مالک دنیا جمال مبارک است!

مالک دنيا جمال مبارک است!

در قرآن کریم در سوره الفاتحه آمده: ” مالک یَوْمِ الدِّینِ” (سوره الفاتحه – آیه ۴) یعنی (خداوندی که) مالک روز جزاست.
در ارتباط با این آیه در کتاب تفسیر نورالثقلین آمده:
” فیمن لا یحضره الفقیه و فیما ذکره الفضل من العلل عن الرضا (علیه السلام) انه قال: (مالک یوم الدین) اقرار له بالبعث و الحساب و المجازاه و ایجاب ملک الاخره له کایجاب ملک الدنیا …”
(تفسیر نور الثقلین- ج۱- ص ۱۹)
ترجمه: از حضرت امام رضا (ع) روایت شده که فرمودند:”مالک یوم الدین” اقرار است برای او (خدا) به برانگیخته شدن ( در روز قیامت) و به حساب و مجازات اثبات ملک آخرت برای وی مانند اثبات ملک دنیا.
  
مسلمانان معتقدند که بی شک ، خداوند مالک و فرمانروای دنیا هست ؛ اما مالکیت و فرمانروایی او در قیامت به طور کامل آشکار و ظاهر خواهد شد.

حال سراغ بهائیت می رویم ، جناب عبدالبهاء فرموده اند:
” سؤال از آیه ۳۰ – در فصل ۱۴ – از کتاب یوحنّا نموده بودید که حضرت مسیح فرموده (دیگر با شما بسیار صحبت نخواهم نمود* چه که مالک این دنیا می‌آید* و هیچ چیز در من ندارد) مالک دنیا جمال مبارک است…”( مکاتیب عبدالبهاء  -ج۳-  ص ۴۰۴ )

از آنجائیکه از نظر بهائیان ، میرزا حسینعلی ، خدا می باشد لذا بیان می کنند : مالک دنیا جمال مبارک (میرزا حسینعلی ) است!

احمد یزدانی (مبلغ معروف بهائی) نیز القاب کفر آمیزی را به میرزا حسینعلی نسبت می دهد ، از جمله:
مالک الوجود،  أب سماوی، ملک یوم الدّین و …( نظر اجمالی در دیانت بهائی – ص ۷۲)
نویسنده: شادی رئوفی

معبود بودن میرزا بهاء
آری این معنی در مسلک بهائیت رنک رسمیت بخود گرفته، و جز وظائف و فرائض عباد بهاء شمرده میشود و ما برای نمونه چند قسمت از کلمات این طایفه را در اینجا نقل میکنیم.
در زیارت نامه جمال قدم که میرزا بهاء است (مجموعه مبارکه ص ۲) میگوید: أشهد ان بجمالک ظهر جمال المعبود و بوجهک لاح وجه المقصود و بکلمه من عندک فصل بین الممکنات – شهادت میدهم باینکه چهره ی معبود با جمال تو ظاهر گردید و وجه مقصود بظهور سیمای تو آشکارا شد و بواسطه ی کلمه ی تو در میان ممکنات تفصیل داده شد. و در دروس الدیانه (دروس نوزدهم) میگوید: و اما در وقت تلاوت آیات و خواندن مناجات رو بقبله بودن واجب نیست بهر طرف روی ما باشد جایز است و لکن در قلب باید متوجه بجمال قدم (میرزا بهاء) و اسم أعظم باشیم زیرا مناجات و راز و نیاز ما با او است و شنونده ی جز او نیست و اجابت کننده ی غیر او نه.
پس طوریکه ملاحظه میفرمائید: در این کتاب (که کلیات تعلیمات و اصول مسلمه بهائیت در آن نوشته شده است) بجز معبود بودن میرزا مقامات و مراتب دیگری نیز برای او اضافه نموده، و میگوید: شنونده ی راز و نیاز و اجابت کننده ی آنها بجز میرزا شخصی در جهان نیست. باید باین عقیده آفرین گفت.
واقعا جای حیرت و شگفت است که: در این عصر روشن (بقول مردم عصر مشعشع و قرن اتم) نادانی و جهالت و تاریکی باندازه ی بر قلوب مردم مستولی گردد، و باندازه ی از حق و حقیقت و معرفت و روحانیت مهجور و محجوب شوند که: روی بدرگاه پوسیده و وجود محدود و مقام تیره و تاریک میرزا بهاء آورده، و او را شنونده ی راز و نیاز و جواب دهنده بینند.
شخصیکه بقول خود پیوسته تحت سلاسل و اغلال و در قعر سجون بوده، شخصیکه صدها تقلب و خیانت و جنایتهای تاریخی و علمی در نوشته های او دیده میشود، شخصیکه در زیر خاک عکا پوسیده شده است، شخصی که بجز خودخواهی و خودبینی اندیشه ی نداشته است، شخصیکه بر خلاف همه ی ادیان الهی سخن میگفته است: بقول بهائیان معبود و مسجود عالمیان است.
آری عبدالبهاء چون سخافت و رکاکت این مطلب را فهمیده، تصمیم میگیرد این موضوع را در حدود امکان اصلاح نماید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا