ازدواج بعنوان یک پدیده اجتماعی از جنبه های مختلف قابل مطالعه و تحقیق می باشد با توجه به اهمیت و تاثیر موثر زندگی زناشوئی بر جنبهای مختلف زندگی بررسی و مطالعه وتحقیق درباره ازدواج امری مهم و ضروری به حساب می آید و از آنجائی که تغییرات بنیادی و اجتماعی در هر جامعه در روابط تک تک افراد تاثیر فراوانی دارد پدیده ای چون ازدواج امری طبیعی محسوب می شود. و همچنین مسئله ازدواج میتواند عامل موثری در شناسائی یک جامعه باشد.
ازدواج در حالت ابتدایی یک قرارداد اقتصادی و اجتماعی است که دو انسان وقتی به اوج هماهنگی رسیدند به آن متعهد می شوند در جامعه مدرن دو نفر ممکن است دوستان بسیار خوبی برای همه باشند اما وقتی همبستر می شوند به این نتیجه برسن که از رابطه جنسی با هم لذت نمی برن همین امر باعث می شود که با هم ازدواج نکنند و همچنان دوستان خوب برای هم باقی بمانند ولی در جامعه سنتی زن و مرد قبل از ازدواج همدیگر رو نمی بینند و تا قبل از همبستر شدن هیچگونه شناختی از هم ندارند اینگونه ازدواجها بدون کمترین شناختی بین طرفین صورت میگرید و هر گونه رابطه ای قبل از ازدواج ممنوع بوده و حتی در بعضی از خانواده های مذهبی گناه محسوب می شود.
در حال حاضر رابطه زنان و مردان در جامعه ما رو به رشد و ترقی داشته و زنان در عرصه اجتماعی فعالیتهای بسیار زیاد دارند و همچنین در عرصه سیاسی و ارتباط گسترده تری را داشتند باورهای فرهنگی آنها روز به روز قابل پیشرفت بوده است ولی هنوز به طور کامل تمام جامعه را فرا نگرفته هست و هنوز هم بعضی از جاها گرایش به سنتی بودن مردم و طرز فکر ها دارد.
ولی در امر ازدواج مشکل زنان چندین برابر مردان است. هنوز “بکارت” یک مسئله ی مهم و حل نشده برای زنان هست. به همین دلیل زنان نمیتواند رابطه جنسی آزاد و بدون دغدغه داشته باشند و این مسئله باعث میشه که زنان نتوانند انتخابی با عقل و فکر داشته باشند و اگر بخواهند که زندگی آیده آل و طبق عقیده و آرمان خود برپا کنند باز هم مسئله بکارت مشکل اساسی آنها خواهد بود زیرا همچنان نیمی از مردان و زنان ما به شکل سنتی فکر میکنند و هنوز هم هستند خانواده های که به شکل سنتی ازدواج میکنند و همچنین آداب و سنن حاکم بر جامعه باعث ازدواج زنان در سنین پایین تر می شود و از طرف دیگر تمایمل شدید گزینش همسر جوان از جانب مردان نیز در این میان بی تاثیر نیست.
متاسفانه بزرگترین مشکلات زنان ما در مورد ازدواج سنتی فکر کردن خانواده هاست، وقتی به دختری از طفولیت گفته می شود که ازدواج هدف نهایی اوست بدین ترتیب آموزش و پرورش وی باید به سمت این هدف جهت گیری شود.
در صورتی که هیچگونه اطلاعاتی در این مورد ندارد و با اطمینان می توان گفت که درصد عظیمی از ناخرسندی ، بدبختی و اضطراب زنان ناشی از ناآگاهی در مسائل مربوط به زناشوئی است ولی اگر زن به اندازه کافی اطلاعات و آگاهی داشته باشد و راز و رمز یک رابطه زناشوئی را بیاموزد قطعا در امر ازدواج موفقتر خواهد بود.
یکی ازمشکلات مهم زنان امروز این است که تحت تاثیر جوهای التهابی و احساسی به تدریج از حقوق سنتی خودشان دور می شوند و چنین چیزی ممکن است به حقوق سنتی زنان مخصوصا در فرهنگ ایرانی ما آسیب وارد بکند و در واقع باعث متلاشی شدن آن صیمیت عاطفی و احساسی خانواده ها بشود.
بنابراین خانوده مهمترین بستر در نهادینه شدن سنت ها و آداب و رسوم فرهنگی و پایداترین و قدیمی ترین عامل در زمینه رشد و تربیت انسان و همچنین شناخت زمینه های مختلف برای ازدواج جوانان به خصوص دختران می باشد وهمچنین اولین مشکل و بزرگترین مسئله عدم شناخت ابعاد شخصیت زن از بعد انسانی است در حالی که اکنون زن از بعد جنسیت او می سنجد و در مقایسه با مرد تفاوت های طبیعی و تکمیلی را می نگرند در نتیجه زمینه تقابل به خصوص در نظام خانواده و به ویژه بین پدر و مادر ومسولیت های حقوقی آنان فراهم می گردد.
بطور خلاصه میتوان گفت که عوامل مذهبی و سنتی درمیان افراد کم سواد شدت بیشتری دارد ازدواج در میان این طبقات بیش از هر چیزی تحت تاثیر چنین عواملی صورت می گیرد در حالیکه شیوه گزینش همسر و تشکیل خانواده درمیان طبقات تحصیلکرده ومرفه قبل از این که معلول چنین عواملی باشد تا سر حد امکان با ایده آلهای شخصی منطبق میباشد همین امر تا حد زیاد در کاهش ازدواج در میان این طبقات موثر است.
با یادآوری اینکه سهم عمده زنان در رفاه خانواده و پیشرفت جامعه تا به حال بطور کامل شناخته نشده است. اهمیت نقش اجتماعی زنان و نقش والدین در خانواده و تربیت و رشد کودکان و با توجه به اینکه نقش زنان در جامعه ایران در حال بحث و مطالعه است و با توجه به تغییر نقش سنتی مردان وزنان در جامعه و خانواده دستیابی به برابر کامل بین مردان و زنان ضروری و لازم است پس می توان نتیجه گرفت که مشکلات زنان و ازدواج آنها نیاز به تحقیق و گفتگوهای جامع و کامل دارد که مستلزم مطالعه و بررسی می باشد.