همه ما می دانیم که بحث ها و مشاجرات ناگوار و دردناک به طور ناخواسته در هر رابطه ای به وجود می آیند، اما باید توجه داشت که اختلافات با سکوت کردن و یا فریاد کشیدن بر سر یکدیگر از بین نمی روند. توانایی هدایت بحث با بهره گیری از موضوعات محرک و ریشه یابی مشکلات و اختلافات می تواند به بهبود وضعیت زندگی شما کمک بسزایی کند.
درک دلیل شروع مشاجره
در مورد موضوع مورد بحث به دقت فکر کنید. در ظاهر شاید به دلیل مادیات، رابطه جنسی، کارهای خانه، تربیت فرزندان یا مواردی از این دست باشد، اما باید از خودتان بپرسید که در ورای این دلایل سطحی چه مشکلی نهفته است؟
خانم “سوزان کوییلیام” در کتاب خود با نام: “توقف مشاجره و شروع گفتگو”، بحث ها و مشاجرات خانوادگی را به یک پیاز تشبیه می کند. لایه های بیرونی دقیقاً همان مسائلی هستند که شما به ظاهر بر سر آنها با هم جدل می کنید و مشکل اصلی شما دقیقاً در درون لایه های داخلی تر نهفته است.
مشکلات جسمانی، استرس، خستگی و فشار کاری نیز از جمله دلایلی هستند که می توانند شدت مشاجرات را افزایش دهند. همچنین حرف های اطرافیان نیز می تواند به عصبانیت طرفین دامن زده و شما را به سمت بحث های خشن تر سوق دهد.
زمانیکه از توقف مشاجره عاجز هستید
اگر بحث شما به دلیل مسائل خودسرانه آغاز شود، متوقف ساختن آن دشوار و حتی در برخی موارد غیر ممکن خواهد بود. اگر مشکل شما هر یک از موارد زیر باشد آنگاه باید از دوستان، افراد فامیل و یا مشاور برای حل آن کمک بگیرید:
زندگی هر یک از شما در دو جهت کاملاً مختلف قرار بگیرد
اعتیاد به الکل و یا مواد مخدر در هر یک از طرفین برزو کند
یکی از طرفین برای خود معشوقه برگزیند
یکی از طرفین احساس کند که دیگری را دوست ندارد و می خواهد او را برای همیشه ترک کند
یکی از سخت ترین پیامد های مشاجرات زمانی به وقوع می پیوندد که دو طرف بر سر یکدیگر فریاد کشیده و در پی ضرب و شتم همدیگر برآیند. اگر برخورد فیزیکی در رابطه شما بروز کند، باید سریعاً به مراکز مشاوره مراجعه کنید و از آنها تقاضای کمک نمایید.
چگونه بحث کنید
روش های متفاوتی برای بحث کردن وجود دارد. برخی از نمونه های ویرانگر و در عین حال رایج آن به شرح زیر می باشند:
بی توجهی: خودداری از هر گونه بحث و مشاجره؛ یکی از طرفین احساس می کند که بی ارزش شمرده می شود و کسی به او توجه نکرده و صدایش را نمی شنود.
انتقاد: ارائه عقاید منفی در مورد تمام کارهایی که طرف دیگر انجام می دهد آن هم به طور پیوسته و دائمی. “تو همیشه باید همه چیز را فراموش کنی”؛ در این شرایط شریک تحت ارعاب و تهدید قرار می گیرد.
اهانت: استهزاء، تمسخر، کج خلقی، و ریشخند. “فکر کردی خیلی باهوش؟!”؛ شریک احساس حقارت و کم ارزشی می کند.
حالت تدافعی: دفاع متجاوزانه، توجیه، و تحمیل خود به شریک زندگی.” از به خاطر آوردن لحظه لحظه این زندگی متنفرم”؛ شریک احساس می کند دیگری در حال حمله کردن به اوست.
تغییر روش
در مورد روش بحث ها، با شریک زندگیتان فکر کنید و ببینید که تمایل دارید که آنها را چگونه تغییر دهید. دقت کنید که چه قدر راحت و بدون هیچ گونه تفکر قبلی، به آسانی به سوی مشاجرات بی پایه اساس سوق داده می شوید. سعی کنید که پیرامون این مطلب با شریک زندگی خود صحبت کنید و با هم تغییراتی را در زندگی خود ایجاد نمایید. اما اگر احساس می کنید که انجام این کار برایتان قدری دشوار است می توانید گام اول را خودتان به تنهایی بردارید. مطمئن باشید که عکس العمل همسرتان برداشتن قدمی دیگری در جهت مسیر حرکت شما خواهد بود.
سعی کنید در مشاجرات همیشه به نتیجه تساوی برسید و هر دو طرف خود را برنده احساس کنند. هیچ یک از شما دو نفر نباید احساس کند که بازنده میدان است و چیزی را از دست می دهد. این امر به هر دو نفر اجازه می دهد که:
به نیازهای کلی خود دست پیدا کنند
به نیازهای دیگری با دقت گوش دهند
در حین گفتگو انعطاف پذیری خود را حفظ کرده و با روی باز با مشکلات مواجه شوند
۶ گام برای رسیدگی ضمنی به مشاجرات
۱) اگر قصد دارید تا با شریک خود در مورد یکی از مشکلات حساس خود بحث کنید، این کار را در کمال آرامش و در شرایطی مسالمت آمیز انجام دهید. هیچ گاه اسلحه خود را از رو نبندید. همچنین از تحقیر، اهانت و انتقادهای بی مورد نیز استفاده نکنید. به عنوان مثال اگر شریکتان در خرج خانه زیاده روی می کند، بنشینید و به او بگویید: “می خواستم در مورد قبض ها و صورتحساب ها، کمی با تو صحبت کنم، باید سعی کنیم طوری خرج کنیم که به هیچ کداممان فشار نیاید،” نه اینکه با فریاد بگویید: “من از این همه هزینه و صورت حساب واقعاً خسته شدم و الان هم بیش از اندازه عصبانی هستم، تو تا کی می خواهی به این ول خرجی هایت ادامه بدهی؟”
۲) واکنش های همسر خود را پیش بینی نمایید و به خاطر بسپارید که در مورد مسائل سطحی با او بحث نکنید. اگر به شما می گوید: “اجازه بده خرج خانه دست من باشد،” بدانید که الگویی که او در زمان کودکی برای خود انتخاب کرده بوده، تمام امور مربوط به منزل را خودش به تنهایی انجام می داده. برای اینکه بتوانید امور منزل را میان خود تقسیم کنید، نیاز به مذاکرات هدفمند، و زمان کافی دارید تا بتوانید این الگوی فکری را در ذهن او تغییر دهید.
۳) به عقاید شریک خود احترام بگذارید، حتی اگر آنها موافق مزاجتان نیستند. به جای اینکه بگویید: “من که بچه نیستم” باید بگویید: “من متوجه هستم که برخی چیزها نظر تو را به خود جلب می کنند، اما قبول کن که من هم در تصمیم گیری برای خرج کردن پول ها به اندازه تو سهم دارم.”
۴) مسئولیت کلیه اعمال خود را به عهده بگیرید. چرا به راحتی تا این حد عصبانی میشوید؟ آیا چیزی در گذشته وجود داشته که موجب بروز چنین حالتی در شما میشود؟ آیا احساس می کنید که کنترل امور را از دست داده اید؟ با گفتن: “تو واقعاً مرا عصبانی می کنی….” صرفاً بار خشونت خود را به گردن همسرتان می اندازید و این اصلاً خوب نیست.
۵) حساب احساسات و عواطف خود را داشته باشید. با این روش، در صورتیکه در مرحله از دست دادن کنترل قرار بگیرید، به سرعت آگاه خواهید شد. دل شوره، تنگی نفس، و گریه، همه از مواردی هستند که به شما هشدار می دهند مشکلی در راه است.
۶) خود را برای هر گونه مصالحه و سازشی آماده کنید. شاید برای رسیدن به نتیجه تساوی لازم باشد تا هر یک طرفین از برخی نیازهای خود بگذرند. نباید با سرسختی نتیجه دلخواه خود را طلب کنید. ببینید همسرتان به خاطر شما از چه چیزهایی گذشته؛ به او بگویید که کارهایش تا چه اندازه برای شما اهمیت دارد. سعی کنید با هم گزینه های مختلف را تست کرده و به راه حلی برسید که مناسب حال هر دویتان باشد.
مشکلات آتی
کارآیی تکنیک های ذکر شده، به طور کامل اثبات شده است. با به کارگیری هر یک، به راحتی قادر به تجربه تغییرات خواهید بود. البته باید بدانید که حل مشکلات امروز، به معنای عدم بروز مشکلات در آینده نیست. اگر مسائلی در زندگی بروز کرد، باید ببینید که از شما نشئت می گیرد. اگر دلیل بروز آنرا بدانید به راحتی می توانید با طرح هایی هدفمند در پی از بین بردن آنها برآیید. سعی کنید هم خودتان را ببخشید و هم شریکتان را. با اتکا به این شیوه خیلی راحت تر می توانید به سوی موفقیت حرکت کنید.