شمشیر دو لبه هیجان

شمشیر دو لبه هیجان

بررسی هیجان و عواطف در عرصه روان‌شناسی امروز جایگاه وسیعی را به خود اختصاص داده است. ارتباط هیجان با ویژگیهای شخصیتی، اختلال‌ها، نظام پردازش اطلاعات شناختی، ارتباط‌های بین فردی و …، یافته‌های بی‌بدیلی را فراروی جهان بشری قرار داده است. چگونگی تغییر احساس افراد در خلال زمان را می‌توان به منزله مسیرهایی در فضای هسته عاطفی ترسیم کرد؛ فضایی که براساس ابعاد ظرفیت تعریف می‌شود. دانش سنتی به هیجانی‌تر بودن زنان در مقایسه با مردان باور دارد. معهذا، شواهد پژوهشی این مسئله را مطرح می‌کنند که تفاوتهای جنسی هیجانی دارای پیچیدگی به مراتب بیشتری هستند.
سرکوب کردن انوع عواطف، خطرناک است و پس از مدتی کنترل و سرکوب شدن، به شکل انفجاری و غیر کنترل تخلیه خواهند شد. برخی از رفتارشناسان و زیست شناسان می‌گویند: ”ساختمان‌های قدیمی مغز مانند هیپوتالاموس و دستگاه لیمبیک، مسئوول بسیاری از رفتارهای عاطفی ما هم چون خشم، غضب، ترس، اندوه، احساس حسادت رنجش و یا امیال جنسی در ما هستند.“
پس این عواطف و امیال همیشه و همواره در ما شکل می‌گیرند و سپس پدیدار می‌گردند. اما از کودکی، به ما آموخته‌اند که بروز خشم، ترس، حسادت، اندوه، رنجش و.. خطا بوده و یک کار غیراخلاقی و ضد اجتماعی است؛ بنابراین ما در طول عمر یاد گرفته‌ایم که هر گاه این احساسات در ما شکل گرفت، آن را سرکوب کرده، فرو خورده و یا انکار نمائیم. از سوی دیگر، سرکوب این گونه عواطف از نظر متخصصان و پزشکان طب بالینی، موجب بسیاری از بیماری‌های دیگر مانند افزایش، فشارخون، افزایش ضربان قلب، سردردهای تشنجی همراه با فشار، و حتی در نهایت افسردگی، خودکشی و آدم‌کشی می‌گردد. پس می‌بینیم که ابراز عواطف و احساس‌ها به شکل صحیح می‌تواند مانع بسیاری از بیماری‌ها و مشکل‌های ما گردد.
عاطفه آدمی باید با خرد او هماهنگ باشد و از چیرگی هیجان‌های ناپایدار در انجام دادن اموری همچون ایثار و احسان بی حساب جلوگیری کند،
خشم و پرخاشگری، دو جزء تکفیک ناپذیر از نظر زیست‌شناسی هستنند که با یکدیگر به‌طور کامل مرتبط می‌باشند، خشم، یک احساس است و پرخاش، ابراز این احساس از طریق کلام می‌باشد و به طور معمول ابراز خشم به شکل بیمارگونه همراه با پرخاشگری و عصبانیت است.
خشم سالم، واکنش طبیعی و غریزی در برابر احساس تهدید، نادیده گرفته شدن، احساس ناامیدی، احساس بی‌عدالتی
و احساس دست نیافتن به حق و حقوق خود، احساس قربانی بودن و تحت فشار بودن در ما ایجاد می‌گردد؛ اما با فروخوردن و خشم و سرکوب و با انکار کردن آن، خشم دوباره به درون بدن باز می‌گردد و سپس به شکل افسردگی، احساس گناه، احساس نگرانی و اضطراب، احساس سستی و رخوت، بی‌حالی و بی‌حوصلگی، کم انرژی بودن و احساس ناامیدی، خود را نشان می‌دهد و در نهایت می‌تواند ریشه? بیماری‌ها باشد. پس می‌بینیم آن چه که خداوند به شکل فطری از خشم در ما به ودیعه نهاده است، برای‌مان بسیار ضروری است و خود می‌تواند ما را به حقوق‌مان رسانده و مانع از مظلوم واقع شدن ما گردد، ولی به‌طور معمول، ما روش‌های صحیح ابراز آن را نمی‌دانیم و به‌جای آن که از این انرژی در راه صحیح و مثبت بهره جوئیم، با آن به خود و دیگران آسیب می‌رسانیم.

از سویی دیگر عاطفه انسانی، سرچشمه برتری‌های اخلاقی است و فرد را به کمال می‌رساند، در صورتی که از «آفت» زیاده روی و کوتاهی در امان بماند. در حقیقت، افراد باید نه به این امر چنان بی توجه شوند که به ناراحتی‌ها و سرخوردگی‌ها و کمبود عاطفه دچار شوند و نه با زیاده روی در آن، شاهد دخالت بی جا و نسنجیده عواطف در برخی امور باشیم. مهرورزی اگر با احساسات ناسالم درهم نیامیزد و با پیروی از عقل و شریعت انجام شود؛ فضیلت اخلاقی به شمار می‌رود. عاطفه آدمی باید با خرد او هماهنگ باشد و از چیرگی هیجان‌های ناپایدار در انجام دادن اموری همچون ایثار و احسان بی حساب جلوگیری کند، همچنین ابراز محبت و عاطفه، نباید مخالف شرع باشد و احساسات زودگذر و مصحلت اندیشی های نادرست، که پیوند ناگسستی با مصالح واقعی فرد و جامعه دارد، مقدم شود. بنا بر آنچه گفته شد درک و مهار کردن هیجانات‌تان برای حفظ سلامتی جسمی شما مهم است.
سرکوب کردن انواع عواطف، خطرناک است و پس از مدتی کنترل و سرکوب شدن، به شکل انفجاری و غیر کنترل تخلیه خواهند شد.
این توصیه‌ها به شما کمک می‌کند عواطف‌تان را کنترل کنید:
• احساساتتان را بیان کنید،‌ اما این کار را به شیوه‌ای مناسب انجام دهید.
• عواطفتان را سرکوب نکنید. با یک دوست یا خویشاوند نزدیک در مورد چیزی که شما را ناراحت می‌کند، صحبت کنید.
• قبل از اینکه هیجانات‌تان را برون‌ریزی کنید، آماده شوید. صرفاً با خشم، ناکامی یا اندوه‌تان همه چیز را به باد اننقاد نگیرید، و گرنه ممکن است به خاطر چیزهایی که می‌گویید پشیمان شوید.
• تعادل سالمی را میان کار،‌ بازی و استراحت برقرار کنید، و یادتان باشد که در همه موقعیت‌ها به دنبال جنبه مثبت باشید.
• از آنجایی که سلامت جسمی شما بر عواطف شما نیز تأثیر می‌گذارد، رژیم غذایی سالمی را مصرف کنید، از داروهای روانگردان غیرمجاز دوری کنید، و مرتباً به ورزش بپردازید.

همشهری- مجله روان شناسان ایرانی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا