کتب اپوکریفایی عهد قدیم

كتب اپوكريفايي عهد قديم

نویسندگان بسیاری در طی زمانی طولانی مجموعه‏ای بزرگ را پدید آوردند که عهد قدیم خوانده می‏شود. این مجموعه، کتاب‏های فراوان و همانندی را در بر می‏گرفت. بدین جهت لازم دانستند که کتاب‏های قانونی این مجموعه را از کتاب‏های غیرقانونی جدا کنند. اما در بین معتقدان به این مجموعه، اختلافاتی درباره کتاب‏های رسمی و غیررسمی پدید آمد. این نوشتار به معرفی کتاب‏های اختلافی و نیز کتاب‏هایی که متفقا آن‏ها را غیرقانونی می‏دانند، می‏پردازد. اهمیت این کتاب‏ها در این است که اولا بسیاری از آن‏ها حاوی مضامین عرفانی و اخلاقی و حکمی ارزشمندی‏اند; ثانیا به درک کتاب‏های قانونی و نیز تاریخ و اندیشه‏های دوره‏ای که به آن اختصاص دارند، کمک می‏کنند; و ثالثا برخی از آن‏ها یگانه منبع تاریخ دوره‏ای از یهودیتند.

مقدمه
کتاب مقدس مسیحیان دو بخش دارد: یکی عهد قدیم، که یهودیان هم آن را مقدس می‏شمارند; و دیگری عهد جدید، که ویژه مسیحیان است. هر بخش شامل مجموعه‏ای از نوشته‏های مختلف است. این بخش‏ها دو ویژگی دارند که در بسیاری از کتب مقدس دیگر دیده نمی‏شوند: یکی این‏که نوشته‏های متنوع این دو مجموعه را به نویسندگان زیادی نسبت داده‏اند; دوم این‏که این دو مجموعه در طی مدت زمانی طولانی نوشته شده‏اند; برای مثال می‏گویند عهد قدیم در طی قرن‏ها و عهد جدید در طی حدود یک قرن نوشته شده‏اند.

از آن‏جا که در این دوره طولانی یا بعد از آن کتاب‏های دیگری نیز نوشته شده‏اند که با کتاب‏های مجموعه فوق شباهت دارند، لازم بود که در زمانی، کتاب‏های این مجموعه رسمی و قانونی و کتاب‏های دیگر غیرقانونی اعلام شوند. طبیعی بود که بین گرایش‏های مختلف پیرو این دو کتاب، درباره تعداد کتاب‏های قانونی و غیرقانونی اختلافاتی بروز کند. این مسائل بحثی را با عنوان کتاب‏های قانونی و غیرقانونی (۱) مطرح کرده است.

گفتیم که یهودیان و مسیحیان مجموعه عهد قدیم را مقدس و معتبر می‏شمارند. از سوی دیگر، سه گرایش عمده مسیحیت، یعنی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان، افزون بر اختلافات دیگر، درباره کتاب‏های قانونی و غیرقانونی عهد قدیم نیز اختلاف داشته‏اند. قبل از این‏که از اختلاف این چهار گروه در این مسئله سخن بگوییم، کتاب‏های مربوط به عهد قدیم را دسته‏بندی می‏کنیم.

ازعهد قدیم دو نسخه مهم قدیمی در دسترس است: یکی به زبان اصلی، یعنی عبری، و دیگری به زبان یونانی، که به ترجمه «سبعینیه‏» (۲) معروف است. گفته می‏شود که در قرن سوم ق‏م، عده‏ای از یهودیان، به دستور بطلمیوس فیلادلفوس، حاکم مصر، ماموریت‏یافتند که کتاب عهد قدیم را به یونانی ترجمه کنند. از آن‏جا که تعداد این افراد بیش از هفتاد نفر بود، این ترجمه به «سبعینیه‏» معروف شد. (۳) البته این داستان تنها در «نامه اریستیاس‏»، که در قرن دوم ق‏م نوشته شده (و در این نوشتار از آن بحث‏خواهد شد)، آمده است. (۴) تفاوت این دو نسخه در این است که برخی از کتاب‏های نسخه یونانی در نسخه عبری وجود ندارند. افزون بر این برخی از کتاب‏ها در نسخه یونانی مفصل‏ترند.

مسیحیان اولیه که در محیطی یونانی زبان می‏زیستند، به نسخه‏های یونانی عهد قدیم، و به‏خصوص نسخه سبعینیه، مراجعه می‏کردند. بعدا ترجمه‏هایی از عهد قدیم به زبان لاتینی صورت گرفتند که بر این نسخه‏ها متکی بودند. (۵) معروف‏ترین این ترجمه‏ها، ترجمه موسوم به «ولگات‏» (۶) است که در قرن چهارم به‏دست جروم (۷) قدیس و به دستور پاپ داماسیوس (۸) و به منظور پایان دادن به اختلافات ترجمه‏های قدیم لاتینی، انجام شد. این ترجمه نیز بیشتر بر نسخه سبعینیه متکی است، (۹) و بنابراین نسبت‏به نسخه عبری اضافاتی دارد. تلقی مسیحیان از عهد قدیم همین نسخه متکی بر ترجمه سبعینیه بود، تا این‏که پروتستان‏ها به نسخه عبری رجوع کردند و فقط کتاب‏های موجود در آن را قانونی شمردند. در مقابل، کلیسای کاتولیک در شورای «ترنت‏» (۱۰) (در سال ۱۵۴۶ م.)، همه کتاب‏های موجود در نسخه ولگات را، به استثنای سه کتاب (اول و دوم اسدراس [عزرا] و دعای منسی)، قانونی شمرد. (۱۱) اعتقاد کلیسای ارتدوکس در این باره شبیه کلیسای کاتولیک بود، با این تفاوت که چند کتاب دیگر را هم قانونی می‏شمرد. (۱۲) این را باید بیفزاییم که کتاب‏های دیگری نیز در رابطه با عهد قدیم وجود دارند که در هیچ یک از این نسخه‏ها موجود نیستند.

با توجه به بحث قانونی و غیرقانونی، و نیز با توجه به چهار گروهی که عهد قدیم را معتبر می‏دانند – یعنی یهودیان و سه گرایش مسیحیت – این مجموعه به سه قسمت تقسیم می‏شود:

۱. کتاب‏هایی که همه این گروه‏ها، بدون اختلاف، قانونی می‏دانند; این‏ها کتاب‏های موجود در نسخه عبری عهد قدیمند. عنوان «قانونی‏» (۱۳) به طور مطلق برای این دسته از کتاب‏ها به کار می‏رود.

۲. کتاب‏هایی که برخی از این گروه‏ها قانونی می‏شمرند; این‏ها عبارتند از کتاب‏هایی که تنها در ترجمه سبعینیه موجودند. این کتاب‏ها را دو گروه کاتولیک و ارتدوکس قانونی می‏دانند، اما یهودیان و پروتستان‏ها چنین عقیده‏ای ندارند. پروتستان‏ها برای این مجموعه عنوان «اپوکریفا» (۱۴) را به کار بردند. این واژه در اصل یونانی به معنای «مخفی و پوشیده‏» بود، ولی در انگلیسی رایج‏به معنای «چیزی که کنار گذاشته می‏شود» به کار می‏رود. (۱۵) در مقابل پروتستان‏ها، کاتولیک‏ها عنوان «قانون ثانوی‏» (۱۶) را برای این مجموعه برگزیدند که به قانونی بودن این کتاب‏ها، هر چند در رتبه دوم، اشاره داشت. آن‏ها به کتاب‏های موجود در نسخه عبری عنوان «قانونی اولی‏» (۱۷) را دادند. (۱۸)

۳. کتاب‏هایی که هیچ یک از این گروه‏ها قانونی نمی‏دانند; این مجموعه، که در هیچ یک از این نسخه‏ها موجود نیستند، عنوان «سوداپیگرافا» (۱۹) یا «مجعول العنوان‏» را به خود گرفته است. کاتولیک‏ها، که نام «اپوکریفا» را برای دسته دوم قبول ندارند، این نام را برای این دسته از کتاب‏ها به کار می‏برند. (۲۰) معرفی اجمالی کتاب‏های دسته دوم و سوم و بحث از موضوع، تاریخ نگارش و نویسنده آن‏ها موضوع این نوشتار است.

الف) کتاب‏های اپوکریفایی (۲۱) یا قانونی ثانوی عهد قدیم
سه گروه مسیحی فوق، در نام‏گذاری و ترتیب این کتاب‏ها با هم اختلاف دارند. به طور کلی این مجموعه هیجده عنوان رادربرمی گیرد که هنگام طرح هر یک از آن‏ها به اختلافات نیز اشاره می‏شود.

۱. کتاب طوبیت (۲۲)

کتاب طوبیت‏سرگذشت زندگی فردی یهودی به همین نام است. در حدود هشت قرن ق‏م، ده سبط بنی‏اسرائیل، که کشور اسرائیل را در شمال منطقه فلسطین تشکیل داده بودند، اسیر و به نینوا برده می‏شوند. در این هنگام فردی به نام طوبیت‏سرکردگی این قوم اسیر را به عهده می‏گیرد و خود را وقف خدمت‏به ایشان می‏کند و در این راه زیان‏های زیادی را متحمل می‏شود. او با قبول خطر مجازات سنگین پادشاه، شبانه جنازه‏های قوم خود را به خاک می‏سپارد و در این راه حتی بینایی خود را از دست می‏دهد.

از سوی دیگر، در میان اسباط جنوبی بنی اسرائیل، که در احمتا ( اکباتان، همدان) در اسارت به سر می‏بردند، دختری به نام ساره می‏زیست که شیطان او را آزار می‏داد; به‏گونه‏ای که هفت‏بار ازدواج کرد و هر بار، در شب زفاف، همسر او از دنیا می‏رفت. این دو فرد در یک زمان دست‏به سوی خدا بلند می‏کنند و از او می‏خواهند آن‏ها را از غم و گرفتاری برهاند و خدا دعای هر دو را مستجاب می‏کند. خداوند فرشته خود، رافائیل، را به یاری می‏فرستد. طوبیت پسر خود، طوبیا، را به ماموریتی در سرزمین ماد روانه می‏کند و رافائیل به صورت یک انسان وی را همراهی و راهنمایی می‏کند. طوبیا در مسیر خود، با راهنمایی رافائیل، به منزل ساره می‏رود و با تاکید رافائیل با وی ازدواج می‏کند و شیطان را از او دور می‏سازد و در اموال پدرش شریک می‏شود. پس از بازگشت از این ماموریت، با راهنمایی رافائیل، چشم پدر خود را شفا و او را از غم و غصه نجات می‏دهد.

وقایع این کتاب به حدود قرن هشتم ق م مربوط می‏شود. (۲۳) هر چند در خود کتاب شواهدی دال بر تاریخی بودن آن وجود دارد و برای مثال، اسامی اشخاص و مکان‏هایی تاریخی در آن آمده است (و همین امر باعث‏شده که برخی از تحلیلگران پیشین، آن را تاریخی به حساب آورند)، در واقع یک داستان تخیلی بیش نیست. (۲۴) خطاهای فراوانی از نظر تاریخی در آن وجود دارد که نشان می‏دهد نویسنده، آن منطقه و افراد تاریخی را نمی‏شناخته است; این امر تاریخی بودن کتاب را زیر سؤال می‏برد. (۲۵)

محققان بر این باورند که این کتاب در قرن دوم ق‏م (۲۶) (حدود سال ۱۸۰ ق‏م)، در فلسطین، به یکی از زبان‏های سامی، و احتمالا آرامی، نوشته شده است; (۲۷) لذا از آن جا که طوبیت، که قهرمان داستان است، در قرن هشتم ق‏م می‏زیسته است، خود وی نویسنده این کتاب نیست و نویسنده واقعی آن ناشناخته است.

در واقع این کتابی است داستانی و تخیلی که برای تقویت ایمان قوم و این که خدا در همه حال همراه و یاور پارسایان است نگاشته شده است. (۲۸) این کتاب را کاتولیک‏ها و ارتدوکس‏ها قانونی (ثانوی) می‏شمارند. (۲۹)

۲. کتاب یهودیت (۳۰)

کتاب یهودیت داستان یک زن پارسای یهودی است که با فداکاری و نیرنگ، فرمانده سپاه دشمن را به قتل می‏رساند و قوم خود را نجات می‏دهد. به گفته این کتاب، نبوکدنصر(بختنصر)، که قصد کشورگشایی و حکومت‏بر سراسر منطقه را دارد، الیفانا را با سپاهی‏گران به سوی این نواحی گسیل می‏دارد. الیفانا پس از فتح و غارت بسیاری از مناطق، به دروازه‏های یهودیه می‏رسد. کاهن اعظم یهودیه به مردم دستور مقاومت می‏دهد. وی از مردم شهری که درگلوگاه یهودیه، بر فراز کوه، قرار داشت می‏خواهد که مانع از ورود دشمن به کشور شوند. هنگامی که سپاهیان نبوکدنصر با مقاومت مردم این شهر روبه‏رو می‏شوند، شهر را محاصره می‏کنند و چاه‏های آب آن را در اختیار می‏گیرند. پس از مدت‏ها مقاومت، وقتی قوم در معرض هلاکت است و می‏خواهد تسلیم شود، زنی پارسا و زیباروی، به نام یهودیت، برای نجات شهر، نقشه‏ای را به بزرگان شهر پیشنهاد می‏کند. او با موافقت‏بزرگان شهر لباس زیبا می‏پوشد و خود را می‏آراید و به سپاه دشمن نزدیک می‏شود و چنین وانمود می‏کند که از شهر گریخته است و برای فرمانده لشکر خبرهایی دارد. او را نزد الیفانا می‏آورند. فرمانده، که مفتون جمال او شده است، علت گریزش از شهر را می‏پرسد. یهودیت می‏گوید: قوم من اگر خدا را اطاعت کنند خدا یاری‏شان می‏کند، و تو نمی‏توانی به آن‏ها دست‏یابی، و اگر گناه کنند خدا رهایشان خواهد کرد; و چون به زودی آذوقه آنان پایان می‏یابد، چهار پایان خود را می‏کشند و قسمت‏های حرام آن را می‏خورند و لذا خدا به آن‏ها غضب می‏کند و دست‏یابی بر ایشان برای تو راحت‏خواهد بود. من نزد شما می‏مانم و راه‏ها را نشانتان می‏دهم، به شرط این‏که اجازه دهید شب‏ها به بیابان رفته، خدا را عبادت کنم. فرمانده با خواسته او موافقت می‏کند و یهودیت در اردوگاه می‏ماند. در یکی از شب‏ها، هنگامی که یهودیت در خیمه با فرمانده مست تنها بود، سر او را جدا می‏کند و به بهانه عبادت از اردوگاه خارج می‏شود و خود را به شهر می‏رساند. دشمن با کشته شدن فرمانده خود می‏گریزد و شهر نجات می‏یابد.

در این کتاب، درباره تاریخ زندگی نبوکدنصر و نیز اسامی افراد و مناطقی که نامشان به میان آمده است، خطاهای زیادی این کتاب در حدود سال ۱۵۰ ق‏م (۳۲) اندکی پس از شروع انقلاب مکابیان، در فلسطین، به زبان عبری، به دست نویسنده‏ای ناشناخته نوشته شده است. در این زمان از یک طرف بیم هجوم دشمنان می‏رفته و از طرف دیگر در میان یهودیان گرایش‏های هلنیستی روبه گسترش بوده است. لذا نویسنده، این کتاب را به منظور تشویق به مقاومت در برابر دشمنان و دوری از افکار بیگانه و پای‏بندی به شریعت نگاشته است. (۳۳) این کتاب را دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس قانونی (ثانوی) می‏شمارند. (۳۴)

۳. اضافات کتاب استر (۳۵)

یکی از کتاب‏های قانونی عهد قدیم، که در همه نسخه‏ها موجود است، کتاب استر است. این کتاب، مشتمل بر ده باب و درباره سرگذشت‏یک دختر یتیم یهودی به همین نام است که در زمان اسارت بابلی همسر اخشورش (خشایارشا) می‏شود و دین خود را مخفی می‏کند. هنگامی که هامان، وزیر خشایارشا، او را به قتل عام یهودیان تحریک می‏کند، استر دین خود را آشکار می‏کند و یهودیان را نجات می‏دهد.

کتاب استر در نسخه‏های غیرعبری اضافاتی دارد که بدین قرار است:

۱. قبل از آغاز باب اول: مردخای، که فردی یهودی است، رؤیایی می‏بیند و توطئه‏ای را برای خشایارشا کشف می‏کند و مقرب درگاه او می‏شود;

۲. بعد از باب سوم، آیه ۱۳: متن نامه‏ای که خشایارشا به ایالت‏های مختلف می‏فرستد و در آن دستور به قتل عام یهودیان می‏دهد;

۳. بعد از باب چهارم آیه ۱۷: دو دعا از مردخای و استر;

۴. ابتدای باب پنجم: در آن جا که استر خود را آماده می‏کند تا نزد خشایارشا رفته، از او برای یهودیان طلب بخشش کند، نسخه‏های غیرعبری مفصل‏تر است;

۵. باب هشتم، بعد از آیه ۱۲: متن نامه دیگری که خشایارشا برای تمجید و اکرام یهودیان به ایالات مختلف فرستاده است;

۶. باب دهم، بعد از آیه ۳: مردخای رویای خود را تفسیر می‏کند.

این شش قسمت، که در متن عبری موجود نیست، در نسخه یونانی سبعینیه به صورت فوق الذکر آمده است، ولی در نسخه‏های لاتینی، همه آن، به جز یک قسمت در پایان کتاب استر، یعنی بعد از باب دهم، آیه ۳ آمده (۳۶) و این باعث تشتت مطالب آن شده است. (۳۷) بنابراین نسخه‏های عبری و یونانی ده باب (عبری ۱۶۳ و یونانی ۲۷۰ آیه) و نسخه لاتینی یازده باب دارند. (۳۸)

گفته می‏شود این اضافات بین سال‏های ۱۱۴ ق‏م و ۹۰ م، در اصل به زبان یونانی و به دست افراد مختلفی نوشته شده و بعدا به ترجمه سبعینیه افزوده شده‏اند. (۳۹) برخی اصل چند مورد از این اضافات را به زبان عبری و اصل موارد دیگر را زبان یونانی می‏دانند. (۴۰)

درباره هدف نویسندگان این اضافات عموما گفته‏اند که چون در کتاب استر، آن گونه که در متن عبری آمده، اسمی از خدا نیست و رنگ دینی ندارد، بنابراین خواسته‏اند که به‏این کتاب رنگ دینی بدهند. (۴۱) اما برخی دو هدف دیگر را نیز افزوده‏اند: یکی این که‏داستان با تفصیل بیان شود و دیگر این‏که برای یهودیت جنبه دفاعی، به خود بگیرد. (۴۲) از آن جا که این اضافات در اصل عبری موجود نیست، یهودیان و پروتستان‏ها آن را قانونی نمی‏دانند، ولی نزد کاتولیک‏ها و ارتدکس‏ها از اعتبار قانونی ثانوی برخوردار است. (۴۳)

۴. کتاب حکمت‏سلیمان

کتاب حکمت‏سلیمان از کتاب‏های حکمت‏آمیز (همانند امثال و جامعه سلیمان در مجموعه قانونی عهد قدیم) است و از نظر محتوا می‏توان آن را به سه بخش کلی تقسیم کرد. (۴۴) بخش اول کتاب، که پنج‏باب نخست را در برمی گیرد، به بیان مشی و سلوک ابرار و کفار می‏پردازد و آن دو را با هم مقایسه می‏کند. هدف نویسنده در این بخش تثبیت ایمان یهود است و به یهودیان گوشزد می‏کند که درد و رنجی که در راه ایمان با آن روبه‏رو می‏شوند، زمینه‏ساز سعادت اخروی آن‏هاست. او مردم را به انجام اعمال نیک تشویق می‏کند و می‏گوید با عمل نیک است که نفس انسان جاودانه می‏شود و نیز می‏گوید که دشمنان حکمت‏به عذاب مبتلا می‏شوند.

بخش دوم کتاب، که از باب ششم تا آیه سوم از باب یازدهم را در برمی‏گیرد، از زبان حضرت سلیمان به تمجید از حکمت می‏پردازد. در این قسمت‏حاکمان به حکمت دعوت می‏شوند، حکمت‏شخصیت می‏یابد و با انسان ملاقات می‏کند و به مثابه همسر مثالی انسان می‏شود، و حکمت از زبان حضرت سلیمان توصیف و مدح می‏شود و برای نیل به آن دعا می‏شود.

بخش سوم (۱۱:۴ تا ۱۹:۲۲) به بیان عمل حکمت در تاریخ، از آدم تا موسی، در زمان موسی و ماجرای خروج از مصر، اقدامات حکمت‏برای بنی‏اسرائیل و علیه دشمنان آن‏ها و… می‏پردازد.

نویسنده کتاب یک یهودی اسکندرانی است که از زبان سلیمان سخن می‏گوید (۴۵) و دانشمندان احتمال می‏دهند، بین قرن اول ق م تا قرن اول م نگاشته شده باشد. (۴۶) در این کتاب، که زبان یونانی نوشته شده و نفوذ اندیشه یونانی در آن نمایان است، به جای مفهوم یهودی رستاخیز ابدان، مفهوم افلاطونی جاودانگی ارواح مطرح شده است(۳:۱-۱۹); به حکمت‏شخصیت داده شده (۷: ۲۱ تا ۸: ۲۱) (۴۷) و اندیشه لوگوس و بسیاری از اندیشه‏های دیگر مشرکان بیان شده است. (۴۸)

برخی برآنند که در میان کتاب‏های عهد قدیم، این کتاب به عقیده عهد جدید که بر محبت استوار است، نزدیک‏تر است; چون محبت را علت اصلی خلقت می‏داند (۱۱: ۲۴ – ۲۶). (۴۹) دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس برای این کتاب اعتبار قانونی ثانوی قائلند.

۵. کتاب حکمت‏یشوع بن سیراخ (۵۰)

یکی از کتاب‏های حکمت‏آمیز، که در ترجمه سبعینیه عهد قدیم موجود است، کتاب حکمت‏یشوع بن سیراخ است. برخلاف کتاب حکمت‏سلیمان، که نفوذ اندیشه یونانی در آن آشکار است، این کتاب برای مقابله با هجوم این اندیشه و دفاع از کیان سنت‏یهودی نگاشته شده است. (۵۱) در این کتاب بر عقاید و اندیشه‏های سنتی یهودی، از قبیل یگانگی خدا (۳۶: ۱ – ۵)، عالم مطلق بودن او (۴۲:۱۸)، ابدی بودن او (۱۸:۱)، مقدس بودن او (۲۳:۹) عادل بودن او (۳۵:۱۲- ۱۳) و رحمت او (۲:۱۱و ۴۸:۲۰ و ۵۰: ۱۹) تاکید شده است. بعضی از محققان از برخی عبارات کتاب چنین برداشت کرده‏اند که نویسنده به حیات پس از مرگ قائل نیست: (۵۲)

اگر آن‏ها که زنده‏اند خدا را ستایش نکنند آیا مردگان او را خواهند ستود؟ مرده حمد خدا را نمی‏گوید، پس تنها زندگان خدا را ستایش خواهند کرد (۱۷: ۲۷ – ۲۸).

کتاب حکمت‏یشوع بن سیراخ تاکید می‏کند که سرچشمه حکمت‏خداست و انسان در تمام امور باید آن را سرلوحه زندگی خویش قرار دهد. این کتاب مجموعه مفصلی از پندها و نصایح بسیار جامع است. بر دوری از همه گناهان و رذایل اخلاقی تاکید شده و آفات و زیان‏های ابتلا به آن‏ها به صورتی مفصل بیان شده است. تاکید بر فضایل اخلاقی و انجام اعمال نیک در جای جای این کتاب به چشم می‏خورد. تاکید بر ایمان و پارسایی و عمل به شریعت از دیگر اموری است که در این کتاب دیده می‏شود. در پایان، مختصری از فضایل و اعمال نیک انبیای بزرگ الهی آمده است.

نویسنده این کتاب، برخلاف بسیاری از کتاب‏های عهد قدیم، معلوم است: در عنوان مهم‏ترین نسخه‏های خطی و نیز در متن کتاب، نام یشوع بن سیراخ آمده است (۵۰:۲۷ و ۵۱:۳۰). (۵۳) وی فردی یهودی است از فرقه فریسیان، (۵۴) که در حدود سال ۲۰۰ ق م در اورشلیم می‏زیسته است. او کتاب خود را حدود سال ۱۸۰ ق م به زبان عبری نوشته است. اصل عبری کتاب، به جز پاره‏هایی از آن که در دهه‏های اخیر در مصر به دست آمده، در دست نیست و تنها ترجمه یونانی آن در اختیار است. این کتاب را نوه یشوع بن سیراخ در حدود سال ۱۳۲ ق م به یونانی برگردانده است. خود مترجم در مقدمه‏ای که بر این کتاب نوشته به این مطالب اشاره کرده است.

اهمیت این کتاب در این است که شواهد منحصر به فردی درباره ویژگی یهودیت و جامعه یهودی قبل از انقلاب مکابی به دست می‏دهد. از این کتاب برمی آید که جامعه یهودی در این زمان دچار یک نظام طبقاتی بین فقیر و غنی، قوی و ضعیف، مرد و زن و.. بوده است. (۵۵) دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس برای این کتاب اعتبار قانونی (ثانوی) قائلند. (۵۶)

۶. کتاب باروک (۵۷)

کتاب باروک با حوادثی مرتبط است که پس از تخریب اول معبد و هنگام اسارت بابلی رخ داده است. این کتاب مشتمل بر چند مطلب است. در ابتدا مقدمه‏ای تاریخی آمده که چگونگی نگارش کتاب و نیز حوادثی را که در کنار آن رخ داده، شرح می‏دهد. پس از آن از زبان جمع به گناهان اعتراف می‏کند; گویا گناهان قوم باعث‏بدبختی و فلاکت آن شده است. در پی این اعتراف، به گریه و زاری و التماس به درگاه خداوند می‏پردازد. سخنانی حکمت‏آمیز و نیز حکمت درمیان یهودیان در بخش بعدی به زبان شعر آمده است. تشجیع ساکنان اورشلیم و پند و اندرز آنان بخش پایانی این کتاب را تشکیل می‏دهد. (۵۸)

این کتاب به باروک، منشی خاص دانیال (ارمیا، ۳۲:۱۲) منسوب است. در نگاه نخست از کتاب برمی‏آید که در اثنای اسارت بابلی (قرن ششم ق م ) نوشته شده است; اما شواهدی در خود آن موجود است که انتسابش را به باروک محال می‏گرداند، (۵۹) و شواهد واضحی در آن وجود دارد که نشان می‏دهد این کتاب به دست افراد مختلف و در زمان‏های مختلف نوشته شده است. (۶۰) تاریخ دقیق نگارش کتاب معلوم نیست، اما بسیاری از دانشمندان جدید، قرن دوم یا اول ق م را ترجیح می‏دهند. (۶۱) برخی از محققان می‏گویند همه کتاب در اصل به زبان عبری نوشه شده و برخی دیگر می‏گویند حداقل زبان اصلی قسمت‏هایی از آن عبری بوده است. (۶۲)

این کتاب در نسخه سبعینه مشتمل بر پنج‏باب است، اما در نسخه لاتینی ولگات شش باب دارد و رساله ارمیا (که به آن خواهیم پرداخت) به عنوان باب ششم این کتاب آمده است. (۶۳) از این رو دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس، کتاب را دارای اعتبار قانونی ثانوی و مشتمل بر شش باب می‏دانند. (۶۴)

۷. رساله ارمیا

این رساله، که به ارمیای نبی منسوب است، برای کسانی نوشته شده است که در معرض اسارت بابلی قرار گرفته‏بودند. ارمیا به آنان گوشزد می‏کند که اسارتی که در پیش دارند در اثر خطاها و گناه‏های ایشان است. او قوم را از این‏که در بابل به پرستش بت‏ها روی آورند برحذر می‏دارد. این رساله با استدلال‏های فراوان و گاهی مکرر، حقیر و پست‏بودن بت‏ها و عدم شایستگی آن‏ها را برای پرستش اثبات می‏کند. (۶۵)

گفته‏اند که این رساله همان است که در کتاب ارمیای نبی، باب بیست و نهم، بدان اشاره شده است; (۶۶) اما برخی از محققان از درون این رساله شواهد متعددی را برای نفی این انتساب ذکر کرده‏اند. (۶۷) نویسنده این نامه ناشناخته است. (۶۸) زمانی گمان می‏رفت که زبان اصلی این رساله یونانی است، اما امروزه تقریبا اجماعی است که در اصل به زبان عبری نگاشته شده است. (۶۹) درباره تاریخ نگارش این رساله اختلاف است، اما بیشتر محققان سال ۱۰۰ ق م را ترجیح می‏دهند. (۷۰) رساله ارمیا در نسخه‏های یونانی نوشته‏ای مستقل است، اما در ترجمه لاتینی ولگات، باب ششم از کتاب باروک است. (۷۱) همین امر باعث‏شده که کاتولیک‏ها و ارتدوکس‏ها، که برای این رساله اعتبار قانونی (ثانوی) قائلند، آن را باب ششم کتاب باروک قرار دهند. (۷۲)

۸. غزل سه جوان (یا مناجات عزریا) (۷۳)

در نسخه سبعینیه و نیز نسخه‏های لاتین کتاب مقدس، در کتاب دانیال، باب سوم، بعد از آیه ۲۳، اضافاتی مشتمل بر ۶۷ آیه وجود دارد که در نسخه عبری موجود نیست. این اضافه به «غزل سه جوان‏» معروف است. (۷۴)

در باب سوم از کتاب دانیال نبی آمده است که نبوکدنصر (بختنصر)، پادشاه بابل، هنگامی که یهودیان در بابل در تبعید به سر می‏بردند، تمثالی از طلا ساخت و مردم را مجبور کرد که بر آن سجده نمایند. سخن‏چینان به پادشاه می‏گویند که سه نفر یهودی حاضر به سجده بر تمثال نیستند. وی این سه نفر را احضار و آنان را تهدید می‏کند که اگر بر تمثال سجده نکنند در آتش سوزانده می‏شوند و خدای آنان نمی‏تواند کاری برایشان انجام دهد. ایشان از سجده امتناع می‏کنند و پادشاه دستور می‏دهد که آن‏ها را در آتش بیندازند (دانیال، ۳: ۱- ۲۳).

در نسخه عبری در دنباله (آیه ۲۴ به بعد) چنین آمده است: نبوکدنصر می‏بیند این سه نفر، همراه فرد چهارمی که او را پسر خدا می‏نامد، به سلامت در آتش نشسته‏اند. پس دستور می‏دهد آن‏ها را بیرون آورند و مقام و منصب حکومتی بالایی به ایشان می‏دهد و توهین به خدای ایشان را ممنوع اعلام می‏کند.

در نسخه سبعینه و نسخه‏های لاتین بین این دو قسمت آمده است که عزریا (عبد نغو)، که یکی از آن سه نفر بود، در میان آتش زبان می‏گشاید و خدا را مناجات می‏کند (۲۶ – ۴۵). سپس هر سه نفر با یک صدا به خواندن سرود می‏پردازند و در آن خدا را ستایش کرده، به تسبیح و تمجید او می‏پردازند (۵۱ – ۹۰). دو آیه در ابتدا و چند آیه در وسط این دو سمت‏به مسائل جانبی، از قبیل افزودن آتش می‏پردازد این قسمت در اصل به زبان عبری، یا احتمالا آرامی، نوشته شده و به یونانی ترجمه شده است. (۷۵) برخی مدعی‏اند که دو قسمت مناجات عزریا و غزل سه جوان در اصل مستقل بوده‏اند و اولی بین سال‏های ۱۶۸ تا ۱۶۵ ق م، در بحبوحه انقلاب مکابی، و دومی احتمالا پس از پیروزی انقلاب مکابی نوشته شده‏اند. (۷۶) دیگران تعیین تاریخ نگارش هر دو قسمت را مشکل دانسته‏اند و زمانی بین ۱۶۴ تا ۱۰۰ ق م را احتمال داده‏اند. (۷۷) کاتولیک‏ها و ارتدوکس‏ها برای این بخش اعتبار قانونی (ثانوی) قائلند و باب سوم کتاب دانیال در کتاب مقدس آنان ۹۰ آیه دارد. (۷۸)

۹. قصه سوسنه (۷۹)

کتاب دانیال نبی در نسخه عبری دوازده باب و در نسخه یونانی سبعینیه و لاتین ولگات چهارده باب دارد. باب سیزدهم این دو نسخه، قصه‏ای را بیان می‏کند که به قصه سوسنه معروف است و در نسخه عبری موجود نیست. این قصه در برخی از نسخه‏های یونانی در ابتدای کتاب دانیال آمده است. (۸۰)

سوسنه نام زنی یهودی و زیباروی است که همسر فردی ثروتمند می‏شود. دو قاضی مسن یهودی با او برخورد می‏کنند و به او طمع می‏ورزند و چون اطاعت نمی‏کند تهمت زنا می‏زنند. دادگاه یهود، بدون شنیدن دفاع، او را به مرگ محکوم می‏کند. وقتی او را برای اعدام می‏برند، به پیشگاه خدا ناله می‏زند و خدا دانیال جوان را به یاری‏اش می‏فرستد. دانیال به دادگاه اعتراض می‏کند و می‏گوید چرا بدون تحقیق فردی را به اعدام محکوم کرده‏اند. پس جداگانه از آن دو قاضی بازجویی می‏کند و چون گفته‏هایشان متناقض است، کذبشان ثابت می‏شود و به اعدام محکوم می‏شوند.

این قصه احتمالا در اصل به زبان عبری نوشته شده است و بعد در نسخه‏های دیگر آورده شده است. (۸۱) درباره مکان و زمان نگارش آن چیز زیادی معلوم نیست، ولی یک نظریه این است که در حدود سال ۱۰۰ ق م در اسکندریه نگاشته شده است. (۸۲) برخی مدعی‏اند که در اواخر قرن دوم ق‏م و اوایل قرن اول ق‏م بحث اصلاح شریعت مطرح بوده است و فریسیان و صدوقیان در این مسئله اختلاف داشته‏اند که اگر کسی علیه دیگری، درباره جرمی که مجازات آن اعدام است، شهادت دروغ بدهد، آیا شاهد دروغین در هر صورت باید اعدام شود یا تنها در صورتی که حکم اجرا شده باشد؟ این داستان در این حال و هوا نوشته شده است. (۸۳)

دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس برای این بخش اعتبار قانونی (ثانوی) قائلند، با این تفاوت که در کتاب مقدس کاتولیک‏ها این بخش باب سیزدهم کتاب دانیال است، اما در کتاب مقدس ارتدوکس‏ها مستقل و جای آن قبل از کتاب دانیال است. (۸۴)

۱۰. قصه بعل (۸۵) و اژدها

باب چهاردهم کتاب دانیال، که در نسخه‏های سبعینیه و لاتینی، برخلاف نسخه عبری، موجود است، به نقل دو داستان اختصاص دارد. (۸۶) در داستان نخست، پادشاه بابل مجسمه بعل را می‏پرستد و به او خوراک‏هایی هدیه می‏کند. پادشاه از دانیال می‏پرسد که چرا بعل را نمی‏پرستد. او پاسخ می‏دهد که من خدای زنده را می‏پرستم. پادشاه می‏گوید بعل زنده است، چون غذاهای اهدایی را می‏خورد. دانیال برای پادشاه ثابت می‏کند که کاهنان از راه مخفی می‏روند و غذاها را می‏خورند. پس پادشاه آن بت را از بین می‏برد و کاهنان را به قتل می‏رساند.

داستان دیگر داستان اژدهایی است که مردم بابل او را می‏پرستند. پادشاه بابل به دانیال می‏گوید که این دیگر خدای زنده است، پس چرا او را نمی‏پرستی؟ دانیال جواب می‏دهد که من تنها خدای خود را می‏پرستم; و در ادامه می‏گوید این مار خدا نیست و اگر او را در اختیار من قرار دهی او را از بین می‏برم. پادشاه چنین می‏کند و دانیال مار را با معجونی از بین می‏برد. اهالی بابل شورش می‏کنند و از پادشاه می‏خواهند که دانیال را به آن‏ها تسلیم کند. پادشاه به‏ناچار چنین می‏کند. دانیال را به مدت هفت روز در لانه شیرهای گرسنه قرار می‏دهند، ولی شیرها با او کاری ندارند. خداوند حبقوق نبی را، که در یهودیه بود، مامور می‏کند که برای دانیال غذا ببرد. فرشتگان حبقوق را بدین منظور به بابل می‏آورند. در روز هفتم، پادشاه، که دانیال را صحیح و سالم می‏یابد، او را آزاد می‏کند و دشمنانش را به لانه شیرها می‏افکند.

این دو داستان در اصل به زبان عبری نوشته شده و به یونانی ترجمه شده‏اند. (۸۷) تاریخ نگارش این کتاب را برخی قرن دوم ق‏م (۸۸) و برخی قرن اول ق‏م (۸۹) دانسته‏اند و برخی بین این دو قرن تردید دارند. (۹۰)

این بخش جزء کتاب مقدس دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس است و از اعتبار قانونی (ثانوی) برخوردار است، اما کاتولیک‏ها آن را باب ۱۴ کتاب دانیال و ارتدوکس‏ها باب ۱۳ این کتاب می‏دانند. (۹۱)

۱۱. کتاب اول مکابیان (۹۲)

«مکابی‏» در زبان عبری به معنای «چکش‏» (۹۳) و لقب فردی به نام یهودا (۹۴) است که در دوره‏ای که سرزمین یهودا حت‏سلطه اعقاب و جانشینان اسکندر مقدونی، یعنی «سلوکیان‏»، بود رهبری قیامی را که پدرش «متتیای کاهن‏» آغاز کرده بود، به دست می‏گیرد و دشمنان را شکست می‏دهد. شاید لقب مکابی به خاطر ضربات مهلکی باشد که وی بر دشمن وارد کرد. (۹۵) او حکومتی را در سرزمین یهودیه تشکیل می‏دهد که برای مدتی باقی می‏ماند. او و جانشینانش سلسله مکابیان خوانده می‏شوند. هم‏چنین چهار کتاب وجود دارد که به تاریخ و حوادث این دوره پرداخته‏اند و از این رو مکابیان خوانده می‏شوند. (۹۶) این کتاب حوادثی را بررسی می‏کند که در آن سرزمین، از زمان جلوس آنتیوخوس اپیفانوس (۹۷) بر تخت (۱۷۵ ق م) تا زمان مرگ شمعون مکابی، که یکی از رهبران قیام یهودی بود (حدود ۱۳۲ یا ۱۳۵ ق م) رخ داده است. (۹۸) در ابتدای کتاب اشاره‏ای گذرا به روی کارآمدن و کشور گشایی و مرگ اسکندر مقدونی و تقسیم کشور پهناور او بین جانشینانش می‏شود. میراث اسکندر بین جانشینان او و فرزندانشان دست‏به دست می‏گردد تا این‏که نوبت‏به یکی از آن‏ها به نام آنتیوخوس اپیفانوس می‏رسد. او پس از غلبه بر مصر به سرزمین یهودا حمله می‏کند و آن را تحت‏سلطه خویش در می‏آورد. در این زمان یهودیت از دو جهت تهدید می‏شد: یکی فرهنگ هلنیستی (یونانی‏گرایی)، که در بسیاری از مردم آن سرزمین نفوذ کرده بود، و دیگری پادشاه آنتیوخوس، که به محو یهودیت و مظاهر آن کمر بسته بود. آنتیوخوس مردم را وامی‏داشت که از آیین اجدادی خویش دست‏بردارند و برای بت‏ها قربانی کنند. بسیاری از یهودیان به خواسته پادشاه جبار گردن نهادند و دست از شریعت اجدادی خویش برداشتند. کسانی که از فرمان پادشاه سرپیچی می‏کردند، به اشد مجازات محکوم می‏شدند. بدین سان روزگار به سختی بر یهودیان می‏گذشت.

در این زمان کاهنی به نام «متتیا» (۹۹) همراه با پسرانش قیام می‏کند و به کوهستان‏ها پناه می‏برد. به تدریج گروه‏هایی از مردم به آنان می‏پیوندند و سپاهی تشکیل می‏دهند و با پادشاه به نبرد برمی‏خیزند و به پیروزی‏هایی دست می‏یابند. پس از متتیا، پسرش یهودای مکابی جانشین وی می‏شود و با اقتدار کامل به جنگ دشمنان می‏رود و به پیروزی‏های بزرگی دست می‏یابد. پس از جنگ‏های زیاد با آنتیوخوس و دیگر دشمنان یهود، کشور را آزاد می‏کند و سرانجام در یکی از جنگ‏ها کشته می‏شود.

پس از یهودا، برادرش «یوناتان‏» (۱۰۰) به جانشینی او برگزیده شد. در این زمان نفاق و خیانت در گوشه و کنار کشور نمایان شد و قحطی و بدبختی شدید کشور را فرا گرفت. در زمان یوناتان جنگ با دشمنان ادامه می‏یابد تا این‏که او در یکی از جنگ‏ها اسیر می‏شود. پس از یوناتان، برادرش شمعون جانشین وی می‏شود و به نبرد با دشمنان ادامه می‏دهد. در زمان او کشور به طور کامل از شر بیگانگان رهایی می‏یابد و حکومتش به قدرت زیادی دست می‏یابد. سرانجام آن گاه که شمعون برای دیدار از یکی از شهرهای یهودا بیرون می‏رود، یکی از یهودیان به او خیانت کرده، او را به جشنی دعوت می‏کند و در حالی که شمعون و پسرانش از فرط نوشیدن شراب مستند، دشمنان حمله می‏کنند و او و همراهانش را به قتل می‏رساند. کتاب اول مکابیان با قتل شمعون به پایان می‏رسد.

اهمیت کتاب اول مکابیان در این است که بهترین منبع تاریخی برای این دوره است. (۱۰۱) با این‏که نویسنده کتاب ناشناخته است، از محتوای کتاب برمی آید که یهودی‏ای مؤمن، و احتمالا از فرقه صدوقیان، نویسنده آن بوده است. (۱۰۲) این کتاب در اصل به زبان عبری و در فلسطین، و احتمالا در اورشلیم، اندکی قبل از پایان قرن دوم ق‏م نگاشته شده است. (۱۰۳) برخی احتمال می‏دهند که بین ۱۰۰ تا ۷۰ ق‏م نوشته شده باشد. (۱۰۴) برخی دیگر بر این اعتقادند که سه فصل آخر کتاب بعدا افزوده شده و کل کتاب پس از تخریب معبد در سال ۷۰ م دوباره ویرایش شده است. (۱۰۵) هدف نویسنده این کتاب این بوده است که حکومت مکابیان بر یهودا را مشروع و قانونی جلوه دهد و آن‏ها را در مبارزه با سلوکی‏ها بر حق نشان دهد. (۱۰۶) بنابراین، این کتاب یک دفاعیه از حکومت مکابیان است. (۱۰۷) دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس برای این کتاب اعتبار قانونی (ثانوی) قائلند. (۱۰۸)

۱۲. کتاب دوم مکابیان

کتاب دوم مکابیان کتاب مستقل دیگری است که به بررسی حوادث عصر مکابیان اختصاص دارد. این کتاب از جهات مختلفی با کتاب اول مکابیان متفاوت است. مقطع زمانی، که این نوشته در برگیرنده آن است، بسیار کوتاه است و از سال ۱۷۶ تا ۱۶۱ ق‏م، یعنی حدود پانزده سال، را در برمی‏گیرد. (۱۰۹) بنابراین، کتاب دوم مکابیان تنها بخشی تاریخی را در بر می‏گیرد که اول مکابیان به آن پرداخته است; اما از آنجا که بسیار بیشتر از اول مکابیان به جزئیات پرداخته، از ارزش و اعتبار بالاتری برخوردار است. (۱۱۰) نویسنده در مقدمه این کتاب می‏گوید: «همه این رویدادها را یاسون قیروانی (۱۱۱) در پنج جلد کتاب آورده است. من نیز آن‏ها را در یک مجلد خلاصه خواهم کرد» (۲:۲۳). اما غیر از این اشاره، هیچ اثری از کتاب یاسون قیروانی در دست نیست. (۱۱۲)

تفاوت دیگر این کتاب با اول مکابیان در هدف نویسنده است. نویسنده کتاب اول مکابیان می‏خواست از انقلاب مکابی دفاع کند و نظام آنان را مشروع جلوه دهد; ولی هدف نویسنده این کتاب دفاع از حریم معبد و شریعت است و مبارزه با هجوم فرهنگ هلنیستی را در سرلوحه کار خویش قرار داده است; (۱۱۳) حتی برخی از محققان نویسنده این کتاب را دشمن مکابیان قلمداد کرده‏اند. (۱۱۴) همین امر حال و هوای این دو کتاب را متفاوت کرده است.

این کتاب را می‏توان به سه بخش تقسیم کرد. نویسنده در دو باب اول دو نامه‏ای را که یهودیان اورشلیم و یهودیه به یهودیان مصر نوشته‏اند، می‏آورد. در این دو نامه، با اشاره به حوادثی که برای معبد پیش آمده و وظایفی که یهودیان در قبال آن دارند، از یهودیان مصر می‏خواهند که در جشن بزرگداشت مراسم افتتاح معبد شرکت جویند. نویسنده، در پایان باب دوم، برای کتاب خود مقدمه‏ای می‏آورد و در آن به کتاب یاسون قیروانی اشاره می‏کند و هدف خود از خلاصه کردن آن کتاب و شیوه کار خود را بیان می‏کند.

نویسنده از باب سوم تا هشتم، به تفصیل به هجوم فرهنگ هلنیستی و گرایش یهودیان به آن و بی اعتنایی آن‏ها به آیین و شریعت اجدادی خود می‏پردازد. هجوم سلوکیان و سلطه آنان بر یهودیه و اهتمام آنان به از بین بردن شریعت‏یهود و مظاهر این دین، و فشار طاقت فرسا و شکنجه و آزار و قتل یهودیان برای دست‏برداشتن از دین اجدادی و روی آوردن به بت پرستی، مطالبی است که به صورت گسترده در این بخش بیان شده است.

بخش سوم شامل باب هشتم تا پایان کتاب (باب پانزدهم) است که به مبارزه و فعالیت‏های یهودای مکابی می‏پردازد و ماجرا را تا آن جا پی می‏گیرد که شهر اورشلیم به طور کامل به دست عبرانیان می‏افتد.

نویسنده این کتاب یک یهودی ناشناخته است (۱۱۵) و برخی او را از فرقه فریسیان دانسته‏اند. (۱۱۶) تاریخ نگارش این کتاب را از ربع آخر قرن دوم ق‏م تا ربع اول قرن اول ق‏م دانسته‏اند (۱۱۷) و حتی برخی تاریخ نگارش آن را تا قبل از سلطه رومیان در سال ۶۳ ق‏م محتمل دانسته‏اند. (۱۱۸) برخلاف کتاب اول مکابیان، که در اصل به عبری نوشته شده و به یونانی برگردانده شده است، کتاب دوم مکابیان در اصل به زبان یونانی نوشته شده است. (۱۱۹) مکان نگارش این کتاب را اسکندریه یا اورشلیم می‏دانند. (۱۲۰) دو فرقه کاتولیک و ارتدوکس برای این کتاب اعتبار قانونی (ثانوی) قائلند. (۱۲۱)

۱۳. کتاب سوم مکابیان

این کتاب و نیز کتاب چهارم مکابیان، نسبت‏به دو کتاب قبل از اهمیت کمتری برخوردارند. این اثر گزارشی است از نجات معجزه‏آسای یهودیان مصر از دست‏بطلمیوس چهارم (حک . ۲۲۱ – ۲۰۵ ق‏م); وی یهودیان را بدین خاطر که یهودیان فلسطین مانع از ورود او به معبد شده بودند، تهدید کرده بود. (۱۲۲) تاریخ نگارش این کتاب را نزدیک به آغاز دوره مسیحی یا ابتدای قرن اول م تخمین می‏زنند. (۱۲۳)

این کتاب، علاوه بر نسخه عبری عهد قدیم، در نسخه لاتینی ولگات نیز موجود نیست و از همین رو کاتولیک‏ها برای آن اعتبار قانونی قائل نیستند، اما فرقه ارتدوکس آن را دارای اعتبار قانونی می‏داند. (۱۲۴)

۱۴. کتاب چهارم مکابیان

این کتاب یک اثر فلسفی یهودی است که تحت تاثیر رواقیان و ادبیات یونان نوشته شده است. (۱۲۵) پیام اصلی دینی این کتاب این است که رنج‏شهادت به طور غیرمستقیم کفاره گناه همه یهودیان می‏شود. (۱۲۶) با این‏که این نوشته یک اثر تاریخی نیست، از این جهت‏به مکابیان منسوب شده است که به آغاز زجر و آزار یهودیان به دست آنتیوخوس اپیفانوس تاریخ نگارش این اثر نیمه اول قرن اول‏م (۱۲۸) یا یک قرن منتهی به سال ۷۰ م است. (۱۲۹) از آن‏جا که این کتاب در نسخه لاتینی ولگات موجود نیست، فرقه کاتولیک برای آن اعتبار قانونی قائل نیست، اما فرقه ارتدوکس آن را معتبر می‏داند. (۱۳۰) در کتاب مقدس ارتدوکس این کتاب به صورت ضمیمه آمده است. (۱۳۱)

۱۵. کتاب اول عزرا (۱۳۲) (اسدراس)

در مجموع در سه نسخه معروف عبری، سبعینیه و ولگات، چهار کتاب به نام عزرا (یا اسدراس) آمده است. در نسخه عبری کتابی به نام عزرا وجود دارد که همه آن را قانونی می‏دانند. این کتاب در نسخه سبعینیه، همراه با کتاب نحمیا، عنوان کتاب دوم عزرا را گرفته‏است; (۱۳۳) در نسخه سبعینیه کتابی به نام کتاب اول عزرا آمده است; این کتاب اکنون مورد بحث است. (۱۳۴) در نسخه ولگات دو کتاب عزرا و نحمیا، که در نسخه عبری مجزا هستند، با عنوان کتاب اول و دوم عزرا آمده‏اند. در این نسخه، کتابی که اکنون مورد بحث است، تحت عنوان کتاب سوم عزرا (۱۳۵) در ضمیمه آمده است. بعدها کتاب دیگری به عنوان ضمیمه این نسخه آمده که کتاب چهارم عزرا خوانده شده است (۱۳۶) و ما تحت عنوان کتاب دوم عزرا از آن بحث‏خواهیم کرد. ولی در نسخه‏های انگلیسی و ویرایش‏های جدید ولگات، کتاب عزرای قانونی با عنوان کتاب عزرا و کتاب نحمیا، مجزا و با همین نام آمده است. کتابی که اکنون مورد بحث است و در نسخه سبعینیه عنوان کتاب اول عزرا را دارد، همین عنوان و کتاب دیگری که در سبعینیه موجود نیست (۱۳۷) عنوان کتاب دوم عزرا را گرفته است.

عمده مطالب این کتاب در کتاب‏های قانونی عهد قدیم موجود است، و در واقع این کتاب تکرار کتاب تواریخ ایام از اول باب ۳۵ تا آیه ۲۳ باب ۳۶ و کل کتاب عزرا و کتاب نحمیا از آیه ۳۱ باب هفتم تا آیه ۱۲ باب هشتم است، و این کتاب، تنها قصه‏های «داریوش‏» و «سه جوان‏» را نسبت‏به نسخه عبری و کتاب‏های قانونی اضافه دارد; از این‏رو ارزش تاریخی مستقلی ندارد. (۱۳۸) این کتاب، غیر از مقطعی از آن که حکمت‏آمیز است (۳:۱ تا ۵:۶)، تاریخ است و از عید فصحی که یوشیا در اورشلیم گرفت (دوم تواریخ ایام، ۳۵:۱) تا اصلاحات عزرا را در برمی‏گیرد. (۱۳۹)

امروزه تنها نسخه یونانی این کتاب موجود است و برخی می‏گویند که در اصل به زبان یونانی نوشته شده (۱۴۰) ولی برخی دیگر احتمال داده‏اند که اصل آن به زبان عبری یا آرامی بوده است. (۱۴۱) این واقعیت که عمده مطالب این کتاب در دیگر قسمت‏های عهد قدیم آمده است، احتمال دوم راتقویت می‏کند. برخی دیگر می‏گویند که این کتاب یا بقایایی از ترجمه‏ای مجزا از سه کتاب دوم تواریخ ایام، عزرا و نحمیا است، و یا بخش‏هایی گزینش شده از این سه کتاب است که به یونانی ترجمه شده است. (۱۴۲)

نویسنده یا مترجم این کتاب معلوم نیست، اما احتمالا در مصر و در میان یهودیان یونانی زبان نوشته شده است. با این‏که تعیین تاریخ نگارش کتاب مشکل است، اما اواخر قرن دوم ق‏م (۱۴۳) یا اوایل قرن اول ق‏م را متحمل دانسته‏اند. (۱۴۴)

این کتاب نه باب دارد و هدف نویسنده آن چندان روشن نیست. شاید بتوان تاکید بر معبد و شعائر و مراسم آن را از لابه‏لای آن به دست آورد. (۱۴۵) کتاب در ترجمه سبعینیه آمده، اما در ترجمه لاتینی ولگات به صورت ضمیمه و پس از کتاب عهد جدید قرار گرفته است. (۱۴۶) تنها گروهی که برای این کتاب اعتبار قانونی (ثانوی) قائل است، فرقه ارتدکس است. (۱۴۷)

۱۶. کتاب دوم عزرا

برخلاف کتاب اول عزرا، نسخه یونانی و نیز اصل عبری یا آرامی این کتاب در دسترس نیست. بنابراین، ترجمه سبعینیه حاوی آن نیست و تنها پاره‏هایی از ترجمه یونانی آن در دسترس است; اما نسخه لاتین و ترجمه‏های دیگری از آن موجود است. این کتاب جزء کتاب‏های اپوکریفایی است. در نسخه ولگات، ترجمه لاتینی این کتاب به عنوان ضمیمه و پس از عهد جدید آمده است. (۱۴۸)

این کتاب را به سه بخش می‏توان تقسیم کرد: در دو فصل اول کتاب، خدا از قوم شکایت و عزرا را مکلف به تقویت ایمان مردم می‏کند و آمدن ملکوت خدا گوشزد شده است. این دو فصل از افزوده‏های مسیحیان به این کتاب است (۱۴۹) و در حدود سال ۱۰۰ م نوشته شده است. (۱۵۰) گاهی این بخش کتاب پنجم عزرا خوانده می‏شود. (۱۵۱) بخش دوم کتاب، از باب سوم تا چهاردهم را در برمی‏گیرد که در آن هفت مکاشفه، که ظاهرا در هنگام تبعید بابلی برای عزرا رخ داده، بیان شده است. این هفت مکاشفه عبارتند از: (۱۵۲)

۱) گفت و گویی بین عزرا و یک فرشته درباره عدالت‏خدا و بذر گناهی که در آدم نهاده شده است (۳:۱ – ۵:۲۰);

۲) گفت و گویی درباره خلقت، عصر مسیحایی و داوری پس از آن (۶:۳۵ – ۱۰:۵۹);

۳) گفت و گویی درباره سر این‏که خدا بنی اسرائیل را برگزیده است ولی بعدا آن‏ها را عذاب می‏کند(۵:۲۱ – ۶:۳۴);

۴) مکاشفه‏ای که در آن عزرا با کوه صهیون (اورشلیم) به صورت زنی مواجه می‏شود که در مرگ فرزندش عزاداری می‏کند (۹:۲۶ – ۱۰:۵۹);

۵) مکاشفه‏ای تمثیلی از یک عقاب با بال‏ها و سرهای زیاد که نشان دهنده امپراتوری روم است (باب‏های ۱۱ و ۱۲);

۶) مکاشفه‏ای که در آن مسیح به صورت انسانی تصویر شده که از دریا برمی خیزد و صعود می‏کند (باب ۱۳);

۷) در مکاشفه آخر، کتاب مقدس به عزرا الهام می‏شود و او آن را می‏نویسد.

از آن جا که این بخش تنها مشتمل بر مکاشفات منسوب به عزراست، برخی آن را کتاب عزرا می‏نامند. (۱۵۳) این بخش را یک یهودی ناشناخته، پس از تخریب دوم معبد وآوارگی یهود در سال ۷۰ م و نزدیک به پایان قرن اول نوشته است. (۱۵۴) هدف نویسنده تقویت‏یهودیان و پاسخ به شبهاتی بوده است که پس از آوارگی و بدبختی‏های یهود مطرح شده بود; او در قالب مکاشفه شبهات را مطرح می‏کند و پاسخ می‏دهد. نویسنده زمان نوشته خود را به دوره تبعید بابلی برمی‏گرداند و به عزرا نسبت می‏دهد تا بدین سان حجت و مقبولیت کسب کند. (۱۵۵)

این بخش در اصل به زبان عبری یا آرامی نوشته شده و بعد به یونانی ترجمه شده است. (۱۵۶) بخش سوم کتاب، که باب‏های ۱۴ و ۱۵ را در برمی گیرد، افزوده مسیحیان است که بعدها بین سال‏های ۲۶۰ – ۲۷۰ م نوشته شده‏اند (۱۵۷) .

این بخش، که آلام و گرفتاری‏های آخرالزمان و پایان تاریخ را بیان می‏کند، گاهی کتاب ششم عزرا خوانده می‏شود. (۱۵۸) برخی این کتاب را در مجموعه کتاب‏های قانونی (ثانوی) کلیسای ارتدوکس آورده‏اند (۱۵۹) و برخی دیگر چنین نکرده‏اند. (۱۶۰) با توجه به این‏که این کتاب در ترجمه سبعینیه موجود نیست احتمال اول بعید به نظر می‏رسد.

۱۷. دعای منسی

در عهد قدیم، در کتاب دوم پادشاهان، باب ۲۱، سرگذشت پادشاهی یهودی به نام منسی آمده که فسق و فجور بسیار می‏کرده است. همین سرگذشت را کتاب دوم تواریخ ایام روایت کرده است; اما در پایان کتاب اخیر آمده است که چون او به هشدارهای خدا گوش فرا نداد، به دست آشوریان به اسارت برده شد. منسی در اسارت توبه می‏کند و از خدا بخشایش می‏طلبد. پس خدا او را نجات می‏دهد و به وطنش بازمی گرداند. در کتاب دوم تواریخ ایام (۳۳:۱۸) آمده است: «و بقیه وقایع منسی و دعایی که نزد خدای خود کرد… اینک در تواریخ پادشاهان اسرائیل مکتوب است‏». درباره دعایی که این متن به آن اشاره می‏کند چیزی معلوم نیست; اما در بین بخش‏های اپوکریفایی عهد قدیم، بخشی به نام دعای منسی، مشتمل بر ۱۵ آیه وجود دارد. این دعا را می‏توان به سه بخش تقسیم کرد: وی در آیات یک تا هفت‏به خدا توجه دارد و او را تمجید و ستایش می‏کند; در آیه ۸ تا ۱۰ به خطاهای خود اعتراف می‏کند; و در آیات بعدی از خدا غفران و بخشایش می‏طلبد.

این دعا تنها در برخی از نسخه‏های یونانی وجود دارد و در متن عبری و نسخه سبعینیه موجود نیست و حتی برای جروم، مترجم معروفی که کتاب مقدس را در قرن چهارم م به لاتینی ترجمه کرده، ناشناخته بوده است. بنابراین این دعا در نسخه اصلی ولگات موجود نبوده، ولی بعدها در برخی از نسخه‏ها به عنوان ضمیمه عهد جدید، و در برخی از نسخه‏های قدیمی، پس از کتاب اول تواریخ ایام آمده است. (۱۶۱) از آن جا که این بخش بسیار مختصر است، تعیین زمان و مکان نگارش آن و نیز زبان اصلی آن را نمی‏توان به صورت یقینی بیان کرد، (۱۶۲) ولی برخی احتمال داده‏اند که در قرن اول یا دوم ق‏م در فلسطین نوشته شده باشد (۱۶۳) ،و برخی می‏گویند از سبک دعا برمی‏آید که در اصل به زبان عبری نوشته شده است. (۱۶۴)

نویسنده این دعا شناخته شده نیست، ولی دانشمندان این احتمال را که آن را فردی یهودی از زبان منسی نوشته باشد ترجیح می‏دهند. (۱۶۵) تنها فرقه ارتدوکس، (۱۶۶) و یا بخشی از آن (۱۶۷) ،برای این دعا اعتبار قانونی ثانوی قائلند.

۱۸. مزمور ۱۵۱ از مزامیر داود

کتاب مزامیر داود در نسخه عبری مشتمل بر ۱۵۰ مزمور است، ولی در برخی از نسخه‏ها پنج‏یا شش مزمور دیگر نیز هست که در بخش کتاب‏های مجعول العنوان آمده است. فرقه ارتدوکس برای مزمور شماره ۱۵۱ اعتبار قانونی قائل است و بنابراین کتب مزامیر نزد آن‏هایک مزمور بیشتر دارد. (۱۶۸)

ب)کتاب‏های مجعول العنوان (۱۶۹)
غیر از کتاب‏های قانونی و اپوکریفایی عهد قدیم، مجموعه دیگری از نوشته‏ها موجودند که با عهدقدیم مرتبطند. (۱۷۰) این مجموعه‏«سوداپیگرافا» یا «مجعول العنوان‏» خوانده می‏شوند. علت این نام‏گذاری آن است که نگارش اغلب کتاب‏های این مجموعه به شخصیت‏های بزرگ گذشته نسبت داده شده است، در حالی که در واقع آنان نویسنده این‏کتاب‏ها نیستند. (۱۷۱) این‏کتاب‏ها را برخی از یهودیان‏و مسیحیان نگاشته‏اند و خود را پشت عنوان یک‏قهرمان باستانی پنهان‏کرده‏اند. در واقع باید این‏کار را عادی، و نه جعل یا تقلب، به حساب آورد. در این قبیل نوشته‏ها نویسنده فرض می‏کرد که اگر فلان قهرمان باستانی در حادثه‏ای‏خاص حاضر بود درباره آن چه می‏گفت; پس از زبان حال او سخن می‏گوید. (۱۷۲) برخی این مجموعه را این گونه تعریف کرده‏اند:

واژه سوداپیگرافا به مجموعه‏ای از نوشته‏های یهودی یا یهودی – مسیحی اشاره دارد که: الف) در کتاب مقدس عبری، عهد جدید، مجموعه اپوکریفایی و نوشته‏های حاخامی (۱۷۳) مندرج نیستند; ب) با متون کتاب مقدس یا شخصیت‏های آن مرتبطند; ج) اغلب به یکی از شخصیت‏های باستانی مورد احترام کتاب مقدس نسبت داده شده‏اند; د) در بردارنده پیامی از طرف خدایند که به زمانی که در آن نوشته شده‏اند مربوط است; ح) بین سال‏های ۲۵۰ ق‏م تا ۲۰۰ م نوشته شده‏اند، و اگر بعد از این دوره نوشته شده‏اند، دربردارنده سنت‏های یهودی همین دوره‏اند. (۱۷۴) با این حال نام‏گذاری این مجموعه به «مجعول العنوان‏» دقیق نیست; چون اولا همه کتاب‏های این مجموعه این‏گونه نیستند و ثانیا خارج از این مجموعه هم کتاب‏هایی با این خصوصیت وجود دارند. (۱۷۵)

جمع‏آوری این مجموعه به زمان‏های اخیر تعلق دارد. این مجموعه به زبان آلمانی در کتابی تحت عنوان Die Apokryphen undPseudepigraphen des Alten Testaments ،در دو مجلد، (۱۹۰۰ ، Tubingen ) به سر ویراستاری Emil Kautzsch به چاپ رسیده است. در زبان انگلیسی در کتابی تحت عنوان The Apocrypha andPseudepigrapha of the OldTestament در دو جلد (۱۹۱۳ ، Oxford ) به ویراستاری آر. اچ چارل (۱۷۶) به چاپ رسیده است. نسخه انگلیسی، علاوه بر همه کتاب‏های نسخه آلمانی، چهار کتاب اضافه را نیز در بردارد. (۱۷۷) تعدادی از این کتاب‏ها در کتابی تحت عنوان The Forgotten Books of Eden (178) به ویراستاری روترفورد اچ پلات (۱۷۹) جمع آوری شده است. هم‏چنین تعدادی دیگر از این نوشته‏ها در مجموعه‏ای به زبان عربی تحت عنوان مخطوطات قمران – البحر المیت، التوراه – کتابات ما بین العهدین، جلدهای دوم و سوم گردآوری شده است.

درباره تعداد کتاب‏هایی که تحت عنوان «سوداپیگرافا» قرارمی گیرند اختلاف است. این اختلاف از اختلاف در تعداد و برخی دیگر ۵۲ دانسته‏اند. (۱۸۲) گروه نخست عنوان «عهدهای مشایخ دوازده‏گانه‏» را به تفکیک، و گروه دوم یک جا و تحت همین عنوان آورده‏اند. ولی در میان این مجموعه کتاب‏هایی وجود دارد که برخی از گروه‏هابرای آن‏ها اعتبار قانونی (ثانوی) قائلند و اگر آن‏ها را کنار بگذاریم، و نیز کتاب مشایخ سه گانه را هم یک کتاب به حساب آوریم، تعداد کتاب‏های این مجموعه ۴۷ عدد می‏شود. این مجموعه را به لحاظ موضوع و مطالب مندرج در آن‏ها به پنج دسته تقسیم کرده‏اند: (۱۸۳)

۱. آثار و نوشته‏های مربوط به مکاشفه (۱۸۵)
کلمه apocalyptic از کلمه یونانی apocalypsis به معنای «وحی و مکاشفه‏» یا آشکار سازی است. از آن‏جا که این دسته از نوشته‏ها، در بردارنده ادعای مکاشفه درباره مقاصد سری خدا، پایان جهان و استقرار حکومت‏خدا بر زمین هستند، این واژه درباره آن‏ها به کار رفته است. (۱۸۵) نوزده کتاب در این مجموعه قرار می‏گیرند که عبارتند از:

۱-۱. کتاب اول خنوخ (۱۸۶) (مکاشفه خنوخ به زبان حبشی (۱۸۷) )

بنابر عهد قدیم، خنوخ فرزند یارد است که با چند واسطه به حضرت آدم می‏رسد. (۱۸۸) در این مجموعه سه کتاب منسوب به خنوخ وجود دارد که مهم‏ترین آن‏ها کتاب اول خنوخ است. کامل‏ترین نسخه این کتاب به زبان حبشی و تنها بخش‏هایی از آن به زبان یونانی است و بخش‏هایی از آن نیز به زبان آرامی در قمران (۱۸۹) کشف شده است; از این رو گاهی این کتاب را مکاشفه حبشی خنوخ می‏خوانند. (۱۹۰) کتاب اول خنوخ از پنج‏بخش تشکیل شده است: بخش اول ابتدا سرگذشت فرشتگانی را بیان می‏کند که ساقط شده و در زمین به فساد می‏پردازند; سپس سفرهای رؤیایی خنوخ را مطرح می‏کند. بخش دوم مشتمل بر حکمت‏ها و مثل‏هایی از خنوخ است. بخش سوم بحثی درباره فلک و نجوم است. بخش چهارم به بیان دو رؤیای خنوخ می‏پردازد و در بخش پنجم مواعظ اخلاقی خنوخ آمده است. (۱۹۱) تاریخ نگارش بخش‏های مختلف این کتاب را از قرن سوم ق م تا قرن اول م دانسته‏اند. (۱۹۲)

۲-۱. کتاب دوم خنوخ (۱۹۳) (مکاشفه خنوخ به زبان اسلاوی (۱۹۴) )

کتاب دوم خنوخ مکاشفه‏ای فوق العاده است که در بردارنده بصیرت‏هایی درباره جهان و انسانیت است. (۱۹۵) نسخه موجود این کتاب به زبان اسلاوی است و به همین جهت گاهی مکاشفه اسلاوی خنوخ خوانده می‏شود. (۱۹۶) متن اصلی این کتاب احتمالا نزدیک به پایان قرن اول م (۱۹۷) ،پس از تخریب دوم معبد در سال ۷۰ م و آوارگی یهود، و تحت تاثیر مصیبت‏های وارده به آن‏ها، نوشته شده است. (۱۹۸)

۳-۱. کتاب سوم خنوخ (مکاشفه خنوخ به زبان عبری)

این کتاب که یک اثر یهودی و به زبان عبری است، به دست افراد مختلفی نوشته شده و در قرن پنجم یا ششم م به شکل کنونی درآمده است، اما بخش‏هایی از آن احتمالا در قرن‏های اول یا دوم م نوشته شده است. (۱۹۹) این کتاب نیز تحت تاثیر مصائب یهود، پس از تخریب معبد در سال ۷۰ میلادی، نگاشته شده است. (۲۰۰)

۴-۱. پیشگویی‏های الهامی (۲۰۱)

این کتاب، که ترکیبی از نوشته‏های یهودیان اولیه و مسیحیان بعد است، مصائب و بلایای آینده (از جمله تخریب دوم معبد) (۲۰۲) را پیشگویی می‏کند. (۲۰۳) تاریخ نگارش این مجموعه از قرن دوم ق‏م تا قرن هفتم م است. (۲۰۴)

۵-۱. رساله سام (۲۰۵)

تعیین تاریخ نگارش این کتاب مشکل است، اما ظاهرا در پایان قرن اول ق م در اسکندریه تالیف شده است. (۲۰۶)

۶-۱. مجعول حزقیال (۲۰۷)

این کتاب، که مشتمل بر پیشگویی درباره مصائب قوم، از جمله تخریب دوم معبد، بوده است، (۲۰۸) ناپدید گشته و تنها نقل‏ها و گزیده‏هایی از آن در نوشته‏های پدر مسیحی قرن چهارمی، اپیفانوس (۲۰۹) ،و تلمود بابلی موجود است. تاریخ اصل این سند به حدود آغاز دوره مسیحی برمی‏گردد. (۲۱۰)

۷-۱. مکاشفه صفنیا (۲۱۱)

این کتاب، که تنها بخش‏هایی از آن باقی مانده و یک اثر یهودی است، سفرهای صفنیا به بهشت و دوزخ را توصیف می‏کند. این کتاب اندکی قبل یا بعد از شروع دوره مسیحی نوشته شده است. (۲۱۲)

۸-۱. کتاب چهارم عزرا

این کتاب یک اثر یهودی است که پس از تخریب دوم معبد نوشته شده است. (۲۱۳) نام‏گذاری این کتاب به کتاب چهارم، مطابق نسخه ولگات است که در آن غیر از کتاب قانونی عزرا، دو کتاب دیگر به عزرا منسوب شده است. (۲۱۴) این کتاب که مشتمل بر یک رؤیا است (۲۱۵) بعدا به دست مسیحیان دچار تغییراتی شد. (۲۱۶)

۹-۱. مکاشفه یونانی عزرا

این مکاشفه، که به زبان یونانی است، رؤیای عزرا درباره بهشت، دوزخ و دجال را گزارش می‏دهد. این کتاب در شکل کنونی‏اش یک اثر مسیحی نسبتا متاخر است و شاید در قرن نهم م گردآوری شده باشد، اما ترکیبی از منابع یهودی و مسیحی است. (۲۱۷)

۱۰-۱. رؤیای عزرا

این‏کتاب نیز یک اثر مسیحی است که شباهت آن با دیگر کتاب‏های عزرا، مانند کتاب چهارم و مکاشفه، روشن‏است. تاریخ‏نگارش این‏کتاب بین‏قرن چهارم تا هفتم م بوده است. (۲۱۸)

۱۱-۱. مسائل عزرا

این کتاب نیز یک اثر مسیحی است که با دیگر کتاب‏های عزرا شباهت دارد. تاریخ نگارش این کتاب مشخص نیست. (۲۱۹)

۱۲-۱. مکاشفه عزرا

این کتاب، که با دیگر کتاب‏های عزرا کمتر شباهت دارد و با رساله سام شبیه است، ویژگی‏های‏سالی را که‏با روز یونانی‏آغاز می‏شود، توصیف می‏کند. این‏نیز یک‏اثر مسیحی است که تعیین تاریخ آن مشکل است، اما یقینا قبل از قرن نهم م نوشته شده است. (۲۲۰)

۱۳-۱. مکاشفه شدرک (۲۲۱)

این کتاب در شکل کنونی‏اش یک اثر مسیحی است که احتمالا در قرن پنجم م نوشته شده است; اما عناصری از قرون اولیه مسیحی را در خود دارد. (۲۲۲)

۱۴-۱. کتاب دوم باروخ (مکاشفه باروخ به زبان سریانی)

این کتاب، که شباهت‏بسیار زیادی با کتاب چهارم عزرا دارد، مکاشفه‏ای درباره مصیبت‏های تخریب اورشلیم و آخرالزمان و مسائل دیگر است. (۲۲۳) این مکاشفه که یک اثر یهودی است، در حدود سال ۱۰۰ م نوشته شده است. (۲۲۴)

۱۵-۱. کتاب سوم باروخ (مکاشفه باروخ به زبان یونانی)

این کتاب از یک مکاشفه حکایت می‏کند که در آن امور مختلفی وجود دارد; اما بخش عمده آن به مصائبی که بر شهر اورشلیم در تخریب دوم معبد وارد شده و علل آن می‏پردازد. (۲۲۵) این اثر یا از سنت‏یهودی استفاده کرده یا یک اثر یهودی است که به دست‏یک مسیحی ویراستاری شده است. تاریخ نگارش اصل یهودی آن به قرن اول یا دوم م برمی‏گردد. (۲۲۶)

۱۶-۱. مکاشفه ابراهیم

این مکاشفه، که تنها به زبان اسلاوی باقی مانده، دو قسمت دارد: در قسمت اول حضرت ابراهیم، که فرزند تارح بت‏ساز است، از خدا هدایت می‏جوید و در قسمت دوم یک قربانی تقدیم خداوند می‏کند و در رؤیایی برروی بال‏های کبوتری به آسمان صعود می‏کند (۲۲۷) . دانشمندان تاریخ نگارش اصل یهودی این کتاب را بین ۷۰ تا ۱۵۰ م دانسته‏اند. (۲۲۸)

۱۷-۱. مکاشفه آدم

این کتاب در شکل کنونی‏اش یک کتاب گنوسی است، اما نه گنوسی مسیحی; بسیاری از دانشمندان برآنند که این اثر از سنتها یا منابع یهودی مربوط به قرن اول م گرفته شده است. (۲۲۹)

۱۸-۱. مکاشفه ایلیا (۲۳۰)

این کتاب از سه بخش تشکیل شده است: در بخش اول، الیاس (ایلیا) مردم را نصیحت می‏کند; بخش دوم به پیشگویی جنگ بین آشوریان و ایرانیان و سرنوشت آن می‏پردازد; بخش سوم پیشگویی ظهور مسیح و دجال است. (۲۳۱) این کتاب، که ترکیبی از مواد یهودی و مسیحی است، احتمالا بین سال‏های ۱۵۰ تا ۲۷۵ م نوشته شده است. (۲۳۲)

۱۹-۱. مکاشفه دانیال

این کتاب در شکل کنونی‏اش قطعا در اوایل قرن نهم م نوشته شده، اما مشتمل بر سنت‏هایی یهودی است که مربوط به قرون پیشین است. برخی از دانشمندان برآنند که بخش‏هایی از این کتاب احتمالا در قرن چهارم نوشته شده است. (۲۳۳)

۲. وصیت‏ها (۲۳۴)
دسته دوم از کتاب‏های مجعول العنوان عهد قدیم، وصیت‏ها هستند (که اغلب بخش‏هایی از آن‏ها مکاشفه‏ای است). این مجموعه مشتمل بر شش عنوان است که عبارتند از: (۲۳۵)

۲-۱. وصیت‏های مشایخ (۲۳۶) دوازده‏گانه

دوازده اثر منسوب به دوازده فرزند حضرت یعقوب تحت این عنوان می‏گنجند و همان طور که قبلا گذشت، برخی در شمارش تعداد کتاب‏های «مجعول العنوان‏»، نام آن‏ها را به تفکیک می‏آورند. این دوازده کتاب حاوی آموزش‏های اخلاقی و اغلب همراه با رؤیا و مکاشفه‏اند. (۲۳۷) این کتاب در شکل کنونی‏اش یک اثر مسیحی است که تاریخ آن به نیمه دوم قرن دوم م برمی گردد; (۲۳۸) اما بیشتر دانشمندان برآنند که فقرات مسیحی آن الحاقی است و به اصل یهودی کتاب، که تاریخش به قرن دوم یا اول ق‏م برمی گردد، افزوده شده‏اند. (۲۳۹) از قطعه‏هایی از این اثر، که در قمران کشف شده است، برمی‏آید که اصل آن آرامی و عبری بوده و به دست مسیحیان به یونانی ترجمه شده است. (۲۴۰)

۲-۲. وصیت ایوب

به گفته مؤلف این کتاب، ایوب نزدیکان خود را در بستر مرگ نزد خویش جمع و آخرین وصیت‏ها را به آنان می‏کند. این کتاب نشان‏دهنده صبر و استقامت ایوب در مقابل بلایاست. (۲۴۱) وصیت ایوب، که یک اثر یهودی است، در ابتدای عصر مسیحیت نوشته شده است. (۲۴۲)

۳-۲. وصیت‏های مشایخ سه گانه (ابراهیم، اسحاق و یعقوب)

وصایای سه شیخ، یعنی ابراهیم، اسحاق و یعقوب، در اصل سه کتابند که به هم ضمیمه شده‏اند. کتاب دوم و سوم دو اثر مسیحی‏اند که به کتاب ابراهیم، که اثری یهودی است، ملحق شده‏اند. (۲۴۳) این اثر نیز در بردارنده نکاتی اخلاقی است. (۲۴۴) دو وصیت اسحاق و یعقوب در قرن دوم یا سوم م به وصیت ابراهیم، که تاریخش احتمالا به پایان قرن اول یا آغاز قرن دوم م برمی‏گردد، ملحق شده‏اند. (۲۴۵) گاهی این سه اثر با سه عنوان مجزا آورده می‏شوند.

۴-۲. وصیت موسی

این کتاب، که گاهی به نام‏های صعود موسی و کتاب موسی نیز خوانده می‏شود، دربردارنده وصایای موسی به یوشع ابن نون است. در این کتاب حوادثی که برای بنی اسرائیل پیش می‏آید بیان شده است. (۲۴۶) کتاب وصیت موسی یک اثر یهودی است که در اوایل عصر مسیحی به شکل کنونی درآمده است. (۲۴۷) تنها بخشی از کتاب، که از یونانی به زبان لاتین ترجمه شده، باقی مانده است. (۲۴۸) زبان اصلی این اثر عبری بوده است. (۲۴۹)

۵-۲. وصیت‏سلیمان

این کتاب داستانی است درباره این‏که چگونه سلیمان با به‏کارگیری سحر و جنیان معبد را ساخت. این اثر در شکل موجودش حدود قرن سوم م نوشته شده است; (۲۵۰) اما برخی از دانشمندان برآنند که این کتاب دربردارنده نوشته‏ای یهودی است که تاریخش به قرن اول م برمی‏گردد. (۲۵۱)

۶-۲. وصیت آدم

این کتاب، که یک اثر ترکیبی است، دربردارنده بحث‏هایی درباره ساعات روز، پیشگویی و سلسله مراتب قدرت‏های آسمانی است. (۲۵۲) تاریخ این اثر را در شکل کنونی‏اش، که یک اثر مسیحی است، برخی پایان قرن سوم (۲۵۳) و برخی قرن پنجم م دانسته‏اند. (۲۵۴) بخش‏های یهودی این کتاب ممکن است در قرن دوم نوشته شده باشد. (۲۵۵)

۳. گسترش داستان‏های عهد قدیم و داستان‏های دیگر
از آن جا که حجیت الهی کتاب‏های عهد قدیم به رسمیت‏شناخته شده بود، این آثار بر زندگی روزمره و دینی یهودیان جهان یونانی عمیقا تاثیر داشت. همین امر باعث‏شده است که نوشته‏های بسیاری تحت تاثیر ادبیات و اعتقادات عهد قدیم در این دوره (قرن سوم ق‏م تا قرن دوم ق‏م) به وجود آید. از جمله این نوشته‏ها داستان‏هایی است که پیرامون حکایت‏های عهد قدیم به وجود آمده است و در مجموعه سوداپیگرافا قرار می‏گیرد. (۲۵۶) این مجموعه مشتمل بر سیزده کتاب است که تنها یکی از آن‏ها (رساله اریستیاس) درباره حکایات عهد قدیم نیست. (۲۵۷)

۱-۳. رساله اریستیاس (۲۵۸)

این رساله، که در نیمه اول قرن دوم ق‏م نوشته شده، (۲۵۹) حکایت‏یک مشرک یونانی زبان (اریستیاس) است که در نامه‏ای به برادرش از یهودیت تمجید می‏کند و از هیئت مترجمان سبعینیه سخن می‏گوید. در واقع این اثر نوشته یک یهودی اسکندرانی است که یهودیت را به زبانی مطرح می‏کند که برای یونانیان قابل فهم باشد.

۲-۳. پنجاهه‏ها (یوبیلها) (۲۶۰)

این کتاب یک تقویم تاریخی است مطابق حوادث سفر پیدایش و بخشی از سفر خروج، که در آن هر ۴۹ ساله یک پنجاهه به حساب آمده و طبق این پنجاهه‏ها حوادثی که در این مقطع رخ داده تقسیم بندی شده است. (۲۶۱) این کتاب در ظاهر به وسیله یک فرشته به حضرت موسی وحی شده است. (۲۶۲) این کتاب در قرن دوم ق‏م نوشته شده است. (۲۶۳)

۳-۳. شهادت و عروج اشعیا

این کتاب از سه بخش تشکیل شده است: بخش «عروج اشعیا» (باب‏های ۱ – ۵) یک اثر یهودی است که احتمالا در سال ۱۰۰ ق‏م نوشته شده است. بخش دیگر این کتاب یک اثر مسیحی است‏به نام «رؤیای اشعیا» (باب‏های ۶ – ۱۱) که قبل از قرن سوم م نوشته شده است. بخش سوم، که باز یک اثر مسیحی به نام «وصیت‏حزقیا» (۳: ۱۳ – ۴: ۲۲) است، احتمالا در پایان قرن اول نوشته شده است. این سه بخش قبل از قرن چهارم م به هم الحاق شده‏اند. (۲۶۴)

بنا به گفته این کتاب، اشعیای نبی به حزقیا، پادشاه یهودیه، از جنایاتی که پسرش منسی پس از او مرتکب می‏شود خبر می‏دهد. پس از مرگ حزقیا این حوادث رخ می‏دهد. منسی وصایای پدر را فراموش می‏کند و به فسق و فجور روی می‏آورد و اشعیا را به شهادت می‏رساند. (۲۶۵)

۴-۳. یوسف و اسنات

این کتاب دو بخش دارد: در بخش اول به ماجرای ازدواج یوسف و اسنات و در بخش دوم به اقدامات پسر فرعون برای جدایی این دو پرداخته شده است. (۲۶۶) این کتاب ماجرای ازدواجی را که در سفر پیدایش (۴۱: ۴۵) به اختصار آمده، توسعه داده است. دانشمندان امروزی برآنند که این کتاب در حدود ۱۰۰ م یا زودتر از آن نوشته شده است. (۲۶۷)

۵-۳. زندگی آدم و حوا

داستان زندگی آدم و حوا، که در سفر پیدایش باب‏های دوم تا چهارم بیان شده، در این کتاب به صورتی مفصل‏تر و با اضافاتی آمده است. این کتاب به زبان یونانی است، ولی نویسنده از منابع عبری و آرامی نیز استفاده کرده است. گاهی این کتاب را زندگی آدم‏و حوا به زبان یونانی می‏نامند تا از ترجمه‏های آن که به زبان‏های مختلف، از جمله لاتین، است تمیز داده شود. (۲۶۸) این کتاب در قرن اول‏م و احتمالا نیمه اول آن، نوشته شده است. (۲۶۹)

۶-۳. مجعول فیلون (۲۷۰)

این کتاب بازنویسی سفر پیدایش تا کتاب دوم سموئیل نبی است، که ماجراهای این بخش را به صورت اسطوره‏ای شرح و بسط می‏دهد. این کتاب بین سال‏های ۷۰ تا ۱۳۵ م یا اندکی قبل از سال ۷۰ م نوشته شده است. (۲۷۱)

۷-۳. زندگی انبیا

این کتاب، که داستان زندگی و مرگ ۲۳ پیامبر را بیان می‏کند، گذشته از افزوده‏های مسیحی، آمیخته‏ای از فرهنگ عامیانه اساطیر است. این اثر در قرن اول م یا اندکی قبل از آن نوشته شده است. (۲۷۲)

۸-۳. نردبان یعقوب (۲۷۳)

در سفر پیدایش چنین نقل شده است: یعقوب در رویا نردبانی را دید که بر روی زمین قرار دارد و سر آن در آسمان است; فرشتگان از نردبان بالا و پایین می‏روند و خدا بالای آن ایستاده است و با یعقوب سخن می‏گوید. (۲۷۴) کتاب نردبان یعقوب شرح این رؤیاست. برخی از دانشمندان برآنند که باب اول تا ششم این کتاب یک اثر یهودی است و احتمالا در اواخر قرن اول نوشته شده، و باب هفتم یک اثر مسیحی است که بعدا افزوده شده است. (۲۷۵)

۹-۳. کتاب چهارم باروخ

یا نسخه حبشی آن است. (۲۷۷) کتاب چهارم باروخ، که اندکی پس از سال ۱۰۰ م نوشته شده، اثری یهودی است که فردی مسیحی آن را ویراستاری کرده است. (۲۷۸)

۱۰-۳. ینیس و یمبریس (۲۷۹)

این کتاب داستانی است درباره جادوگران فرعون که با موسی مبارزه می‏کردند (سفر خروج، باب‏های ۷ و ۸، و دوم تیموتائوس، ۳: ۸ – ۹). کتاب در شکل کنونی‏اش یک اثر مسیحی است، اما قطعا اصل آن به سنت‏های یهودی قبل از قرن اول م برمی‏گردد. (۲۸۰)

۱۱-۳. تاریخ رکابیان (۲۸۱)

این کتاب شرحی افسانه‏ای است‏بر باب ۳۵ از کتاب ارمیای نبی. کتاب تاریخ رکابیان در شکل کنونی‏اش یک اثر مسیحی است که تاریخش حداقل به قرن ششم م برمی‏گردد. اما ادله‏ای وجود دارد که بخش‏های اصلی این کتاب از یک اثر یهودی گرفته شده که تاریخ آن به سال ۱۰۰ م برمی‏گردد. (۲۸۲)

۱۲-۳. الداد و میداد (۲۸۳)

در سفر اعداد سرگذشت دو نفر از مومنان به حضرت موسی آمده است که نبوت می‏کرده‏اند. (۲۸۴) کتاب الداد و میداد، که به نام این دو نفر است، بسط و گسترش این داستان است. این کتاب ناپدید شده و تنها بخشی از آن باقی مانده است که کتاب شبان هرماس از آن نقل می‏کند. تعیین تاریخ نگارش این کتاب مشکل است اما احتمالا اصل آن یک اثر یهودی قدیمی بوده است. (۲۸۵)

۱۳-۳. تاریخ یوسف

این کتاب به شرح و بسط بخشی از سرگذشت‏حضرت یوسف، که در سفر پیدایش (۴۱: ۳۹ تا ۴۲:۳۸) آمده است، می‏پردازد. تعیین تاریخ نگارش این کتاب، که یک اثر یهودی است، مشکل است ولی از کتب قدیمی است و قطعا قبل از قرن ششم م نوشته شده است. (۲۸۶)

۴. آثار حکمت‏آمیز و فلسفی
کتاب‏های این بخش تلاشی است که یهودیان یونانی مآب کرده‏اند تا از فعالیت‏های عقلانی انسان‏های آن دوره گزارش دهند. (۲۸۷) این کتاب‏ها، که مشتمل بر مطالبی در جنبه‏های مختلف زندگی انسان، چه دینی و چه دنیوی‏اند، از فرهنگ‏های معاصر یهودیان برگرفته شده‏اند و اغلب سعی شده در پرتو عهد قدیم بازنویسی شوند. (۲۸۸) این بخش مشتمل بر سه کتاب است که عبارتند از:

۱-۴. کتاب احیقار (۲۸۹)

این کتاب درباره داستان زندگی و اندرزهای حکیمی به نام احیقار (۲۹۰) (احتمالا همان لقمان حکیم) است. کتاب در آغاز احیقار را وزیر حکیم و خردمند سنحاریب، پادشاه آشور، معرفی می‏کند. این داستان در برخی از نسخه‏های کتاب هزار و یک شب موجود است. این کتاب، که یک اثر آشوری مربوط به قرن هفتم یا ششم ق‏م است، از زمان کتاب‏های سوداپیگرافا بیرون است، اما از این جهت در آن گنجانیده شده که برای شناخت اندیشه‏های یهود اولیه اهمیت دارد. (۲۹۱) برخی تاریخ نگارش این کتاب را قرن چهارم یا پنجم ق‏م، و نویسنده کتاب طوبیت (از کتاب‏های اپوکریفایی) را متاثر از آن می‏دانند. (۲۹۲) در باب اول کتاب طوبیت اشاره‏ای به داستان احیقار شده است.

۲-۴. مجعول فوسیلیدس (۲۹۳)

این‏اثر، که‏کتابی در حکمت و پند و اندرز یهود است، به شاعری از اهالی ایونیا، که در قرن‏ششم‏ق‏م‏می‏زیسته، نسبت‏داده‏شده‏است‏وتاریخ‏نگارش‏آن‏به‏۵۰ق‏م‏تا۱۰۰م‏برمی‏گردد. (۲۹۴)

۳-۴. منندر (۲۹۵) سریانی (۲۹۶)

این کتاب مجموعه‏ای از گفته‏های حکمت‏آمیز است که فردی یهودی در حدود قرن سوم م آن را جمع آوری کرده است. (۲۹۷) این اثر به کتاب احیقار و کتاب حکمت‏یشوع بن سیراخ بی‏شباهت نیست. (۲۹۸)

۵. دعاها، مزامیر (۲۹۹) و غزل‏ها (۳۰۰)
مناجات‏ها، سرودها و غزل‏های یهود که مربوط به این دوره‏اند، بخش آخر کتاب‏های سوداپیگرافایی عهد قدیم را تشکیل می‏دهند. برخی از این آثار تحت تاثیر شیوه شعر و سرود اولیه یهود، مانند مزامیر داود، هستند و برخی دیگر آزادترند. (۳۰۱) این بخش مشتمل برشش اثر است که عبارتند از:

۱-۵. مزمورهای اضافی داود

علاوه بر کتاب مزامیر داود، که جزء کتاب‏های قانونی عهد قدیم و مشتمل بر ۱۵۰ مزمور است، پنج مزمور دیگر، و نیز چند آیه از یک مزمور، وجود دارد که به داود منسوب است. (۳۰۲) این مجموعه در زمان‏های مختلف از قرن سوم تا اول ق‏م نوشته شده‏اند. (۳۰۳)

۲-۵. مزامیر سلیمان

این کتاب که مشتمل بر هیجده مزمور و شبیه به مزامیر داود است، در اصل به عبری نوشته شده ولی اکنون تنها نسخه یونانی آن موجود است. (۳۰۴) این اثر در اورشلیم یا اطراف آن به دست‏یک یهودی پارسا، در نیمه دوم قرن اول ق‏م، نوشته شده است. (۳۰۵)

۳-۵. دعاهای یونانی‏مآب کنیسه‏ای (۳۰۶)

این دعاها، که در کتاب هفتم و هشتم کتاب قواعد حواری (۳۰۷) حفظ شده‏اند، در شکل کنونی‏شان اثری مسیحی‏اند، اما ممکن است‏بقایای ادعیه یهودی و مربوط به سده‏های اولیه م باشند. (۳۰۸) تاریخ جمع‏آوری شکل کنونی این اثر را برخی قرن دوم و سوم م احتمال داده‏اند. (۳۰۹)

۴-۵. دعای یوسف

این کتاب بیشتر به کتاب‏های بخش گسترش حکایات عهد قدیم شبیه است و تنها بخش‏هایی از آن باقی مانده است. (۳۱۰) تاریخ نگارش این کتاب، که یک اثر یهودی است، به قرن اول م برمی‏گردد. (۳۱۱)

۵-۵. دعای یعقوب

این کتاب ناپدید شده و تنها بیست و شش خط آن باقی مانده است. این اثر یک دعای یهودی است که تعیین تاریخ آن مشکل است، اما قبل از قرن چهارم م (۳۱۲) و احتمالا در قرن اول (۳۱۳) نوشته شده است.

۶-۵. قصیده‏های سلیمان

این کتاب، که اولین کتاب سرود مسیحی است، به شکل سرودهای مزامیر داود است. (۳۱۴) تاریخ این اثر به حدود سال ۱۰۰ م برمی‏گردد و با انجیل یوحنا شباهت زیادی دارد و مشتمل بر چهل و دو سرود است. (۳۱۵)

 عبدالرحیم سلیمانی‏اردستانی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا