراقیها نفوذ میکرد او میگفت:«امشب سنگرهای عراقیها خالی است» وقتی از او میپرسیدیم از کجا میفهمی پاسخ میداد:«من نزدیک سنگرهای عراقیها میشوم و داخل سنگرهایشان سنگ پرتاب میکنم اگر سر و صدایی نیامد میفهمم که دشمن سنگر را ترک کرده است.
«شهید یدالله زنگنه»
منبع: کتاب سیرت شهیدان
سنگر شناور
در قسمت جلوی پد۴ در جزیرهی مجنون کمینهای خودی قرار داشت که به تصرف دشمن درآمده بود. آنها در پد خاکی مستقر بودند و نیروهای ما که با قایق حمله میکردند موفق به تصرف مواضع آنها نمیشدند و هر بار با دادن شهید و مجروح عقبنشینی میکردیم و روحیهی بچهها هم خراب میشد. حاج رحیم نوعی اقدم گفت:« هرکس نظری دارد بدهد.» یکی از نیروها پیشنهاد کرد پشت پل شناور، موتور قایق وصل کنند و در قسمت جلوی آن سنگر بگذارند به نحوی که سنگر شناور شود. بعد نیروها در پشت سنگر با سلاح سنگین مستقر شوند و حمله کنند. این طرح اجرا شد و پد با کمترین تلفتات به تصرف ما درآمد.
منبع: کتاب خلاقیتها صفحه ۱۳۱
سوت ارتباطی
در هورالهویزه و هورالعظیم بچهها با استفاده از ساقه نیها و چولانههای سبز که به وفور در دسترس بود، سوتی ساختند که صدای زیر و نازکی داشت و با دمیدن در آن، با هم ارتباط میگرفتند و اخبار را رد و بدل میکردند.
منبع: کتاب فرهنگ جبهه
سنگ و نارنجک
نیروهای عراقی اقدام به تک گستردهای در ارتفاعات کردند. بچهها برای دفاع و مقابله همراه هر نارنجک، سه چهار قلوه سنگ هم پرت میکردند.
با این کار عراقیها تا صبح پایین تپهها زمین گیر شدند و تک آنها خنثی شد.
منبع: کتاب خلاقیتها
سنگ مرمی
از شیوههای مبارزه مسلحانه با موشها در آوردن مرمی گلوله بود و گذاشتن سنگ یا پنبه به جای آن و شلیک کردن. بعضی هم داخل جلد گلوله آرپیجی پنیر قرار میدادند و موشهای شکمو را شکار میکردند.
منبع: کتاب خلاقیت ها صفحه ۳۷۱