سوال:اصل علیت ومعلولیت، و این که هر موجود امکانى بدون علت موجود نمى گردد یک قانون عقلى قطعى و فراگیر است و به هیچ وجه قابل تخصیص نیست اکنون سؤال مى شود آیا معجزه پدیده اى بدون علت است یا نه؟ و در صورت دوم علت آن چیست؟
پاسخ: شکى نیست که معجزه، پدیده بدون علت نیست و به هیچ وجه ناقض قانون علیت نمى باشد، هر چند از علل شناخته شده طبیعى پیروى نمى کند، براى خود علل ویژه اى دارد، ولى علت طبیعى وعادى نداشتن، مستلزم نداشتن علت به طور مطلق نیست.
فقط کسانى که وجود را مساوى با ماده و علل را منحصر در علل شناخته شده ى طبیعى مى دانند، درباره ى معجزات چنین مى اندیشند که تصدیق آن، موجب به هم زدن قوانین عقلى و نقض قانون علّیت است، این افراد به خاطر پیش داورى درباره ى محدوده ى علل، فکر مى کنند که هر چیزى باید علت طبیعى داشته باشد و اگر پدیده اى فاقد چنین علت شد پس فاقد علت است.
در پاسخ این گروه گفته مى شود اوّلاً: وجود مساوى با ماده نیست، بلکه گسترده تر از آن مى باشد بنابر این اگر پدیده اى فاقد علت مادى شد، گواه بر نبودن علت نیست، بلکه گواه برنبودن علت مادى است و فقدان اخص (مادى) گواه بر فقدان اعم (اصل علت) نیست. چه بسا ممکن است پدیده اى فاقد علت مادى باشد ولى در عین حال فاقد علت نباشد، بلکه علت آن موجود مجردى باشد که از قلمرو حسّ و تجربه بیرون است.
در اینجا پاسخ دیگرى هم هست و آن این که علل طبیعى بر دو گونه است:
۱. علل طبیعى شناخته شده.
۲. علل ناشناخته.
کار علم پیوسته کشف قسم دوم است، هرگاه معجزه اى فاقد علل طبیعى شناخته شده باشد گواه بر آن نیست که فاقد علت طبیعى باشد، چه بسا ممکن است انبیا و پیامبران از علل طبیعى ناشناخته بهره مى گرفته اند البته این احتمالى بیش نیست و در رفع اشکال عقلى، کفایت مى کند. و توضیح آن را هم اکنون مى خوانید.
علت معجزه:
از آنچه گفته شد روشن گردید که معجزه پدیده اى بدون علت نیست هر چند علل آن بسان علل طبیعى براى بشر شناخته نمى باشد اکنون باید ببینیم علت آن چیست؟
در اینجا، سه فرضیه وجود دارد:
۱. معجزه، معلول عوامل غیبى است: ممکن است معجزه، معلول
عوامل غیبى نظیر فرشتگان الهى باشد که به هنگامى که پیامبر از خدا کار خارق العاده اى را بخواهد، آن عامل غیبى به اذن و مشیت الهى دست به کار مى شود و معجزه را تحقّق مى بخشد.
۲. معجزه، معلول عوامل طبیعى ناشناخته است: فرضیه دیگر این است که علل معجزات عوامل طبیعى ناشناخته هستند، و از آنجا که پیامبران علم سرشار و گسترده اى دارند و از اسرار طبیعت آگاه هستند، آن عوامل ناشناخته را به کار مى گیرند و کار خارق العاده را صورت مى دهند.
۳. نفس و اراده قوى پیامبران، عامل معجزات آنان است: احتمال دیگر این است که معجزات پیامبران معلول نفس و اراده ى نیرومند آنان بوده است بنابر این کارهاى خارق العاده ى انبیا و اولیاى الهى نه معلول بلا واسطه ى امور غیبى است و نه معلول عوامل مادى و طبیعى ناشناخته، بلکه معلول توجه نفس قوى و اراده و خواست قطعى آنان است. نفس آنان در پرتو تهذیب و قطع علایق مادى و توجه و تقرب به مبدأ آفرینش به پایه اى از کمال واقتدار رسیده است که مى تواند در موجودات عالم طبیعت تصرف کرده و آنها را به خدمت خود بگیرد و آنها نیز خود را مسخر او یافته و او را اطاعت مى نمایند همان گونه که نفوس انسان هاى معمولى مى توانند در قلمرو وجود خود تصرف کرده و قواى مادى بدن خود را به خدمت گیرند، نفوس انسان هاى کامل، قدرت تأثیر درموجودات دیگر و به خدمت گرفتن آنها را دارند.( [۱])
————————
پینوشت ها:
[۱] . منشور جاوید، ج۱۰، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۴.
————————
علت معجزه
- بهمن ۱۵, ۱۳۹۳
- ۰۰:۰۰
- No Comments
- تعداد بازدید 141 نفر
- برچسب ها : انبيا و پيامبران, پرونده خدا, خارق العاده, خداشناسی, علت معجزه, قانون عليت, ماوراء, مراتب توحید