امیر مؤمنان علی علیه‌السلام با همراهی برخی از بستگان به کار تجهیز و دفن و عزاداری پیامبر اشتغال داشت که گروهی از مهاجر و انصار در محلی به نام «سقیفه بنی‌ساعده» گرد آمدند و برخلاف فرمان خدا و پیامبر (ص) از پیش خود به تعیین خلیفه پرداختند، و سرانجام گروه ابوبکر و عمر و ابوعبیده جرّاح، با یک نوع بازی سیاسی، توانستند ابوبکر را خلیفه سازند و قبیله «اوس» به رقابت با قبیله «خزرج» و برای آنکه مبادا رئیس خزرج «سعد بن عباده» به ریاست برسد، پیشدستی کرده و با ابوبکر بیعت کردند، و بدین ترتیب هنوز جنازه مطهّر و عزیز پیامبر (ص) بر زمین بود که اساس غصب و تحریف در خلافت را استوار ساختند و حق مسلم و منصوص امیر مؤمنان علی علیه‌السلام را به تاراج غصب بردند. (۱)
«براء بن عازب» یکی از صحابه پیامبر (ص) می‌گوید: هنگامی که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله رحلت فرمود متحیر و سرگردان شدم و حالتی دیوانه‌وار یافتم و با آنکه برای وفات پیامبر (ص) بسیار اندوهناک بودم برخاستم تا به سوی بنی‌هاشم که نزد پیامبر بودند بروم، و متوجه بودم که ببینم از معروفین قریش و سران قوم در اینجا کسی هست یا خیر؟ و من همچنان مبهوت و جویای سران قوم می‌بودم که یک وقت دریافتم ابوبکر و عمر در این جماعت نیستند آنگاه خبر رسید که در سقیفه بنی‌ساعده گرد آمده‌اند، و دیگری می‌گفت مردم با ابوبکر بیعت کردند!
من دیگر درنگ نکردم و بیرون آمدم و دیدم ابوبکر می‌آید و عمر بن خطاب و ابوعبیده جراح و گروهی از اهل سقیفه همراه او بودند، و لباسهای صنعانی پوشیده بودند و در راه بر هر کس عبور می‌کردند او را فریب داده پیش می‌کشیدند و خواهی نخواهی دست او را بر دست ابوبکر می‌سودند و از او بیعت می‌گرفتند!! (۲)
آری، هنوز پیکر پاک پیامبر عزیز (ص) به خاک نرفته بود که، توطئه علیه علی علیه‌السلام را عملی ساختند، و این غصب و تحریف و گمراهی برای زهرا علیهاالسلام و سایر اهل‌بیت فاجعه دیگری بود که بر مصیبت فقدان پیامبر (ص) اضافه می‌شد.
پی‌نوشت:
۱. در این مقال مجال بررسی تفضیلی کار آنان در سقیفه و قبل و بعد از آن نیست و در کتاب‌های معتبری چون «الغدیر» علامه امینی وضعیت غصب خلافت با استدلال روشن و با استناد به کتب علمای اهل تسنن بررسی شده است. علاقه‌مندان و نیز افرادی که مایل به اطلاعات تفضیلی در این‌باره‌اند می‌توانند به کتب: «تاریخ ابن قتبه»، «دلائل الامامه طبری»، «تاریخ طبری»، «سیره حلبیه»، «احتجاج طبرسی»، «امالی شیخ صدوق»، «امالی شیخ مفید»، «کتاب سلیم بن قیس هلالی»، «غایه المرام»، «کمال بهائی»، «شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید»، «بحارالانوار، مجلد هشتم»، «بحارالانوار، ج ۳۳-۲۸»، «احقاق الحق قاضی نورالله ششتری»، «کنزالفوائد کراجکی»، «عیقات الانوار میرحامد حسین»، «فصول المهمه سید شرف الدین»، «منتهی الآمال محدث قمی»، «الغدیر علامه امینی»، «معالم المدرستین علامه سید مرتضی عسگری» و بسیاری کتب قدیم و جدید دیگر از نویسندگان و دانشمندان شیعی و سنی که در این زمینه است مراجعه فرمایند.
۲. کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص ۷۴-۷۵، دارالکتب اسلامیه و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید در ذیل فقره اول خطبه شقشقیه، بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۸۵-۲۸۶، بیت الاحزان محدث قمی، ص ۵۸
