عزرائیل

عزرائيل

پرسش . چگونه عزرائیل می‏تواند در یک لحظه جان هزاران انسان را بگیرد؟

پاسخ: در پاسخ دو نکته قابل ذکر است: اوّل اینکه ملک الموت برای خود اعوان و انصاری دارد که به او در گرفتن جانها کمک می‏کنند. نکته دوّم: اینکه دور بودن یا نزدیک بودن مربوط به مکان است که از ویژگی‏های امور مادی است؛ در حالی که فرشتگان الهی مجرد بوده و از محدودیت‏ها و قیود مادّی رها می‏باشند. بنابراین آنان به همه مکانها احاطه و اشراف دارند، همچنانکه به همه زمانها اشراف دارند و مجموعه عالم مادّه همانند سکّه‏ای در اختیار آنان است که هرگونه بخواهند در آن تصرف کرده و آن را زیر و رو می‏کنند.

در روایتی آمده است: سئل ابوعبداللّه علیه السلام عن ملک الموت، یقال: الارض بین یدیه کالقصعه یمدّ یده منها حیث یشاء؟ فقال: نعم. (بحار ج ۶ ص ۱۴۴ حدیث ۱۲ و کافی ج ۳ ص ۲۵۶.)    از امام صادق علیه السلام درباره ملک الموت پرسیدند، که گفته می‏شود زمین در دستان او همانند کاسه‏ای است که به هر جای آن بخواهد دست خود را می‏کشد، آیا صحیح است؟ حضرت فرمود: بلی.  

در حدیث دیگری از حضرت صادق علیه السلام درباره کیفیت کار فرشته مرگ آمده است: «از ملک الموت سؤل شد چگونه در یک زمان ارواح را قبض می‏کنی در حالی که بعضی آنها در غرب و بعضی در شرق عالمند؟ گفت: آنها را می‏خوانم مرا اجابت می‏کنند. آنگاه افزود: دنیا در مقابل من مانند کاسه‏ای است که در پیش یکی از شما باشد و از هر جای آن بخواهد غذا می‏خورد. تمام دنیا نزد من همانند سکّه‏ای در دست یکی از شما است که هر طور بخواهد پشت و روی آن را می‏نگرد.   ( همان ص ۱۴۴. )   در حدیث دیگر از امام صادق علیه السلام در پاسخ همین پرسش فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی برای ملک الموت دستیارانی از فرشتگان قرار داده است که آنان ارواح را قبض می‏کنند. چنانکه رئیس نگهبانان برای خود دستیارانی دارد و آنان را برای نیازهای مختلف بکار می‏گیرد. بنابراین فرشتگان جان این اشخاص را می‏گیرند و فرشته مرگ علاوه بر آنهائی که خود قبض روح می‏کند افرادی را که فرشتگان دستیارش توفی کرده بودند تحویل می‏گیرد و خداوند عزوجلّ نیز آنها را از ملک الموت دریافت می‏دارد.»    (همان. )   از این حدیث نکته دیگری نیز استفاده می‏شود که طولی بودن نقش فرشتگان و ملک الموت و خدای تعالی در قبض روح افراد می‏باشد.
قمّی در تفسیر خود از هشام از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: « قال رسول اللّه(ص) لما أسری بی الی السماء رایت ملکاً من الملائکه بیده لوح من نور لا یلتفت یمیناً و لا شمالاً مقبلاً علیه نفسه کهیئه الحزین. فقلت من هذا یا جبرائیل؟ فقال: هذا ملک الموت مشغول فی قبض الارواح. فقلت: أدننی منه یا جبرائیل لأکلّمه فادنانی منه فقلت له: یا ملک الموت أکلّ من مات او هو میت فیما بعد أنت تقبض روحه؟ قال: نعم؛ قلت: و تحضرهم بنفسک؟ قال نعم؛ الدنیا کله عندی فیم سخّراللّه لی و مکننی منه الّا کدرهم فی کف الرجل یقلبه کیف یشاء و ما من دار فی الدنیا الّا و أدخلها فی کل یوم خمس مرات و أقول اذا بکی أهل البیت علی میتهم: لا تبکوا علیه فانّ لی بکم عوده و عوده حتی لا یبقی منکم احد»   (بحار الانوار، ج ۶ ، ص ۱۴۱. )پیامبر(ص) فرمود: هنگامی که در شب معراج مرا به آسمان بردند فرشته‏ای از فرشتگان را دیدم که لوحه‏ای از نور در دست دارد. هرگز به راست و چپ توجه نمی‏کند. فقط به لوح توجه دارد و حالتی اندوهگین دارد. گفتم: ای جبرئیل! این کیست؟ گفت: این فرشته مرگ است که مشغول گرفتن جانها است. گفتم: مرا به نزدیک او ببر تا با او سخن گویم. پس مرا نزدیک او برد. گفتم: ای ملک الموت! آیا هر کسی را که مرده است و یا بعد از این می‏میرد قبض روح می‏کنی؟ گفت: بله. گفتم: و شخصاً بر بالین همگی حاضر می‏شوی؟ گفت: آری؛ دنیا به سبب سلطه و قدرتی که خداوند به من بخشیده است نزد من بیش از یک سکه در دست یک مرد نیست که هر گونه بخواهد آن را زیر و رو می‏کند و منزلی در دنیا نیست مگر اینکه روزی پنج بار وارد آن می‏شوم و هنگامی که اهل خانه بر مرده خود می‏گریند، به آنها می‏گویم: بر او گریه نکنید. زیرا تحقیقاً برای من بازگشتی خواهد بود؛ تا آنکه هیچ یک از شما باقی نمانید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا