در پاره اى از روایات آمده ، فاطمه علیها السلام یکى از سواران چهارگانه روز قیامت است که سوار بر غضبا شتر رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) مى گردد و وارد محشر مى شود.
مرحوم ابن شهر آشوب ، روایت مى کند: هنگامى که پیامبر (صلى الله علیه وآله ) در بستر رحلت قرار گرفت ، ناقه غضباء به پیامبر عرض کرد: مرا بعد از خود براى چه کسى وصیت مى کنى ؟
پیامبر (صلى الله علیه وآله ) فرمود: اى غضباء خدا به تو برکت دهد تو از آن دخترم فاطمه هستى ، که در دنیا و آخرت بر تو سورار مى گردد. هنگامى که پیامبر (صلى الله علیه وآله ) رحلت کرد، آن ناقه ، شبانه نزد فاطمه علیها السلام آمد و گفت : سلام بر تو اى دختر رسول خدا، اکنون فراق من از دنیا نزدیک شده است ، سوگند به خدا پس از رحلت رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) لب به آب و علف نزده ام ، آن ناقه از فراق جانسوز پیامبر سه روز بعد از رحلت پیامبر جان داد. (۳۳۷)
همچنین عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب گوید: از رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) شنیدم که مى فرمود: اى مردم ! ما تنها چهار نفریم که در قیامت سواره ایم و سواره دیگرى جز ما نیست . مردى عرض کرد: پدر و مادرم فدایت اى رسول خدا ! آن سواران چه کسانى هستند. فرمود: من بر براق خود سوارم ، و برادرم صالح پیامبر بر همان شترى که قومش آن را پى کردند، و دخترم فاطمه بر شتر غضباى من ، و على ابن ابى طالب بر اشترى از اشتران بهشتى سوار است . (۳۳۸)
وعده بهشت براى صلوات بر فاطمه علیها السلام
شخصى بر حضرت فاطمه زهرا علیها السلام وارد شد و سلام کرد. حضرت فرمود: جه مطلبى باعث شده که صبح به این زودى به اینجا آمده اى ؟
عرض کرد: براى طلب برکت آمده ام . حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: پدرم به من خبر داد، هر کس بر رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) یا بر من سه روز سلام بفرستد خدا بهشت را بر او واجب مى گرداند: عرض کرد: در زمان حیات او و حیات شما؟ فرمودند:
آرى در زمان حیات ما و حتى پس از مرگ ما. (۳۳۹)
اگر فاطمه نبود درخت نبوت باردار نمى شد
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) مى فرماید:
همانا خداوند تبارک و تعالى وجد پیامبران را از درختان متفاوت و متفرق آفریده ولى مرا از یک درخت خلق کرد. من اصل آن درختم و على علیه السلام ساقه آن است و فاطمه علیها السلام مایه باورى آن درخت و حسن و حسین علیه السلام میوه هاى درخت وجود من هستند. هر کس از آن دور شود. به گمراهى افتاده است ، اگر بنده اى از بندگان خدا سه هزار سال بین صفا و مروه خدا را عبادت کند، ولى محبت ما پنج تن را درک نکرده باشد خداى تبارک و تعالى او را به صورت در آتش افکند. (۳۴۰)
اهمیت پوشش و حجاب
در کافى از جابر بن عبدالله نقل شده که گوید:
من به همراه رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) به در خانه حضرت فاطمه علیها السلام رسیدیم . پیامبر (صلى الله علیه وآله ) در زدند و فرمودند: السلام علیکم ، فاطمه زهرا علیها السلام پاسخ دادند: علیک السلام یا رسول الله . پیامبر (صلى الله علیه وآله ) فرمودن آیا داخل شوم . پاسخ دادند: آرى اى فرستاده خدا. پیامبر (صلى الله علیه وآله ) فرمودند آیا من و آن کسى که همراه من است داخل شویم ؟ عرض کردند: اى پیامبر مکرم ، بر سر من چیزى نیست . فرمودند: فاطمه جان علیها السلام خود را بپوشان . ایان همین کار را انجام دادند، آنگاه رسول اکرم ، فرمودند: السلام علیکم فاطمه زهراء پاسخ دادند: علیک السلام یا رسول الله پیامبر (صلى الله علیه وآله ) فرمودند: آیا وارد شوم ؟ فاطمه زهرا علیها السلام پاسخ دادند: آرى اى رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) شما و آن کس که با شماست وارد شوید. (۳۴۱)
نزول آیه براى خشنودى فاطمه علیها السلام
روزى رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) دستور دزدى را قطع کنند، درد گفت : اى رسول خدا من این دست را در اسلام تقدیم کردم و شما دستور مى دهید آن را ببرند، حضرت فرمود: اگر دخترم فاطمه نیز به جاى تو مى بود، این دستور را مى دادم . حضرت فاطمه علیها السلام این سخن را شنید و غمگین شد، جبرائیل فرود آمد و این آیه را آورد:
لئن اشرکت لیحبطن عملک
اگر شرک بورزى عمل و کار تو بى ارزش خواهد بود. (۳۴۲)
رسول خدا غمگین شد، در همین هنگام این آیه نازل شد:
لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا
اگر در آسمان و زمین خدایانى غیر از الله وجود مى داشت تباه و فاسد مى شدند. (۳۴۳)
حضرت رسول از نزول آیه تعجب کرد، جبرئیل نازل شده و گفت : فاطمه زهراء علیها السلام از سخن تو غمگین شده بود، این آیات براى همراهى با او نازل شد تا خشنود گردد.
مرحوم مجلسى در شرح این حدیث مى گوید: شاید معنا چنین باشد که این نازل شد تا فاطمه علیها السلام بداند که مانند این گونه کلمات مشروط، با جلالت و مقام مخاطب منافات ندارد. (۳۴۴)
این قبه پر نور از آن فاطمه علیها السلام است
حسن بن یزید مى گوید :
از امام صادق علیه السلام پرسیدم چرا فاطمه علیها السلام ، زهراء نامیده شده است ؟
فرمودند: به دلیل اینکه براى فاطمه علیها السلام در بهشت قبه اى از یاقوت سرخ است که بلندى آن مسیر یکسال راه است . آن قبه به قدرت خداى قادر آویزان است ، بدون آنکه از پایین بر هیچ ستونى تکیه زند و از بالا هیچ وسیله نگهدارنده اى آن را نگاه دارد . براى آن قبه هزار در است ، بر هر درى هزار ملک از ملائکه پروردگار قرار دارند، اهل بهشت آن را مى بینند به هیبتى که هر یک از شما ستاره اى درخشان و نورانى را در آسمان مى بیند، پس اهل بهشت مى گویند: این قبه پر نور از آن فاطمه علیها السلام است . (۳۴۵)
چرا فاطمه علیها السلام را زهراء نامیدند؟
از امام محمد باقر پرسیدند: چرا فاطمه علیها السلام ، به نام زهراء نامیده شد؟ فرمودند: زیرا خداوند او را از نور عظمت خودش آفرید. بواسطه نور آن حضرت آسمان و زمین روشن شد و حدى که ملائکه تحت تاءثیر آن نور قرار گرفتند و براى خدا به سجده افتادند، عرض کردند: خدایا این نور چیست ؟
حق تعالى فرمود: شعله اى است که از نور عظمت خودم آفریدم و در آسمانها ساکنش نمودم . او را از صلب بهترین پیغمبران خارج خواهم ساخت و از این نور ائمه و پیشوایان دین را خارج مى کنم تا مردم را به سوى حق هدایت کنند، آنان جانشینان پیغمبر من خواهند بود. (۳۴۶)
سنگریزه هایى که به غذاى خوش طعم مبدل شدند
امام حسن و امام حسین علیه السلام سه روز بود که چیزى از خوراکى نخورده بودند، از گرسنگى بى تاب شده ، از مادر غذا طلب کردند. چون در خانه چیزى براى خوردن نبود،، لذا فاطمه زهرا علیها السلام آنان را به بهانه اى تسلى داده که جد بزرگوارتان مى آید و چیزى برایتان مى آورد. باز آنان ناراحتى مى کردند به حدى که حضرت دلگیر شد و اشکش جارى گردید. برخاسته قدرى سنگ ریزه جمع نمد، در دیگى ریخت و رویش آب کرد، سر دیگ را نیز پوشانده ، آتش در زیر آن روشن نمود تا به جوش آید و به فرزندانش فرمود: صبر کنید طعام بار گذاشته ام ، هنوز پخته نشده است . ایشان بیرون مى رفتند و بعد از زمانى مى آمدند و به مادر مى گفتند: اگر آن غذا پخته است برایمان بیاور. حضرت فاطمه علیها السلام مى فرمود: هنوز خام است ، ساعتى صبر کنید تا پخته شود. در این هنگام امام حسن علیه السلام بر سر دیگ رفته و سر پوش را برداشت و گفت : اى مادر ! اگر پخته یا خام است ، قدرى براى ما بردار تا بخوریم . فاطمه علیها السلام کاسته را برداشت و فرمود: عجب که پخته باد ! چون بر سر دیگ آمد مشاهده کرد طعامى در کمال خوبى و خشبوئى است . پس از آن برداشت و نزد فرزندان گذاشت آنان مشغول خوردن شدند. فاطمه زهرا علیها السلام برخاست و وضو تازه نمود و نماز شکر به جاى آورد و چون این خبر به پیامبر (صلى الله علیه وآله ) رسید، فرمود: الحمدلله ، تو اى فاطمه ! چنان هستى که در ذریه انبیاء و اولیاء سابق بوده . (۳۴۷)
فاطمه علیها السلام برترین مخلوقات
در کتاب ادریس پیامبر علیه السلام آمده است :
روزى حضرت ادریس اصحاب خود را جمع کرد و به آنها گفت : فرزندان آدم روزى در محضر او اختلاف کردند که بهترین خلایق چه کسانى هستند؟ بعضى گفتند: پدر ما آدم ، بهترین مخلوقات است ، چرا که خداوند او را با دست قدرتش آفرید و روحش را در او دمید و به فرشتگان امر کرد که به عنوان احترام او را سجده کنند؟ او را معلم فرشتگان و خلیفه خود در زمین قرار داد و از همه خلایق خواست از او اطاعت کنند.
بعضى گفتند: نه بهترین مخلوقات ، جبرئیل امین است و هر کدام مطلب خاصى گفتند، و در این باره سخن به درازا کشید تا اینکه حضرت آدم علیه السلام به آنها رو کرد و فرمود: فرزندانم ! آنچه شما گفتید هیچ کدام درست نیست ، وقتى که خداوند مرا آفرید و روحش را در کالبد من دمید، برخاستم و نشستم و به عرش پروردگار نگاه کردم ، پنج نور که در نهایت عزت و زیبایى و شکوه و جلال بودند دیدم به گونه اى که مرا غرق انوار و درخشش خود کرده بودند.
عرض کردم : پروردگار ! اینها چه کسانى هستند؟ فرمود: اینها بهترین مخلوقات من و بابهاى رحمت من و واسطه هاى بین من و خلق من هستند، اگر اینها نبودند زمین و آسمان و بهشت و دوزخ و خورشید و ماه را نمى آفریدم .
گفتم : خدایا نام اینها چیست ؟ فرمود: به عرش بنگر !
وقتى که نگاه کردم این نامهاى پاک را دیدم : فار قلیطا(محمد (صلى الله علیه وآله ))، ایلیا (على علیه السلام ) ، طیطه (فاطمه علیها السلام )، شبر (حسن علیه السلام ) و شبیر(حسین علیه السلام ) اى خلایق من ! مرا تهلیل و تسبیح کنید، خداى یکتا جز من نیست و محمد (صلى الله علیه وآله ) رسول من است . (۳۴۸)
مقصود از نور على نور چیست ؟
موسى بن قاسم از على یبن جعفر روایت کرده است که از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام درباره این آیه
کمشکاه فیها مصباح ، المصباح فى زجاجه . (۳۴۹)
پرسیدم ، فرمود: مقصود از مشکاه فاطمه علیها السلام و مصباح حسن علیه السلام و زجاجه ، حسین علیه السلام است .
کوکب درى فاطمه علیها السلام است که در بین زنان جهان مثل ستاره درخشان مى باشد، شجره مبارکه ابراهیم است که (نه شرقى است و نه غربى ) نه یهودى است و نه نصرانى ، روغن چراغ آن که نور مى دهدعلم است که از آن ظاهر مى شود و بدان سخن مى گوید: و مقصود از نور على نور در وجود حضرت فاطمه علیها السلام امامانى هستند که یکى پس از دیگرى مى آیند، خداوند به نورش هر که را بخواهد هدایت مى کند، یعنى به ولایت ما هدایت مى کند. (۳۵۰)
مقام فاطمه علیها السلام در بهشت
امام صادق علیه السلام مى فرماید: حضرت فاطمه علیها السلام مى فرماید:
بعد از وفات پدر بزرگوارم شبى در عالم رؤ یا دیدم که گویا پدر به سویم متوجه شد از خود بى اختیار شدم فریاد زدم : یا ابتاه ، یا رسول الله ، بعد از تو اخبار آسمان و وحى خداوند رحمان از خانه ما قطع شد در این حال صفهاى ملائکه در جلوى روى من نمودار شد دو ملک مرا به آسمان بلند کردند، در این وقت سر برداشتم دیدم قصرهاى بلند و نهرهاى جارى ، چنانکه وصف آن نتوان کرد، در این حال حوریان بهشتى مرا استقبال کردند و به قدوم من یکدیگر را بشارت مى دادند و تبسم مى نمودند و مى گفتند: مرحبا به کسى که بهشت براى او خلق شده و ما را خدا براى پدرش خلق کرده ، از آنجا ملائکه مرا داخل قصرى بردند که در آن غرفه هایى بود که هیچ چشمى ندیده و وصف آن را فرشهاى سندس ، و استبرق و حریر و دیباج محال است … و چندان از الوان طعامها در ظرفهاى طلا و نقره و مائده هاى گوناگون و نهرهاى جارى از شیر سفیدتر و از مشک خوشبوتر نمودار بود که وصف آنها ممکن نبود. (۳۵۱)
زنان مورد شفاعت فاطمه علیها السلام
قال رسول الله (صلى الله علیه وآله ):
فائیما امراه صلت فى الیوم و اللیله خمس صلوات ، و صامت شهر رمضان ، و حجت بیت الله الحرام و زکت مالها، و اطاعت زوجها، و والت علیا بعدى دخلت الجنه بشفاعه ابنتى فاطمه و اءنها لسیده نساء الغالمین
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) در حدیثى فرمودند:
هر زنى که نمازهاى پنج گانه شبانه را بخواند و ماه رمضان را روزه بگیرد و حج خانه با حرمت خدا را به جا آورد و زکات مالش را بپردازد و از همسرش فرمان برد و پس از من پیرو على علیه السلام باشد با شفاعت دخترم به بهشت در آید به راستى که او خاتون زنان جهانیان است . (۳۵۲)
لباس بهشتى فاطمه علیها السلام
در بحار از خرائج نقل مى فرماید:
روایت شده که یهود عروسى داشتند. آمدند خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله ) و عرض کردند: ما حق جوار و همسایگى با شما داریم ، از شما تقاضا مى کنیم که دخترت فاطمه علیه السلام را به این عروسى ما بفرستید تا اینکه مزید عیش ما شود و بر این مطلب خیلى اصرار کردند. حضرت فرمودند: فاطمه زوجه على بن ابیطالب است و به فرمان اوست . یهود از حضرت رسول در خواست کردند که شفاعت بفرماید نزد على . از طرفى یهود تمام اسباب عیش را از حلى و خلل آراسته بودند و گمان مى کردند اینکه فاطمه علیها السلام با لباسهاى کهنه و مندرس به عروسى مى آیند و مى خواستند با این کار آن را خفت بدهند.
ناگاه جبرئیل نازل شد و جامعه هاى بهشتى آورد، پس صدیقه طاهره جامعه لباس بهشتى را پوشید و زینت کرد. وقتى که وارد مجلس آنان شد تعجب کردند از لباسها و زینت و بوهاى آن حضرت .
چون حضرت زهراء علیها السلام داخل شد به خانه یهود، زنان یهود به سجده افتادند و به سبب دیدن آن حضرت عده زیادى اسلام آوردند و مسلمان شدند. (۳۵۳)
فاطمه علیها السلام سزاوارترین زنان
زنى خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد: من زنى بى همسر هستم .
امام فرمودند: منظورت چیست ؟
عرض کرد: ازدواج نمى کنم و از آن دورى مى نمایم ، و با این کار مى خواهم به مقام عالى معنوى برسم .
امام صادق علیه السلام فرمودند:
از این عقیده دست بردار، هرگز ترک ازدواج موجب وصول به مقامات عالى معنوى نیست ، اگر انسان با ترک ازدواج به چنین مقامى مى رسید حضرت فاطمه علیها السلام سزاوارتر از تو بود که ترک ازدواج کند. چرا که هیچ کس در وصول به کمالات معنوى از فاطمه علیها السلام پیشى نگرفته است . (۳۵۴)
فاطمه علیها السلام حوریه اى انسان نما
امام باقر علیه السلام از پدران بزرگوارش نقل مى فرمایند که : فاطمه علیها السلام به جهت طاهره نامیده شده است ، از جمله اینکه هرگز خون حیض و نفاس ندید. (۳۵۵)
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند تا زمانى که فرمانى که فاطمه علیها السلام زنده بود، زنان را بر على علیه السلام حرام کرد، زیرا او زن پاکیزه اى بود که حیض نمى دید. (۳۵۶)
اسماء بنت عمیس گفت : در یکى از زایمانهاى فاطمه علیها السلام حضور داشتم ، هنگامى که وضع حمل کرد، خونى ندیدم . به پیامبر (صلى الله علیه وآله ) عرض کردم : یا رسول الله فاطمه زایمان کرد، ولى از او خونى ندیدم ؟ فرمود: اسماء فاطمه علیها السلام حوریه است که به شکل انسان آفریده شده است . (۳۵۷)
فاطمه علیها السلام تمام حقیقت زن
امام خمینى (ره ) درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام مى فرمایند:
تمام ابعادى که براى زن و براى یک انسان متصور است ، در فاطمه زهراء علیها السلام جلوه کرده است . یک زن معمولى نبوده است ، یک زن روحانى ، یک زن ملکوتى ، یک انسان به تمام معنا انسان ، تمام نسخه انسانیت ، تمام حقیقت زن ، تمام حقیقت انسان .
او زن معمولى نیست . او موجودى ملکوتى است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است ، بلکه موجودى الهى و جبروتى که در صورت یک زن ظاهر شده است . (۳۵۸)
فاطمه علیها السلام حقیقت لیله القدر
مردى نصرانى به خدمت امام موسى کاظم علیه السلام شرفیاب شد و در بین سؤ الات متعددى که بیان داشت ، تفسیر باطن آیات اول سوره دخان را جویا شد.
حم و الکتب المبین انا انزلنه فى الیله مبرکه انا کنا منذرین فیها یفرق کل اءمر حکیم حم ، سوگند به این کتاب روشنگر که ما آن را در شبى پر برکت نازل کردیم ، ماهمواره انذار کننده بوده ایم در آن شب هر امرى بر اساس حکمت الهى تدبیر و جدا مى گردد. (۳۵۹)
امام در پاسخ فرمود: امام حم محمد (صلى الله علیه وآله ) است و کتاب مبین على علیه السلام مى باشد و اما اللیله فاطمه علیها السلام مى باشد. (۳۶۰)
مصحف فاطمه علیها السلام
ابوبصیر مى گوید: از امام محمد باقر علیه السلام در مورد مصحف پرسیدم ، فرمود: مطالبى است که پس از در گذشت پدرش ، حضرت رسول بر ایشان نازل شد.
گفتم : آیا از قرآن چیزى در آن هست ؟ فرمود: چیزى از قرآن در آن نیست . عرض کردم : آن را برایم توصیف فرمایید ! فرمود: آن داراى دو جلد از جنس زبرجد قرمز است و به اندازه طول و عرض یک برگ مى باشد. عرض کردم : ورقه و برگ آن از چیست ؟ فرمود: از در سفید که با گفتن کلمه کن به وجود آمده است . عرض کردم : چه چیزى در آن نوشته شده است ؟ فرمود: اخبار آنچه تا به حال بوده است و آنچه که تا روز قیامت خواهد بود و اخبار هر یک از آسمانها و تعداد فرشتگان هر یک زا آنها، نامهاى فرستادگان خدا از انبیاى مرسل و غیر مرسل و اقوامى که اینان بر آنها مبعوث شده اند.
اسامى مخالفان و گروندگان به آنها، اسامى تمام مؤ منان و کافران از آغاز تا پایان آفرینش ، نامهاى هر شهر و آمار کافران … اسامى همه آفریدگان و مدت عمر آنها، تعداد کسانى که وارد بهشت مى شوند. تعداد جهنمیان و نامهاى هر یک از آن دو گروه و نیز علم قرآن به همان گونه که نازل شده و همچنین علم تورات و انجیل و زبور به همان ترتیب نزول و تعداد درختان و سنگریزه هاى هر شهر و دیار وجود دارد.
حضرت باقر علیه السلام فرمود: خداوند این مصحف را توسط جبرائیل ، میکائیل و اسرافیل نزد آن حضرت فرستاد. این نزول در ثلث دوم شب جمعه در هنگامى که حضرت در محراب خود به نماز ایستاده بود واقع شد.
فرشتگان پس از اتمام نماز از حضرت به او سلام کردند و گفتند: خداوند به تو سلام مى رساند و سپس مصحف را در دامان آن حضرت گذاشتند، حضرت فرمود: سلام مخصوص خداوند و از سوى او و به سوى اوست و بر شما اى فرشتگان خدا سلام و سلامتى باد. آنگاه فرشتگان به آسمان رفتند، حضرت پس از نماز صبح تا سر ظهر مشغول خواندن و مطالعه آن بود تا اینکه به آخرش رسید. راوى مى گوید: عرض کردم : فدایتان شوم ، پس از آن حضرت ، این مصحف به چه کس منتقل شد؟ فرمود: آن را به على علیه السلام داد و پس از شهادت على علیه السلام به امام حسن علیه السلام و بعد به امام حسین علیه السلام و بعد نزد اهلش باقى مى ماند تا اینکه به صاحب این امر واگذار کند. عرض کردم :
این علم بسیار زیاد است !! فرمود: اى ابا محمد ! آنچه را که من به تو گفتم ، دو برگ اول آن بود و مطالب پس از ورقه دوم را براى تو نگفتم و حتى یک حرف از آن را هم بازگو نکردم . (۳۶۱)
پوشش از نامحرم
عمران بن حصین مى گوید:
روزى پیامبر (صلى الله علیه وآله ) به من فرمود: با من به دیدن فاطمه علیها السلام نمى آیى ! عرض کردم : چرا یا رسول الله ! مایل به دیدار او هستم . با هم به طرف منزل فاطمه علیها السلام رفتیم . در زدیم و پیامبر از فاطمه رخصت خواست و فاطمه علیها السلام اجازه ورود داد. وسول خدا (صلى الله علیه وآله ) فرمود: آیا با کسى که همراه من است داخل شوم ؟ فاطمه علیها السلام گفت : جز پارچه اى پشمین وسیله اى براى پوشش و ستر خود ندارم .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) دستور پوشش دادند که چنین و چنان خود را بپوشان تا وارد شویم . فاطمه علیها السلام عرض کرد: چیزى که سرم را بپوشاند ندارم ، پیامبر پارچه اى کهنه به همراه داشت ، فرمود: با این پارچه سرت را بپوشان . پس فاطمه علیها السلام خود را پوشاند و ما وارد شدیم . (۳۶۲)
نور تبسم فاطمه علیها السلام
رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) فرمود:
در آن هنگام که بهشتیان در بهشت برخودار از نعمت و دوزخیان در آتش گرفتار عذابند، براى بهشتیان نورى مى درخشد، از یکدیگر مى پرسند: این نور چیست ؟ شاید پروردگار با عزت و اقتدار بر ما توجه فرموده و به ما نظر افکنده است ؟ ! رضوان (فرشته نگهبان بهشت ) به آنان مى گوید: نه على علیه السلام با فاطمه علیها السلام مزاحى کرده و او(فاطمه لبخند زده است ، این نور از بین دندانهاى او درخشیده است . (۳۶۳)