علم آموزی زن از دیدگاه اسلام(۲)

علم آموزی زن از دیدگاه اسلام(2)

مشهورترین دانشمندان زن از صحابه  ام سلمه
او دارای منزلتی والا در علم و روایت‏حدیث می‏باشد و پس از خدیجه فاضل‏ترین وپرهیزگارترین زنان پیغمبرصلی الله علیه وآله و داناترین آن‏ها به کتاب و سنت است.
تا جایی که عایشه به او گفته‏است:تو نخستین بانوی مهاجر از زنان رسول خداصلی الله علیه وآله می‏باشی و تو بزرگ مادران‏مؤمنان هستی و جبرئیل بیشتر در خانه تو می‏بود. (۲۳)
ام سلمه از فقهای زنان صحابه به‏شمار می‏رفت (۲۴) درباره علم و اجتهاد او کافی است که بگوییم‏جابربن عبدالله انصاری صحابی بزرگوار با همه شکوهی که در میان صحابه داشت‏به او مراجعه‏می‏کرد و به فتوای او عمل می‏نمود. (۲۵)
احادیثی که ام‏سلمه از پیغمبر روایت کرده است، بالغ بر ۳۷۸ حدیث می‏باشد (۲۶) و روایات او درفضیلت علی‏علیه السلام معروف است (۲۷) و اشعاری که مورخان از این بانوی گرانقدر ذکر کرده‏اند درباره‏ولایت اهل بیت‏علیهما السلام می‏باشد. (۲۸) ام اسلم

او از زنان صحابه بوده و زمان امام سجادعلیه السلام و فیض حضور آن حضرت را نیز درک کرده بود.
ایشان کتب بسیاری خوانده و به همین جهت‏به «قاریه‏الکتب‏» موصوف بوده همچنین به جهت‏روایت قضیه سنگ ریزه (۲۹) به «صاحبه‏الحصاه‏» نیز معروف شد.
و به مدلول همین روایت‏بسیار باجلالت و مورد توجه خاندان عصمت‏بوده است. (۳۰)ام جمیل
فاطمه دختر مجلل بن عبدالله بن قیس، از فضلا و ادبای زنان و از سابقین به دین مقدس اسلام‏بود. او با حاطب بن حارث بن مغیره ازدواج کرد و دو پسر به‏نام‏های محمد و حارث از وی‏به‏وجود آمد.
ایشان با شوهرش به حبشه رفته و بعد از مرگ شوهر با پسرهایش به مدینه برگشته‏است.
او برای بهبودی پسرش محمد که به آتش سوخته بود، شرفیاب حضور مبارک پیامبرصلی الله علیه وآله‏گردید و تقاضای دعای خیر کرد و در اثر دعای آن حضرت پسرش شفا یافت.(۳۱)ام رعله قشیریه
وی از زنان صحابه و عالم و شاعر و بسیار فصیح بود و از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله روایت نقل کرده است.
روزی به خدمت پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد:
السلام علیک یا رسول‏الله و رحمه‏الله و برکاته انا ذوات الخدور و محل ازرالبعول و مربیات الاولاد و ممهدات المهاد و لاحظ لنا فی الجیش الاعظم فعلمناشیئا یقربنا الی الله عزوجل.
پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله در جواب او فرمود:
اگر شما زنان از ذکر خدا غافل نباشید و چشم خود را از نامحرم ببندید و به گونه‏ای صحبت‏نکنید که مرد اجنبی بشنود، شما ماجور و مثاب خواهید بود.(۳۲)
ام رعله بعد از رحلت پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله، حسنین‏علیهما السلام «در برگرفته و کوچه‏های مدینه را گردیده واشک می‏ریخته است و چون به در خانه فاطمه‏علیها السلام رسید این بیت را انشا کرد:
یادار فاطمه المعمحور ساحتها هیجت لی حزنا حییت من دار (۳۳)نسیبه بنت الحارث ام عطیه
ایشان از زنان فاضله صحابه پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله شمرده می‏شد که در بیعت رضوان و جنگ‏های‏پیامبرصلی الله علیه وآله شرکت داشته و مجروحین را مداوا می‏کرد.
جمعی از صحابه و علمای تابعین در بصره‏«غسل میت‏» را از او گرفتند و از پیامبر اکرم روایت نقل کرده است.(۳۴)معاذه غفاریه
از زنان فاضل و عالم عصر خود و انیس رسول خدا در سفرها بود.
وی می‏گوید:
من با رسول خدا انس بسیاری داشتم -یعنی به خانه‏اش رفت و آمد می‏کردم- چون در سفرهابرای مداوای زخمیان و پرستاری بیماران با وی می‏رفتم.
روزی داخل خانه عایشه شدم، دیدم‏علی‏علیه السلام بیرون می‏آید و رسول خدا در غیاب علی‏علیه السلام به عایشه می‏گوید:
«ان هذا احب الرجال الی و اکرمهم علی فاعرفی له حقه و اکرمی مثواه‏».
این مرد، محبوب‏ترین و گرامی‏ترین مردان است نزد من.
حق او را بشناس و احترامش راداشته باش. (۳۵)
ام حکیم بیضا، دختر عبدالمطلب و عمه رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله‏او از زنان فاضله و خردمند بنی هاشم و ادیب و فصیح و بلیغ بود و به هر یک از «بیضا» و«قبه‏الدیباج‏» موصوف و ملقب و در نظم شعر نیز طبعی وقاد داشته است، حسب‏الامر پدر در حال‏حیاتش مرثیه‏ای برای او گفته که از ابیات آن است:
الا یا عین جودی و استهلی و بکی ذا الندی والمکرمات الا یا عین و یحک اسعدینی بدمع من دموع‏هاطلات (۳۶)ام الدرداء
خیره دختر ابو حدرد اسلمیه و زن ابوالدرداء عامربن حارث از فضلا و محدثین زنان صحابی‏بوده که احادیث‏بسیاری از رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله و شوهرش استماع و روایت کرده است. (۳۷)
ام‏الدرداء هجیمه دختر حبی زن دیگر ابوالدرداء او نیز محدث و عالم و زاهد بوده از سلمان و شوهر خود روایت می‏کرد.
پیوسته به نماز وعبادت اشتغال داشت و دوستدار مجالس علما بود.
شش ماه در بیت‏المقدس و شش ماه دردمشق اقامت می‏کرد (۳۸) .اسماء بنت عمیس
خواهر میمونه همسر رسول‏خداصلی الله علیه وآله:
او از زنان فاضل و بزرگوار روزگار خویش و از اولین گروندگان به اسلام بود که همراه همسرش‏جعفر طیار، برای پیشبرد اسلام به حبشه مهاجرت کرد و در سال فتح خیبر در سال هشتم به مدینه‏بازگشت او پس از شهادت جعفر، در سال هشتم با ابوبکر ازدواج کرد.
اسما، این صحابی جلیل‏القدر و راوی موثق رسول خداصلی الله علیه وآله مادر محمدبن ابی‏بکر است که‏درباره او گفته‏اند: نجابت محمدبن ابی‏بکر از جانب مادرش بود. (۳۹)اسما از شهود و از تکذیب کنندگان حدیث جعلی «نحن معاشر الانبیاء لانورث، ما ترکناه‏صدقه‏» (۴۰) و از راویان معروف حدیث «ردالشمس‏» برای علی‏علیه السلام در زمان پیامبر است. (۴۱)
اسما ازراویان حدیث غدیر است.
قریب سی تن از بزرگان حدیث‏شیعه و سنی از اسما روایت نقل کرده واو را توثیق کرده‏اند (۴۲) .
شیخ صدوق نیز در «فقیه‏» از ایشان روایاتی نقل کرده است.
در کتب روایی‏تعداد روایاتی که از ایشان نقل شده به شصت عدد می‏رسد.اروی دختر حارث بن عبدالمطلب
صحابی رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله و از بانوان فصیح و بلیغ بود.
وی در برابر معاویه، ناحق بودن خلافت اوو اسلام نیاوردن او را (تا فتح مکه) به رخش کشید و از امانتداری علی‏علیه السلام و عمل آن حضرت به‏احکام الهی سخن گفت و عمر و بن عاص و سعید بن عاص و مروان را مفتضح ساخت و شعری‏در فضایل امیرالمؤمنین سرود و صفات آن حضرت را برشمرد. (۴۳)ام سنان
او دختر جشمه یا خیثمه و از شعرا و فضلای عرب و موصوف به حسن ادب است و در نظم ونثر مهارت داشت.
لطافت معانی را با فصاحت الفاظ توام می‏داشت، اشعار او، که در مدح اهل‏بیت طهارت‏علیهما السلام سروده و قبیله خود «بنی مذحج‏» را به نصرت و یاری ایشان ترغیب نموده برهان‏قاطع این مدعا است.(۴۴)
اینها نمونه‏هایی بودند از زنان صحابه که در زمان پیامبر اکرم به فضل و دانش معروف بودند.
طبق گزارش‏های مورخان بسیاری از زنان در عصر پیامبر در کهولت‏سواد آموختند. (۴۵)
اسلام برای پیکار با جهل و بی‏سوادی، روزنه‏ای تازه و وسیع به سوی افق‏های بی‏کران دانایی وآگاهی گشود و زنجیر از پای درک و شوق انسان‏ها برگرفت.دانستن و علم آموختن برای همگان‏نه‏تنها آزاد که یک «فریضه‏» شد.
به برکت تعالیم اسلام و دستور پیامبر خیراندیش اسلام بود که زنان همدوش مردان به‏دانش‏آموزی روی آوردند.
این‏کار، با توجه به شرایط دشوار و ناسازگاری که آن زمان فراروی زنان‏قرار داشت‏به راستی یک انقلاب بود، روش
نوین پیامبرصلی الله علیه وآله در آموزش زنان و یکسان شمردن آنان‏با مردان یک انقلاب عظیم فرهنگی بود که جهان اسلام را فرا گرفت و فضا را عطرآگین ساخت. (۴۶)
آموزش زنان در دولت علوی
در دولت علوی نیز مبارزه با جهل و بی‏سوادی در اولویت‏بود.
اصرار امام به این بود که جهل راریشه‏کن کند و علم را به‏جای آن در مغزها جایگزین سازد.
جهان اسلام همه آشیان علم گردد وگرنه دست کم مراکز حکومت اسلامی کانون علم باشد.
و درس نخوانده و تحصیل نکرده شاغل‏شغلی در دولت نباشد.
امام علی‏علیه السلام در خطبه‏ای که ذکری از آل محمدصلی الله علیه وآله و آشیانه آن‏ها می‏کندمی‏فرماید:
«فانهم عیش العلم و موت الجهل. هم‏الذین یخبرکم حکمهم عن علمهم و صمتهم عن‏منطقهم…» (۴۷)
آنان حیات علم و مرگ جهل‏اند، آنان که حکمشان شما را از علمشان و خاموشی‏شان ازگفتارشان و ظاهرشان از باطنشان آگاه می‏سازد.
بر اهل دقت فرق عبارت «عیش علم‏» با تعبیرات دیگر مثل عالم‏اند و ذوعلم‏اند، پوشیده‏نیست.
کسی «عیش علم‏» خواهد بود که تمام زندگیش مصروف علم شود و وسایل تحصیل علم رافراهم کند، اهل علم را تشویق کند و آن‏ها را بزرگ شمارد و راه به کوی علم برای همه باز کند.
از این رو دربار کوفه در عهد امام‏علیه السلام غلغله‏ای از علم و تعلم بوده و شعاع علمش تا امروزمی‏تابد.
چه نشانی بهتر از «نهج‏البلاغه‏» که جمع‏آوری اندکی از بسیار کوفه است و تاکنون مانده و هنوزستاره‏وار می‏درخشد و بر همه تفوق دارد.
به‏طور کلی، این خاندان معدن علم و معارف و گنجینه حکمت‏بوده‏اند وابستگان به این بیت‏نیز عمدتا همه از فضل و کمال آنان بهره‏مند بوده و همسران و دختران این خاندان عالم‏ترین وفاضل‏ترین زنان زمان خود بوده‏اند که چند نمونه از آنان را در زیر می‏آوریم:ام کلثوم
او که دختر امیرالمؤمنین‏علیه السلام و فاطمه زهراعلیها السلام است در سال ششم هجری به‏دنیا آمد و در سال‏۵۴ هجری در حال حیات برادرانش امام حسن و امام حسین‏علیهما السلام در مدینه رحلت فرمود.
صاحبان‏کتب انساب و سیره، او را زینب صغری، ام‏کلثوم کبری و رقیه نامیده‏اند. (۴۸)
ام‏کلثوم را در زمره اصحاب رسول خدا نیز ذکر کرده‏اند. (۴۹)
لیکن ابن سعد او را از جمله کسانی نام‏برده که از غیر رسول خداصلی الله علیه وآله روایت کرده‏اند. (۵۰)
مرحوم مامقانی درباره او می‏نویسد:
«زنی جلیل‏القدر زیرک و بلیغ بود و من او را از ثقات می‏دانم‏» (۵۱)زینب کبری
دختر امیرالمؤمنین‏علیه السلام و فاطمه زهراعلیها السلام است و یکی دیگر از راویان حدیث از امیر مؤمنان‏است که در زمان حیات پیامبر اکرم به دنیا آمد و به سال ۶۱ یا ۶۲ بدرود حیات گفت، از ایشان به‏صدیقه صغری، عقیله بنی‏هاشم، عالمه غیر معلمه و غیر مفهمه یاد شده است این بانوی بزرگواردر فصاحت و بلاغت، زهد و تقوا، عبادت و تهجد همانند پدر و مادر گرامی‏اش بود.
هر گاه لب به‏سخن می‏گشود چنان بود که گویا علی‏علیه السلام سخن می‏گفت.
مرتبه عقل و دانش و عفت و عصمت آن‏حضرت بر همگان مشهود است.
سخنان زینب کبری پس از شهادت برادرش و خطبه‏های او دربازار کوفه و مجلس یزید همگان را به حیرت واداشت.
امام سجادعلیه السلام خطاب به ایشان فرمود:
«انت‏بحمدالله عالمه غیر معلمه و فهمه غیر مفهمه‏» (۵۲)
امام سجادعلیه السلام و جابربن عبدالله انصاری، فاطمه بنت‏الحسین، محمدبن عمرو، عطاءبن
سائب‏و عباد عامری از زینب کبری روایت نقل کرده‏اند و آن حضرت از مادرش و پدرش و اسماء بنت‏عمیس وام ایمن روایت کرده است. (۵۳)مؤلف کتاب «خصایص زینبیه‏» می‏نویسد:حضرت زینب مجلس تعلیم و تدریس داشته و در زمان اقامت پدرش در کوفه برای زنان تفسیرقرآن می‏گفت، یک روز در تفسیر «کهیعص‏» صحبت می‏کرد که پدرش وارد شد و فرمود می‏شنیدم‏برای زنان تفسیر «کهیعص‏» می‏گویی، عرض کرد بلی فرمود:
نور دیده من این رمزی است‏برای مصیبتی که بر عترت رسول خدا وارد می‏شود.
عرض کرد آن مصیبت چگونه است، امام‏علیه السلام شرح داد و زینب کبری سخت گریست. (۵۴)
خطبه‏های ایشان قطره‏ای از دریای بیکران علوم و معارف اهل بیت‏علیهما السلام است.
فاطمه بنت علی‏علیه السلام او که مادرش زن دیگری غیر حضرت فاطمه‏علیها السلام بود، یکی دیگر از راویان امیرالمؤمنین است‏که طبق گفته مورخان در سال ۱۱۷ هجری دنیا را وداع کرد. (۵۵)
وی از بزرگانی چون حضرت علی‏علیه السلام‏و اسماء بنت عمیس و محمدبن حنفیه و… روایت کرده و جمعی از بزرگان حدیث چون: حارث‏بن کعب کوفی، رزین بیاع الانماط ابوبصیر و… از او حدیث نقل کرده‏اند. (۵۶)
از ایشان به عنوان «عالمه‏» و «محدثه‏» و «مجاهده‏» یاد شده است.
به گفته مرحوم کلینی در«کافی‏» امام حسین‏علیه السلام کتابی نزد ایشان به امانت گذاردند تا آن را به امام سجادعلیه السلام بسپارند. (۵۷)
ازایشان خطبه‏ای فصیح و بلیغ که آن را در کوفه در مجلس ابن‏زیاد ایراد فرمود به یادگار مانده است.
سکینه دختر امام حسین‏علیه السلام
مادر ایشان «رباب‏» دختر امرء القیس است.
امام حسین‏علیه السلام علاقه زیادی به ایشان داشت این‏علویه شریفه در کربلا حضور داشت و حوادث کربلا
را با چشم خود دیده و در زمره اسرای کربلابود.
اشعار بلند ایشان در رثای پدر بزرگوارش در تاریخ ثبت است.
ابن خلکان در وفیات الاعیان در ترجمه او می‏نویسد:سکینه بزرگترین زنان عصر خود بود و زیباترین و ظریف‏ترین و نیکوترین‏آن‏ها در اخلاق و فضیلت‏به‏شمار می‏رفت (۵۸).
آری سکینه از زنان فاضله و دانشمند عصر و از شخصیت‏های علمی و ازمفاخر علم و کمال بود، که منزلش پایگاه ادیبان و شاعران شده و آنان از پشت‏پرده سخنان منظوم خود را به گوش آن بزرگوار می‏رساندند و او قضاوت‏می‏کرد (۵۹).
مامقانی او را از راویان حدیث می‏داند.
خدیجه دختر امام محمدباقرعلیه السلام‏شیخ طوسی او را راوی و از اصحاب امام محمدباقرعلیه السلام شمرده است (۶۰) و در اعلام‏النساءالمؤمنات از ایشان به عنوان فاضله و مؤمنه و متقی یاد کرده است.
ام‏الحسن دختر عبدالله‏بن محمدبن علی بن الحسین‏علیه السلام ایشان نوه امام محمد باقرعلیه السلام و از راویان حدیث می‏باشد و شیخ در رجال، ایشان را از اصحاب‏امام صادق‏علیه السلام شمرده است. (۶۱)فاطمه معصومه دختر امام کاظم‏علیه السلام او در سال ۱۸۳ در مدینه متولد شد. در خاندان امامت و ولایت و در آغوش ایمان و طهارت‏پرورش یافت. القاب ایشان محدثه، عابده، عالمه، راویه و کریمه‏اهل بیت است.
جماعتی ازارباب علم و حدیث روایاتی از ایشان نقل کرده‏اند و او نیز روایاتی از آبای طاهرین خود نقل کرده‏است. (۶۲)
خدیجه دختر عمربن علی بن‏الحسین‏علیه السلام
ایشان نوه امام سجادعلیه السلام و از بانوان فاضله و راوی حدیث‏بوده است.
مرحوم کلینی در کتاب‏کافی از ایشان روایت نقل کرده است.
مرحوم مامقانی ایشان را جزء روات به‏شمار آورده است.علیه دختر امام سجادعلیه السلام
ارباب رجال درباره ایشان می‏گویند; این بانوی فاضله دارای کتابی بوده است که ابوجعفرمحمدبن عبدالله بن قاسم با طریق خود از زراره‏بن اعین و زراره از علیه بنت علی بن الحسین‏علیه السلام‏این کتاب را روایت کرده است. (۶۳)
رقیه دختر اسحاق بن موسی‏علیه السلام
ایشان دختر اسحاق فرزند امام کاظم است. این بانوی فاضله و جلیل‏القدر،عمری طولانی‏داشت و قبر ایشان در بغداد است.
شیخ صدوق در خصال از ایشان روایت نقل کرده است و علمای‏رجال او را از روات حدیث دانسته‏اند. (۶۴)
مشهورترین زنانی که تحصیلات عالیه داشتند علوم اسلامی به ویژه فقه و حدیث موضوعاتی هستند که زنان به آن‏ها علاقه‏مند بودند، ازاین‏رو، در میان محدثان و فقیهان، زنانی هستند که از چهره‏های برجسته به‏شمار می‏روند.
شرح‏حال ۱۵۴۳، زن حدیث دان که در کتب تراجم گنجانده شده است، حکایت از این دارد که در آن‏زمان برای آموزش زنان بستر مناسبی وجود داشت.در اینجا گزارش کوتاهی از تعدادی از زنان‏سرشناس برای نشان دادن شایستگی آنان در تحصیلات عالیه، نقل می‏کنیم:
سیده نفیسه دختر ابومحمد حسن بن زید از تبار امیر مؤمنان علی‏علیه السلام
وی از زنان صالح و پرهیزگار بود و در علم حدیث آنچنان تبحر داشت که امام شافعی به هنگام‏اوج نام‏آوری خود در «فسطاط‏» مصر پای درس او می‏نشست و استماع حدیث می‏کرد (۶۵) .
در حلقه درس این بانوی با فضیلت، بسیاری از دانشمندان نامی و مجتهدان حضور می‏یافتند.
مصری‏ها به این بانو علاقه‏زیادی داشتند.
هنگامی که امام شافعی فوت کرد، جنازه او را به خانه‏سیده نفیسه بردند و او نماز خواند (۶۶).
سیده نفیسه در سال ۲۰۸ ه ق در گذشت و شوهرش اسحاق‏بن جعفرالصادق‏علیه السلام خواست جنازه او را به مدینه انتقال بدهد، که مصری‏ها جلوگیری کردند. و اورا در قاهره دفن کردند.
هم‏اینک مزار ایشان معروف است.شهده دختر ابو نصر احمدبن فرج ابری دینوری
شیخه شهده که «فخرالنساء» نام گرفته بود در مسجد جامع بغداد برای انبوهی از دانشجویان‏علاوه بر علوم دینی، ادبیات و فنون بلاغت و شعر تدریس می‏کرد.
ابن خلکان درباره وی‏می‏نویسد:
او از زنان دانشمند بود و خطی زیبا داشت و گروه زیادی نزد وی سماع حدیث کردند.
ازبزرگان علما کسی به پای او نمی‏رسید.
وی از ابوالخطاب نصربن احمد بطروانی و ابوعبدالله‏حسین‏بن‏احمدبن طلحه نعالی و طلحه بن محمد زینبی و افراد دیگر چون ابوالحسن علی بن‏حسین بن ایوب و ابوالحسن احمدبن عبدالقادر بن یوسف و فخرالاسلام ابوبکر محمدبن احمدشاشی سماع حدیث کرد و شهرت و آوازه‏اش عالم‏گیر شد. (۶۷)
او در میان علمای بزرگ اسلام‏مقامی همتای برجسته‏ترین علما را پیدا کرد.
یکی از شاگردان این زن ابن تیمیه حرانی بود که ازوی سماع حدیث کرد.
او در سال ۵۷۴ درگذشت.عروضیه
و از موالی ابوالمطرف عبدالرحمن‏بن غلیون کاتب بود.
وی در بلنسیه (والنسیا) سکونت‏داشت و از مولای خود، نحو و صرف و لغت آموخت و در این علوم بر وی برتری یافت و در علم‏عروض استاد شد.
او کامل مبرد و نوادر قالی را از حفظ داشت و شرح می‏کرد.
ابو داود سلیمان دوکتاب مذکور را نزد وی خواند و از او عروض آموخت.
عروضیه در سال ۵۴۰ ه ق در دانیه از دنیارفت(۶۸).زینب دختر عبدالرحمن شعری
این زن عالمه در نیشابور می‏زیست و بانویی دانشمند بود که نزد فقهای برجسته و بنام آن روزدرس خوانده بود و به دریافت اجازه روایت از ایشان نایل شده بود.
زینب از ابو محمد اسماعیل بن ابی‏القاسم بن ابی بکر نیشابوری قارئی و ابوالقاسم زاهر وابوبکر وجیه ابن طاهر که هر دو شامی بودند و ابوالمظفر عبدالمنعم بن عبدالکریم‏بن هوازن‏قشیری و ابوالفتح عبدالوهاب بن شاه شادیاخی و دیگران سماع حدیث کرد.
حافظ ابوالحسن عبدالغفار بن اسماعیل بن عبدالغافر فارسی و علامه محمودبن عمرزمخشری صاحب کشاف و دیگر بزرگان از طبقه حفاظ به وی اجازه روایت دادند.
ابن خلکان می‏گوید:
در سال ۶۱۰ ه هنگامی که دو ساله بودم زینب به من اجازه کتبی داد. (۶۹)
دکتر شبلی می‏گوید:
رسمی که در آن زمان برای تشویق و دلگرمی کودکان رایج‏بود تا به کوششی‏پی‏گیر برخیزند و در آینده شایستگی خود را برای داشتن این اجازه نشان‏دهند. (۷۰)
زینب در سال ۶۱۵ در نیشابور در گذشت. (۷۱)
فاطمه فقهیه دختر علاءالدین محمدبن احمد سمرقندی
وی از زنان دانشمند در فقه و حدیث‏بود و از گروهی از فقها فقه آموخته بود وبسیاری نیز از وی کسب دانش کردند.
فاطمه خود حلقه تدریس داشت و گروهی‏از بزرگان دانش به وی اجازه روایت دادند، او آثار بسیاری در فقه و حدیث تالیف‏کرد که بین دانشمندان انتشار یافت.
وی با ملک عادل نورالدین شهید معاصر بودو مدت‏ها در پاره‏ای از امور داخلی کشور طرف شور او بود.
نورالدین برخی ازمسایل فقهی را از وی فراگرفت و همواره در حق این زن انعام و او را یاری می‏کرد.
فاطمه در شهر حلب از دنیا رفت. (۷۲)ام‏الخیر بغدادیه
او از مشاهیر محدثین و زنان عالم قرن هفتم بغداد می‏باشد که در فقه وحدیث‏بسیار مهارت داشت و به تدریس علوم مشغول بود.
از ابن‏البطی وابوالمظفر کاغذی و بعضی از بزرگان دیگر اخذ علم حدیث کرده است.
از اساتیدو مشایخ اجازه‏اسمعیل بن عساکر و ابن شحنه و قاضی تقی‏الدین سلیمان وجمعی دیگر از فضلای آن زمان محسوب می‏شود.
از آن رو که دارای اوصاف‏حمیده و اخلاق پسندیده بود، به لقب «جمال‏النساء» شهرت داشت و در سال‏۶۴۰ ه. ق درگذشت. (۷۳)
فاطمه دختر شیخ امام مقری محدث (۶۲۰-۷۰۸ ه. ق)
وی زنی دانشمند، حدیث‏دان و صادق در نقل روایت‏بود از پدر خود وبزرگان معاصر اخذ حدیث کرد و کسانی چون صفدی و دیگران از وی حدیث‏آموختند.جمعی از بزرگان علمای سده هفتم هجری در شام و عراق و حجاز وفارس و دیگر بلاد اسلامی به او اجازه روایت دادند.
این زن علاوه بر دانش،ثروت زیادی داشت که آن رادر کارهای خیر از قبیل ایجاد مدارس و بیمارستان‏هاانفاق می‏کرد. (۷۴)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا