یکی از نکات مهم تربیتی جلوگیری از دروغگویی کودکان است. این مسئله در اغلب خانواده ها مطرح است و پدران و مادران البته نه در دوران خردسالی کودک بلکه از حدود سن تمیز از آن شدیداً رنج می برند.
پایه گذاری این لغزش و خوی ناپسند از همان دوران کودکی است. در روزهای اول که بنا به علل اجتماعی و احیاناً غریزی طفل دروغ می گوید و راه حیله در پیش می گیرد ، والدین با موضع تشویق و خنده و شعف از او استقبال می کنند . غافل از این که همین امرموجب رشد و پرورش این حالت نابهنجار می شود.
تعـــــــریف دروغ
دروغ بیان سخن و مطلبی است که مطابق با واقع و حقیقت نیست. معمولاً آن کس که دروغ می گوید آگاهانه به تحریف حقیقت می پردازد و امری را تأیید می کند که وجود خارجی ندارد. البته چنین امری همه گاه در باره کودکان صادق نیست. زیرا بعدها خواهیم دید که بسیاری از کودکان خردسال و آنها که در مرز سن تمیز هستند گاهی بین تخیل و واقعیت فرقی نمی گذارند و سخنی می گویند که به نظر ما دروغ است. دروغگوئی کودکان ممیز معمولاً با زمینه سازی ها و تدابیری اندیشیده است و در آن نقشه کشی و حساب مطرح است و طفل آن را به خاطر وصول به هدف و مقصدی مورد استفاده قرار می دهد .
صــــــورت های دروغ
دروغ گاه به صورت تحریف حقیقت است و زمانی به صورت وارونه نشان دادن آن . گاه به صورت گزافه گویی است و گاه به گونه ی بیان یک مسئله و زمانی به صورت سکوت در آن باره . مثلاً به هنگامی که درباره کودکی نزد فرد بزرگسالی تعریفی می شود و سخنی ذکر می گردد که او واجد آن نبوده و درعین حال بدان گوش فرا داده و در برابرش سکوت می کند به حقیقت ، او به نوعی مرتکب دروغ شده است .
هـــــدف از دروغ
معمولاً هدف از دروغ گمراه کردن طرف مقابل و یا مشتبه کردن امری بر دیگری است تا در سایه آن به هدف و مقصدی که مورد نظر است برسد . آن کس که دروغ می گوید معمولاً قصد دارد بر اثر آن به اغفال و فریب دیگران بپردازد و آنها را گول بزند ، آن چنان که واقعیت ها را در نیابند و دست او را تا رسیدن به مقصد باز گذارند . این هدف یا اهداف ممکن است متعدد و گوناگون باشد . از جمله نجات از مجازات ، کسب منافع مورد نظر ، جلب نظر و عنایت دیگران که به نحوی در زندگی و سعادت او نقشی دارند . آدمی از طریق دروغ گویی موفق می شود فردی را که به گونه ای می تواند برایش خیر و سعادت بیافریند خام کرده و او را به خود مؤمن بسازد و به پیش رود .
دروغ نشانـــــــه چیست ؟
دروغ چه در کودک و چه در بزرگسال حاکی از وجود ناامنی و اغتشاش در درون است و نشان می دهد که فرد در وضعی نامطمئن و نا ایمن قرار دارد ؛ شخصیت و موقعیت او در خطر است و تنها از راه دروغ می تواند خود را ایمنی و رهایی ببخشد .
او ممکن است درمواردی دچار احساس ضعف یا حقارت باشد و این درد ، جان او را مورد صدمه قرارداده و آزارش دهد . به همین دلیل برای رهایی از آن و رسیدن به تعادل و اعتدال ، این راه را انتخاب کند .
آثار دروغگـــــــوئی در فــــــــــرد
پریدگی رنگ ، ضربان شدید قلب ، خشک شدن دهان به گونه ای که زبان به زحمت در دهان حرکت می کند ، گرفتار شدن به لکنت ، آن چنان که قادر به ادای سخن نیست . بیهوده گویی بدین معنی که حرف های بی سرو ته می زند و پریشان می گوید ، عدم قدرت بر کنترل اعضاء ، نگاه های حیرت انگیز ، پیدایش آثار شرم در چهره ….
البته این علائم در افرادی که جدیداً دروغ را شروع کرده اند نمایان تر است و به تدریج که فرد به دروغ عادت می کند ، این آثار در او از میان می رود ، آن چنان که در مواردی حتی قادر می شود مظلوم نمایی کند و در عین دروغگویی بگرید و خود را محق معرفی کند و چند سوگند دروغ هم بخورد .
دروغ از دید شـــــــرع و اخــــــــلاق
در همه مذاهب وادیان و در همه مکاتب اخلاقی دروغ امری ناپسند و مذموم ذکر شده است . این امر در شرع مقدس اسلام بدان حد زشت و منکر شمرده شده است که در قرآن کریم لعنت و نفرین خدا بر دروغگویان اعلام و ثبت گردیده است .
روایات اسلامی می گویند مؤمن را نمی توان مؤمن خواند مگر آنگاه که دروغ را رها کند ، چه به صورت جدی و چه به صورت شوخی ، و یا در سخنی از معصوم آمده است که شرور و مفاسد در مخزنی و جایی جمع شده اند و کلید آن مخزن دروغ است .
خطـــــــــر و زیــــــــان دروغ
جنبه زیان بخشی و خطر آفرینی دروغ بسیار است که به نظر ما مهمترین جنبه دروغگویی تبدیل شخصیت حقیقی و واقعی انسان به شخصیت ساختگی و تصنعی است .آنکس که دروغ می گوید در حقیقت می کوشد خود را از عالم واقع بیرون بکشاند و به جهان ساختگی و تصنع نزدیک سازد که در آن صورت به تدریج از صورت شخص به شیئی منقلب می شود .
دروغ اعتماد را از میان برمی دارد ، آدمی را در بین جمع بیگانه می سازد ، اوضاع و حرکت جامعه را دچار شک و تزلزل می نماید، در مواردی باعث پیدایش درگیری و سوء تفاهم ها می شود در بین مردم بدبینی پدید می آورد. اصول و ضوابط ادب و اخلاق را خدشه دار می سازد و خلاصه ارزش و لذت زندگی را از بین می برد .
ضــــــــــرورت درمان
وظیفه مربیان این است که به اصلاح و درمان این عیب از طریق دادن آگاهی های لازم ، ارائه و عرضه ی محبت واخلاص خود در سعادتمندی او ، روشنگری و پند و اندرز ، عرضه اعتماد و اطمینان به او ، بیان این نکته که از او حمایت خواهند کرد وذکر مفاسد آن به خاطر ایجاد نفرت در درونش نسبت به دروغ ، او را از این حالت نجات دهند .
از نظر اجتماعی هم فراموش نخواهیم کرد که کودک امروز پدر یا مادر فردای اجتماع است . اگر اصلاح نشود هم سبب وارد آمدن ضربه ای به اجتماع خواهد شد و هم آبروی اولیای خود را خواهد برد .
یادگیــــــــــری دروغ
به عقیده اکثریت علمای اخلاق و روان شناسان ، دروغ دارای جنبه اجتماعی و یادگیری است گو این که برخی از صاحب نظران برای آن ، ریشه غریزی که جلوه آن در حیوانات به صورت فریب کاری و استتار وجود دارد را نیز ذکر کرده اند ، ولی تجربه روزانه خلاف آن را ثابت می کند .
به عقیده ما کودک از خانواده و اجتماع و از کسانی که در اطرافش هستند دروغ را می آموزد . اصل در آفرینش او فطرت صدق است و او دروغ را از دیگران یاد می گیرد . تحرک ذهن و فرزانگی طبیعی کودک خیلی زود او را با دروغی که می بیند یا می شنود مأنوس خواهد ساخت. تماس های اجتماعی و دیدن صور و اشکال دروغ از این و آن خود سبب ورزیدگی و کسب مهارت او در آن زمینه می شود و این خود هشداری است برای والدین در جهت کنترل گفتار و رفتار خود و بر حذر داشتن کودک از معاشرین دروغگو و اجتماع آلوده و فاسد .
عــــــــوامل و انگیــــــــــــــزه های دروغ
۱- تــــــــــرس از مجازات :
طفل و حتی فرد بزرگسال دروغ می گوید از آن بابت که از مجازات می ترسد و اگر راست بگوید از مکافات امری که مرتکب شده ایمنی ندارد . بررسی های علمی نشان می دهند که بیش از ۷۰% دروغهای کودکان به این علت و دلیل است ، شما اطمینان دهید او را تنبیه نخواهید کرد تا به شما راست بگوید .
۲- احســـــــــاس فشــــــار :
کودک اصرار دارد امری را که مرتکب شده از نظر شما مخفی باشد و شما در ضمنِ سؤالات بسیار، به بازجویی او می پردازید . پیداست که او برای حفظ شخصیت خودهمچنان به دفاع و انکار خواهد پرداخت .
۳- ضعف و عجـــــــــــز :
در مواردی دیده می شود که والدین و مربیان تکالیف شاقی را بر فرزند تحمیل کرده اند و او قدرت انجام آن تکالیف را ندارد. بدین نظر به دروغ می گوید که وقت ندارد ،از این کار سر در نمی آورد و آن را بلد نیست ، خود را به ناخوشی میزند که بیمارم و … .
این ضعف و عجز در مواردی می تواند به صورت عکس قضیه یعنی لاف زدن و گزافه گوئی در آید تا از این طریق ضعف خود را در انظار دیگران جبران و ترمیم نماید .
۴- حســـــــــــادت و رقــــــــابت :
منشاء برخی از دروغهای کودکان حسادت و یا رقابت است . او می بیند که برادر یا خواهر کوچکش با شیرین زبانی های خود نظر پدر و مادر را جلب کرده و محبت آنها را به صورت انحصاری در گرو خود در آورده است . او از طریق رقابت که در حقیقت منشائی جز حسادت ندارد می خواهد جای پایی برای خود ایجاد کند و چون قدرت انجام عمل و رقابت را ندارد تن به دروغ می دهد . زمانی هم دیده می شود که طفل خردسال را اذیت کرده و به گریه اش می اندازد و بعد منکر قضیه می شود .
۵- جلب نظــــــــــــرها :
گاهی شما به عنوان پدر یا مادر در میان جمعی از دوستان خود نشسته و سرگرم بحث و گفتگو هستید و کودکی را که در میان جمع شماست فراموش کرده و یا او را به حساب نمی آورید . ناگهان می بینید که کودک با بیان مسئله ای که واقعیت ندارد لب به سخن می گشاید و امری را با زرق و برق و با جلوه ای خاص بیان می کند ، تا توجه تان رابه سوی خود معطوف دارد .
۶- کسب منافـــــــــــع :
شما به فرزندتان اعلام می کنید که اگر در ثلث سوم و در امتحانات آخر سال بتواند رتبه اول شود و یا در فلان درس فلان نمره را بیاورد برایش فلان اسباب بازی را که بسیار مورد علاقه اوست تهیه خواهید کرد . حال وضع او را در نظر آورید که به فلان رتبه و نمره دست پیدا نکرده است . ولی به آن اسباب بازی علاقه مند است . طبیعی است که با گفتن دروغ و به کار گرفتن راه خطا و نادرستی بخواهد خود را به آن منفعت برساند .
۷- خودنمائــــــــــــی و غـــــــــــــرور :
آدمی برای اینکه در میان جمع خود را دستکم نگیرد و نشان دهد که او هم کسی است به دروغ از شخصیت خود، از اهمیت خانواده و وضع خود صحبت می کند.
۸- پــــــــــوشاندن لغـــــــــــزش :
کودک نیز چون دیگران دارای حب ذات است. خودش را دوست دارد و شخصیت او در نزدش عزیز است. او ممکن است درمواردی دچار لغزش و خطا شده باشد و میداند که در این امر مورد طعنه و سرزنش دیگران قرار خواهد گرفت و شخصیت او به خطر خواهد افتاد.به همین دلیل برای پوشاندن گناه و رهایی از خطر سرزنش و تمسخر تن به دروغ می دهد و آماده می گردد که بر خلاف واقعیت حرف بزند. البته اگر او می دانست که لغزش و خطای او بخشیده می شود تن به دروغ نمی داد .
۹- آرزو ، امیــــــــــد :
دروغ کودک در مواردی می تواند نشان دهنده امید و آرزوی او در وصول به هدفی و مقصدی باشد. او آرزو دارد که از فلان جوی بپرد و عبور کند پس همان آرزو را به صورت تحقق یافته آن مطرح می سازد .
۱۰- انتقـــــــــــام گیــــــــــــــری :
در مواردی دروغگویی نوعی انتقام گیری است و او می خواهد با زحمت انداختن پدر و مادر که آزارش رسانده اند، با سوزاندن دلِ آنها که روزی دل او را سوزانده اند انتقام بگیرد. آنها معمولاً با گفتن دروغی پدر و مادر خود را مضطرب می سازند، و حتی در مواردی سعی دارند آبروی آنها را ببرند. از آن بابت که روزی آنها آبروی او را نزد دوستش برده اند. این گونه رفتار در کودکانی که ظرفیت روحی مناسبی ندارند واغلب احساس مظلومیت و ضعف وحقارت می کنند بیشتر دیده می شود. آنها اعمال این روش را برای خود نوعی دفاع و مقابله می پندارند.
۱۱- بــــازی کــــــــــودکانه :
کودک است و بازی،تمایل به لذت بازی او را وامی دارد که در مواردی با دروغ های خود دیگران را هم بازی دهد
۱۲- تخیــــــــل کــــــودکانه :
این از مسائل مهم و از نکات اساسی روان شناسی کودک است که طفل در موارد بسیاری بین واقعیت و تخیل فرق نمی گذارد. چه بسیارند مسائلی که او در ذهن آن را تخیّل و تصویر می کند و بعد همان را به عنوان یک واقعیت مطرح می سازد. این امر در کودکانی که کمتر از پنج سال دارند به فراوانی دیده می شود و والدین ناآگاه به جای تفهیم کودک او را به باد مسخره و سرزنش می گیرند و متهمش می سازند که دروغ گفته است. دروغ او به واقع دروغ نیست. نوعی تصور و خیال است و گاهی هم نتیجه داستان روز قبل مادر و یا رؤیای شب قبل اوست. به خصوص که او از بیان واقع در رؤیا و تفاوت گذاری بین این دو عاجز است .
۱۳- ناشیگـــــــــــــری در تــــــــــربیت :
بررسی ها نشان داده اند والدینی که توانسته اند محیط خانه را محیطی پر از صدق و صفا سازند و ضوابط اخلاقی را در خانه رعایت کرده و هشیار باشند فرزندانشان صادق و راستگو بار خواهند آمد.
۱۴- الگــــــــــــوی غلط :
چشم و گوش کودک دریچه هایی از او به سوی جهان خارج هستند. آنها نگاه می کنند شما چه می گویید و چه می کنید. شما ممکن است دائماً فرزندان خود را نصیحت کنید که راست بگویند ولی عمل شما خلاف آن باشد. فراموش نکنید طفل آنچه را که از شما دیده و شنیده است می آموزد یا در اجتماع امروز یا فردای خود آن را پیاده می کند. همه ی رفتار و گفتار شما سرمشق اوست و به او سرایت خواهد کرد .
۱۵- تشــــــــــویق غلط :
گاهی کودکی را می بینیم که به علت شیرین زبانی دوران خردسالی دروغی را که مثلاً از کسی یاد گرفته با زبان کودکانه اش در حضور پدر و مادر می گوید و آنها بدون توجه به عواقب آن شروع به تشویق و بوسیدن او می کنند. طفل بی خبر از همه مسائل ، از این پذیرش شاد شده و به ادامه راهش خواهد پرداخت و روز بعد برای این که محبت بیشتری ببیند دروغ بزرگتری را خواهد گفت و این امر به تدریج در او به صورت عادت در می آید .
۱۶- آزمــــــــــــودن والـــــــــدین :
گاهی کودکان دروغی را می گویند تا در سایه آن بتوانند پدر و مادر را آزمایش کرده و موضع آنها را در برابر این امر دریابند. می دانید فرزندان ما به علت ناآگاهی و بی تجربگی در دنیایی از معماها و چراها قرار می گیرند و نمی دانند در برابر آنها چه موضعی اتخاذ کنند.سخنی را به دروغ می گویند و منتظر می مانند که عکس العمل آنها را ببینند. اگر عکس العمل منفی بود می گویند شوخی کردم و دروغ بود ، اگر مثبت بود به ادامه آن راه می پردازند. براین اساس این دروغ برای کشف است نه مسئله ای دیگر .
عوامل و انگیزه های دیگری هم در این زمینه وجود دارد که برای رعایت اختصار از ذکر آن خودداری می کنیم.
امکـــــــــــان اصلاح دروغگـــــویــــــــــــی
این که آیا امکان اصلاح و درمان کودک دروغگو وجود دارد یانه ؟ پاسخ ، مثبت است. کودک در مرحله آغاز زندگی است و امکان ایجاد هر گونه تحول و تغییری در او وجود دارد و او بیش از هر سن دیگری نقش پذیر است.