صدبار گفتم به این دست نزن
این جملات را به بچهها نگویید؛ بهجای این کار از کودکان به فراخور توانمندیشان در خانه کمک بگیرید. کارهای بزرگتر از سنشان به آنها واگذار نکنید، انتظار هم نداشته باشید تمام مدتی که شما مشغول کارهای خانهتکانی هستند بنشینند پای تلویزیون و یا میان اسباببازیهایشان و سراغ شما نیایند. آنها کنجکاو میشوند که چرا زندگی از حالت معمول خارجشده، وسایلی که همیشه در کابینتهای طبقه بالا بوده و یا درون کمد کنجکاوی آنان را تحریک میکند. بهجای تذکر مداوم به آنها متناسب با سنشان کاری محول کنید تا احساس کنند مفید هستند و مورد تشویق، نهتنها دیگر اذیتتان نمیکنند بلکه کمکحالتان نیز خواهند بود.
سر این را بگیر!
خانهتکانی بدون همکاری معنا ندارد؛ از جابهجا کردن وسایل بزرگ و سنگین گرفته تا شستن درودیوار. باید تعامل و همکاری با یکدیگر را بیاموزید، انعطاف داشته باشید و شیوههای پیشنهادی یکدیگر را امتحان کنید. اگر قرار باشد هر یک از شما بخواهد حرف حرف او باشد کار پیش نمیرود.
آخ کمرم
خانهتکانی باعث میشود ساعتهای طولانی در حالتی خاص قرار بگیرید، مثلاً موقع باز کردن پردهها مدتها دست و سرتان بالا باشد و یا در حالتی قوزکرده بنشینید؛ یا به هنگام بلند کردن وسایل خم شوید که همه اینها فشار بسیاری را به عضلات و ستون فقرات شما میآورد. اینجا لازم است بگویم حتی اگر کل سال هم نرمش نمیکنید این چند روز کمی حرکات کششی انجام دهید و بعد مشغول کارها شوید.
و هر طور شده اعضای خانواده را وادار به همکاری کنید! تقسیمکار باعث میشود فشار کمتری روی شما و دیگر اعضای خانواده باشد، باز کردن پردهها، بلند کردن وسایل و … با همسرتان، نظارتش با شما. همکاری منصفانه! در این حالت نیز روشهای صحیح نشستن، تی یا جارو کشیدن و یا بلند کردن وسایل را نیز آموزش ببینید!
اما محض آموزش به همسرتان: به هنگام استفاده از تی یا جارو، از هر دو دست کمک بگیرد تا فشار تقسیم شود و یکطرف بدنش خشک نشود. وقتی لازم است روی زمین بنشیند بر روی یک چهارپایه کوتاه بنشیند و کمرش را در حالت قوزکرده نگاه ندارد. برای بلند کردن وسایل خم نشود، اینیکی گفتنش ساده است و عمل کردنش سخت برای همین به نیروی کمکی نیاز است.