مثل بوی گلاب
گل بوی خوش دارد، گلاب هم همین طور…
با این تفاوت که بوی گلاب از خودش نیست، از گل است.
اما بوی گل از خود گل است.
امکان ندارد آبی بوی گل بدهد یعنی گلاب باشد اما پای گل در میان نباشد.
((بوی گل دیدی که آنجا گل نبود))
پس اگر یک گلاب خوشبو و معطری می بینیم، نباید بگوییم: «عجب گلابی!، بلکه باید گفت: «عجب گلی!»
حال، هر خوب با خوبی که در عالم و آدم می بینید مثل گلاب است؛ یعنی آن خوبی از آن چیز نیست، از گل وجود خداست. پس آنکه باید ستایش شده و مورد سپاس قرار گیرد خود خداست و نه هیچ چیز یا هیچ کس دیگر.
یعنی همان که قرآن می گوید:
((الحمد لله))
حمد و ستایش، ویژه ی خداست.
اگر خدا نباشد، هیچ یک از این خوبی ها وجود نخواهد داشت.
همان طور که اگر نور نباشد، حیاتی وجود ندارد.
عالم و آدم بدون خدا بی معنا و بی حاصل است، درست مثل نی که وقتی از لب های نوازنده دور افتد، بی نغمه خواهد شد و دیگر هیچ نوای خوشی نخواهد داشت.
((نی زنغمه واماند چون زلب جدا ماند))
پس اگر کسی قرار است ستایش شود اوست.
((الحمد لله))
و دیگران نقش نی را دارند، یعنی واسطه اند.
از این رو هوای دیگران را هم باید داشت و آنها را باید برای خود حفظ کرد.