ماکت سایت , ماشین پنچر , لوله پلیکای استتار , ماشین حمل مجروح , ماشین جنگی پنچر

ماكت سايت ,  ماشين پنچر , لوله پليكاي استتار , ماشين حمل مجروح , ماشين جنگي پنچر

ماکت سایت
نیروها برای ترساندن و فریب دشمن ماکتی شبیه سایت‌های موشکی ساخته و در منطقه نصب کرده بودند و اطراف آن نیز نخل‌های دستی کاشته بودند که به حفظ قضیه و گمراه کردن دشمن کمک می‌کرد.
ظاهر فریبنده‌ی سایت به گونه‌ای بود که مدتی بعد از نصب آن هواپیماهای عراقی به آن حمله کردند.
منبع: کتاب فرهنگ جبهه 

 

ماشین پنچر
بعد از مدتی که ترفند بستن مین پدالی زیر پدال گاز و ترمز یا کلاج برای دشمن مشخص شد، فریب دشمن با این حیله سخت شد. به همین خاطر زمانی که ماشین در گل می ماند یا خراب می شد بچه ها باد یک یا دو لاستیک را خالی می کردند به این معنی که مثلاً بر اثر اصابت ترکش پنچر شده است. بعد ماشین را رها کرده و می‌رفتند. ابزار تعویض لاستیک پشت صندلی راننده بود، صندلی تویوتا لندکروز هم با کشیدن یک دسته در کنار آن به سرعت به جلو پرتاب می شد.
عراقی‌ها با رسیدن به این ماشین‌ها با توجه به ذهنیت تله گذاری قبلی و یقین به این که ماشین پنچر شده است اقدام به تعویض لاستیک می کردند و به محض این‌که اهرم صندلی را می کشیدند، تله انفجاری در پشت صندلی عمل می کرد و ما شین همراه نیروهای اطرافش به هوا فرستاده می شد.
منبع: کتاب خلاقیتها صفحه ۱۰۹ 

 

لوله پلیکای استتار
در خط پدافندی مهران به ابتکار سیمینوف‌چی، در فواصل معینی در خاکریز لوله‌ی پلیکا کار گذاشته شده بود. برای این‌که دشمن با دیدن شعله‌ی آتش دهانه‌ی اسلحه‌اش، محلش را شناسایی نکند، لوله‌ی اسلحه‌اش را داخل لوله پلیکا قرار می‌داد و تیراندازی می‌کرد.
عراقی‌ها مانده بودند که این تک‌تیرانداز چگونه و از کجا شلیک می‌کند که دیده نمی‌شود. چون رسم بود که لبه‌ی خاکریز بروند و با دقت و حوصله هدف را شناسایی و بعد تیراندازی کنند. بعد بچه‌های دیگر هم به فراخور شرایطشان در خاکریز از این کار استفاده کردند.
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

ماشین حمل مجروح
انتقال مجروحان که نزدیک دشمن بودند کار مشکلی بود. یکی از رزمندگان لشگر ۳۱ عاشورا که جسارت و شجاعتش زبانزد بود با pmp که پیدا کرد به همراه یک راننده خودی ولی با پرچم دشمن بعد از هماهنگی با نیروهای ادوات، راهی خاکریز عراق شد.
در نزدیکی مجروحان ناگهان تغییر مسیر داد و خود را به پشت خاکریز رساند و بچه‌ها مشغول جا به جا کردن مجروحان و شهدا به داخل شدند. وی برای فریب دشمن بشکه‌ی پر از گازی را که روی خاکریز بود روشن کرد و از سراشیبی خاکریز پایین انداخت. بشکه از چند متری پی‌ام‌پی منفجر شد. عراقی‌ها فکر ‌کردند دستگاه هدف قرار گرفته و ایرانی‌ها فکر ‌کردند روی مین رفته، ناگهان در کمال ناباوری پی‌ام‌پی سر از شکاف خاکریز در آورد و با سرعت تمام به سمت نیروهای خودی حرکت کرد. عراقی‌ها ناراحت از خیانت سرنشینان دستگاه آن را زیر آتش گرفتند و ایرانی‌ها مشعوف از پیروزی، عراقی‌ها را زیر آتش قرار دادند.
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

ماشین جنگی پنچر
در منطقه سردشت بالای تپه بودیم و وظیفه داشتیم سر تپه‌ها هرچه می‌توانیم چادر بزنیم که دشمن فکر کند چند گردان نیرو در آن‌جا مستقر است و قصد حمله دارد. همین کار را هم کردیم و در نتیجه،‌ آن‌ها هرچه می‌توانستند توپ و خمپاره و کاتیوشای رگباری شلیک کردند و تمام آسمان پر از آتش شد و به این ترتیب ماشین جنگی صدام پنچر می‌شد.
منبع: کتاب خلاقیت ها صفحه ۱۹۴ 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا