ممکن است برخی خیال کنند که اهریمن در دین زرتشت با شیطان در دین اسلام فرقی ندارد؛ یعنی اگر اهریمن را مخلوق اهورامزدا بدانیم مساوی می شود با شیطان که از نظر اسلام مخلوق خدا و عامل بدیهاست. ولی این طور نیست.
عدم قدرت شیطان در خلقت امور و اشیاء :
شیطان از نظر اسلام نقشی در آفرینش اشیاء ندارد. در اسلام اصلا چنین اندیشه ای وجود ندارد که در نظام خلقت، موجودات نامطلوبی هست و می بایست نباشد و چون هست، پس از یک موجود پلید ناشی شده است. از نظر اسلام همه اشیاء با دست قدرت خداوند به وجود آمده است و خداوند هر چه آفریده خوب و نیک آفریده است: الذی احسن کل شیء خلقه»؛ آن خدایی که هر چیز را به نیکوترین وجه خلقت کرد. (سوره سجده/۷)
ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی»؛ خدای ما آن است که همه موجودات عالم را نعمت و جود بخشیده و سپس به راه کمالش هدایت کرد. (سوره طه/۵۰)
قلمرو تصرف شیطان :
قلمرو شیطان از نظر اسلام تشریع است نه تکوین. یعنی شیطان فقط می تواند فرزند آدم را وسوسه کند و به گناه تشویق کند. شیطان بیش از حد دعوت کردن سلطه و قدرتی بر انسان ندارد. در قرآن کریم از زبان او نقل شده است که: «و ما کان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لی»؛ و مرا بر شما هیچ تسلطی نبود جز این که شما را فراخواندم و شما پذیرفتید. (ابراهیم/۲۲)
ماهیت شیطان هر چه باشد، انسان بودن انسان به این است که صاحب عقل و اراده و قوه انتخاب است. انتخاب وقتی ممکن است که در مرحله اول عقل و تشخیصی باشد و در مرحله دوم دو راه ممکن در جلو انسان باشد. هر کدام از این دو رکن اگر نباشد اختیار و انتخاب و در واقع انسانیتی در کار نیست: «انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا* انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»؛ ما انسان را از آب نطفه مختلط خلق کردیم و دارای قوای چشم و گوش (و مشاعر و عقل و هوش) گردانیدیم. ما به حقیقت راه را به انسان نمودیم حال خواهد هدایت پذیرد و شکر این نعمت گوید و یا خواهد آن نعمت را کفران کند. (دهر/ ۲و۳)
رابطه وسوسه شیطان و نفس اماره با اختیار آدمی :
وسوسه نفس اماره و شیطان شرط اختیار و انتخاب و انسانیت انسان است. همانطوری که دعوت به خیر هست و الهامات خیر هست، باید وسوسه شر هم باشد تا انسان یکی از این دو را انتخاب کند و گامی در راه انسانیت که راه انتخاب و اختیار است بردارد. به قول مولوی:
در جهان دو بانگ می آید به ضد * * * تا کدامین را تو باشی مستعد
جنس شیطان در قرآن :
شیطان و یا جن در قرآن در عرض موجودات طبیعی است نه در عرض ملائکه و فرشتگان. ملائکه از نظر قرآن رسولان و مأموران پروردگارند و در نظام آفرینش کارگزاری می کنند، ولی جن و شیطان هیچ نقشی در کار خلقت ندارند. از این جهت مثل موجودات زمینی می باشند. از اینجا می توان فهمید که اندیشه مخلوقات بد و ناشایست و اینکه نظام آفرینش ناقص است به هیچ وجه در اندیشه های قرآنی راه ندارد.
گاهی در ترجمه های فارسی آیات قرآن کریم و یا احادیث، کلمه شیطان به دیو و یا اهریمن ترجمه می شود. البته این ترجمه صحیح نیست، کلمه شیطان معادل فارسی ندارد، لهذا باید عین این کلمه یا کلمه ابلیس که در عربی معادل آن است آورده شود. دیو یا اهریمن به مفهوم حقیقی، از نظر قرآن به هیچوجه وجود خارجی ندارد و مغایر مفهوم شیطان است که در قرآن آمده است.