کسی که خدا و معاد را قبول ندارد چگونه می‏توان معاد را برای او ثابت کرد؟

كسي كه خدا و معاد را قبول ندارد چگونه مي‏توان معاد را براي او ثابت كرد؟

دلایلی که برای اثبات وجود خداوند اقامه شده است، متعدد و متنوع است. اما اصل کلی در تمامی این دلایل این است که آنها به منزله تابلوهای راهنمایی و فلش‏هایی هستند که انسان را از جهت‏های گوناگون متوجه یک امر فطری و روشن و بدیهی می‏کنند، زیرا وجود خداوند متعال از روشنترین و واضح‏ترین مفاهیم برای بشر است. شاید یکی از ساده‏ترین این دلایل برهان نظم باشد که دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان به بیان‏های مختلف بدان تمسک جسته‏اند. برای نمونه می‏توانید به کتاب “توحید استاد شهید مطهری”، ص ۵۵ – ۹۸ و کتاب “اثبات وجود خدا” ویرایش “جان کلوور مونسما” ترجمه احمد آرام و دیگران از سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی که به قلم برخی از دانشمندان علوم طبیعی نگارش یافته است و کتاب کم حجم و پرفایده “علم و ایمان در گفتگو با دانشمندان” تدوین جواد محقق از انتشارات مدرسه مراجعه کنید. در کتاب اثبات وجود خدا، ص ۲۲۷ – ۲۳۰ بیانی از پرفسور ادموند کارل کور نفلد استاد و محقق شیمی آورده شده که پاسخ به همان مشکلی است که دوست شما مطرح کرده است. بله حقیقت مطلب این است که خداوند متعال خود را از لابلای اتم‏ها و نوترون‏ها نمایانده است، چنانچه خود را در تمام وجود آدمیان نشان داده است منتها چشمی بینا می‏خواهد.
 از همه بیچاره‏تر خفاش بود              کو عدوی آفتاب فاش بود  اما یکی از بهترین دلایل برای اثبات وجود خداوند متعال، دلیل فطرت است که به بیانهای گوناگون تبیین شده است. و ما به اختصار به یکی از آنها اشاره می‏کنیم:
 ۱. ما برای حل مشکلات و نیازهای خود به دنبال راه‏حل‏های گوناگون می‏رویم. اما بزودی در می‏یابیم که تمام آنها نیز چون ما نیازمند و محتاجند و نمی‏توانند نیاز ما را برآورده کنند. ۲. نیازهای ما محدود به احتیاجات مادی نیست. بلکه نیازهای معنوی و علمی را نیز شامل می‏شود. در این جهت نیز در می‏یابیم که دیگران نمی‏توانند ما را یاری دهند.
 ۳. آنگاه که از همه موجودات ناامید شدیم و دلیل این ناامیدی هم این بود که آنها نیز چون ما نیازمند هستند، روی به بی‏نیاز مطلق می‏کنیم. زیرا هنوز نیاز را در خود احساس می‏کنیم و این نیازها نیز توسط کسی یا چیزی برطرف نشده است. از طرفی امید به برطرف شدن نیاز خود داریم. چنین است که رو به حق مطلق می‏آوریم. این راهی است که حضرت ابراهیم(ع) در مواجه با مشرکان زمان خود رفت و فرمود که من آنهایی که افول می‏کنند، دوست ندارم و با تمام وجود روی به سوی کسی می‏آورم که آفرینده آسمانها و زمین است، (الانعام: ۷۳ – ۷۹) طی این مراحل هیچ نیازی به معلم ندارد، منتها دل‏مشغولی‏های دنیوی و عادت به توجه به علتهای مادی و طبیعی برخی از ما را از وجود خداوند متعال دور کرده است. این فطرت سرمایه اصلی و اولیه انسان است که نیاز به تقویت دارد. شرط لازم فهم معارف بلند الهی است اما شرط کافی نیست و در سایه تعالیم الهی و انبیاء و اولیاء الهی و تزکیه و عبادت شکوفا می‏شود و با تأسف فراوان به دلیل گناهان زیر خروارها خاک دفن می‏گردد. برای آگاهی بیشتر ر.ک: ۱. تفسیر المیزان، ج ۶، ص ۲۳۸ به بعد ذیل آیه ۱۰۵ سوره مبارکه مائده و ج ۱۴، ص ۱۹۳ به بعد ذیل آیه ۱۲ سوره مبارکه طه ۲. معارف قرآن استاد مصباح یزدی، ج ۱ – ۳، ص ۲۶ – ۳۷ انتشارات در راه حق به جز این دلیل دلایل دیگری نیز اقامه شده است که برخی از آنها را می‏توانید در کتاب “توحید استاد مطهری”، ص ۱۱ – ۲۲۲ و آموزش عقاید استاد مصباح یزدی، صص ۴۹ – ۶۲ مطالعه فرمایید. ۲-۱ درباره معاد هم دلایل متعددی اقامه شده است که به یکی از آنها اشاره می‏شود: اگر معاد و قیامتی در کار نباشد و نیکان به پاداش کارهای خوب خود و بدکاران به سزای رفتار ناپسند خود نرسند، آفرینش انسان عبث و بیهوده می‏شود و این با حکمت خداوند متعال نمی‏سازد. زیرا اولاً ثابت شد که خداوند وجود دارد و تمام موجودات به او نیازمندند، ثانیاً انسان آزاد آفریده شده است و با حسن اختیار یا سوء اختیار خود راه راست و درست یا نادرست را انتخاب می‏کند. ثالثاً همگی در این دنیا به پاداش و سزای عمل خویش نمی‏رسند. پس باید جایی باشد که مردمان پاداش یا سزای رفتار خود را ببینند و گرنه خلقت بیهوده می‏شود. واقعیت این است که در ورای دلایل متعدد عقلی و نقلی برای قیامت باید اذعان کرد که اصل معاد هم فطرت آدمیان است. زیرا انسان تمام وجودش از خداست إِنَّا لِلَّهِ‏ و در نهایت هم به او باز می‏گردد وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏این مطلب را آیات و روایات ما تأکید می‏کنند و عقل نیز تأیید می‏نماید، (ر.ج زندگی جاوید یا حیات اخروی و معاد هر دو از استاد مطهری). اما نکته‏ای که از سؤال شما بر می‏آید این است که شاید برخی از دوستان شما با وجود دلایل متعدد باز از پذیرش این حقایق بدیهی طفره بروند. دلیل این امر را باید در این نکته دانست که آنکه به خدا و قیامت و روز جزا ایمان دارد به صورت طبیعی به خود اجازه نمی‏دهد تا از دستورات دینی سرپیچی کند و خود را موظف به انجام بسیاری از کارها و دوری از بسیاری کارهای دیگر می‏داند. بنابراین برخی برای فرار از مسئولیت‏پذیری، روی به انکار خدا و معاد می‏آورند و هر چه دلیل و برهان نیز برای آنها اقامه شود نمی‏پذیرند. واقعیت این است که آنها مشکل علمی ندارند زیرا مشکل علمی با دلیل و برهان حل می‏شود بلکه مشکل آنها عملی است یعنی می‏خواهند جلویشان باز باشد و هر کاری که خواستند انجام دهند. قرآن به این مسئله در سوره مبارکه روم اشاره دارد. پس از آنکه در آیه ۲۸ با مثالی ساده توحید را تبیین فرمود، در آیه ۲۹ می‏فرماید: بَلِ اِتَّبَعَ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْواءَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ‏؛ ولی ظالمان بدون علم و آگاهی، از هوا و هوس‏های خود پیروی می‏کنند”. یعنی مشکل منکران خدا هوامداری و شهوت‏پرستی است و آنها مشکل علمی ندارد. قرآن در سوره قیامت پس از آنکه شبهه منکران قیامت درباره حیات پس از مرگ را بازگو کرد و پاسخ فرمود، می‏فرماید بَلْ یُرِیدُ اَلْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ‏؛ بلکه انسان می‏خواهد جلویش باز باشد تا تمام عمر گناه کند”، (القیامه: ۳ – ۴). یعنی اینها نسبت به قیامت شبهه علمی ندارند، بلکه لجاجت عملی و شهوت عملی دارند. آنها می‏خواهند میدان عملشان باز باشد و کسی و چیزی جلودار آن‏ها نباشد و معاد که عبارت از روز جزا و سؤال و پاسخ است، جلوی آنها را می‏گیرد و به آنها اجازه هر کاری را نمی‏دهد، (المیزان، ج ۲۰، ص ۱۱۵). در برابر این افراد باید چند کار کرد. اولاً ایمان خودتان را تقویت کنید و ایمان با شناخت و مطالعه دقیق و عبادت مخصوصاً نماز و توسل به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) و قرائت قرآن تقویت می‏شود. برای مطالعه اصولی کتابهای استاد مطهری پیشنهاد می‏شود و اگر سیر مطالعاتی لازم داشتید مرقوم فرمایید تا بیان شود. ثانیاً سعی کنید با این افراد و دیگرانی که در معرض شبهات آنها هستند با زبان نرم و با استدلال مطالب را بیان کنید، نگران تأثیر یا عدم تأثیر سخنان خود نباشید، زیرا ما مأمور به تکلیفیم ونتیجه به دست خداست و یقین بدانید در افرادی که دنبال حقیقت باشند تأثیر می‏کند. ثالثاً اگر دیدید که سخنان شما در برخی از افراد تأثیر ندارد، ارتباط خود را با آنها قطع کنید و در هر حال در اعتقادات خود راسخ باشید. قدرت و استحکام ایمان شما باعث تضعیف آنها خواهد شد. زیرا سخنان شما بر حق است و مبتنی بر استدلال و برهان و فطرت و سخنان آنها پوچ و بی‏محتوا و غیر واقعی است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا