مکتب شیخیه در اوایل قرن ۱۳ هجری قمری به وسیله یکی از علمای شیعه به نام شیخ احمد احسایی پدید آمد. او گرچه در حوزه های علوم دینی حضور داشت ، اما کمتر در درس اساتید حاضر می شد و مدعی بود که در فراگیری علوم، شاگرد کسی نبوده و تنها آنچه را می داند از راه خواب به دست آورده است. شاگردان او نیز این ادعا را درباره استاد خود تصدیق می کردند.
( اعیان الشیعه- ج۲- ص۵۹۰)
علمای شیعه از هر دانش اندک بهره ای داشت ، کلمات او با آیاتی از قرآن و احادیثی از معصومان و اشعاری از شاعران و گفتاری از فیلسوفان و نکاتی از علوم نامتدوال چون جفر و حروف و کیمیا و سیمیا آمیخته بود، بدون آنکه ارتباط روشنی میان آنها دیده شود .
شیخ بیان می کرد که میان امام غائب و مردم ، بایستی مردان الهی باشند که رابط میان پیشوا و پیرو و واسطه ی فیض ولایت گردند. وی این رجال دینی را “قرای ظاهره” می نامید. وی با هر شیوه ای که می توانست خود را دارنده مقام اخیر معرفی می نمود و مردمان را به سوی خویش می خواند.در واقع باب نیابت خاصّه را که شیعه با آغاز غیبت کبری بسته می دانست ، شیخ احمد با زیرکی تمام به روی خود و دیگران گشود. با این تفاوت مختصر که وی نوّاب اربعه را تعیین شده ی رسمی از جانب امام می شناخت، اما خود و دیگر”قرای ظاهره” را به سبب بزرگی مرتبت بدان مقام منصوب می دانست. پیروان شیخیه چنان در حق شیخ احمد مبالغه کرده که ادعا نموده اند :”شیخ خدمت حضرت حجه علیه السلام رسیده است.”(روضات الجنات – ج۱- ص۹۱)
عقاید شیخ احمد و پیروانش درباره معاد و معراج پیامبر (ص) و وجود امام زمان (عج) و مقام ائمه اطهار مورد اعتراض و انکار و نقد اندیشمندان و فقیهان بزرگ قرار گرفت. به عنوان مثال ، در مورد معاد ، شیخ احمد احسائی معاد را روحانی می دانست و می گفت: انسان با جسم هورقلیایی(۱) در قیامت محشور می شود ، ولی به عقیده شیعیان ، بلکه همه مسلمانان معاد یعنی بازگشتن مردگان در روز قیامت با همین جسم مادی و به اصطلاح عنصری.
و یا در مورد معراج پیامبر ، در روایات اسلامی آمده که پیامبر (ص) شبی فرمود که خدا او را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی ، و از آنجا به سوی آسمانها تا ” سدره المنتهی” که نزدیک عرش قرار دارد ، سیر داد و در همان شب به جایگاهش بازگردانید.
شیخ احمد احسائی معراج را روحانی می دانست و می گفت : روح پیامبر به آسمان رفت نه جسم او. به نظر او چون پیامبر اعظم (ص) به معراج رفت ، هنگام گذشتن از جهان خاکی ، عنصر خاکی خود را ، و در گذشتن از جهان آب ، عنصر آبی خود را و در گذشتن از کره ی هوا ، عنصر هوایی خود را گذاشت و در عرش با خداوند دیدار کرد.
در این ارتباط مرحوم ملا محمد تنکابنی می نویسد: اعتقاد ما آن است که جناب ختمی مآب به همین بدن عنصری به آسمان رفت.
شیخ احمد در اواخر عمر به دعوت دولت سفری به ایران نمود و در این سفر بود که در قزوین با مرحوم ملا محمد قزوینی به گفتگو پرداخت ، سرانجام این برخورد ، تکفیر شیخ احمد احسائی از جانب ملای قزوینی بود . پس از این ماجرا شیخ با سرافکندگی تمام از ایران به عراق بازگشت و سپس از آنجا به حجاز شتافت. وی در مدینه از دنیا رفت و در بقیع مدفون گردید.
شیخ احمد احسائی به هنگام سفر به حجاز لایق ترین شاگرد خود ، سید کاظم رشتی را به جانشینی خویش گماشت و زمام امور شیخیان را به وی سپرد . پس از مرگ شیخ ، مریدان نیز سروری سید رشتی را پذیرفته و یکپارچه هوادار او شدند.
سید کاظم به موضوع “قرای ظاهره” آب و تاب زیادی می داد و پیاپی مردم را به یافتن آن رجل الهی یا باب امام غایب می خواند. او معتقد بود که اساس دین و ایمان بر شناسایی چهار رکن استوار است: خدا ، پیغمبر، امام و باب امام . شناخت رکن چهارم را مقدمه ی لازم برای شناسایی ارکان پیش به شمار می آورد. بدین گونه او درستی ایمان را وابسته به شناخت “رکن رابع” می دانست و آنگاه خود را در پرده و شیخ را بی پرده دارنده ی این مقام معرفی می نمود. با این حال ، هم شیخ و هم سیّد ، در اصول عقاید اسلامی به ویژه در موضوع خاتمیت حضرت رسول (ص) و قائمیت حضرت حجّت (ع) با شیعه هم عقیده بودند.(۲) سید رشتی بدون تعیین جانشین از دنیا رفت و شیخیان را بدون سرپرست گذاشت.
از رویدادهای مهم در فرقه شیخیه پس از درگذشت سید کاظم رشتی ، ادعای جانشینی وی از سوی میرزا علی محمد شیرازی و اعلام حمایت برخی از عالمان شیخی و شاگردان سید از او بوده است. همانطور که در بخش های قبلی نیز اشاره شد او ابتدا ادعای بابیت کرد و عده ی زیادی را به گمراهی کشاند.
در مورد ادعاهای میرزا علی محمد شیرازی ، در آینده مطالب بیشتری را خواهیم نوشت.
با تشکر از توجه شما
توضیحات:
1-لفظ هورقلیا به معنی حیات برزخی یا حیات انسان در قیامت است. آخوند ملا علی نوری می گفت که هورقلیا لفظ یونانی است ، به معنی عالم آخر.
2- بهائیان نسبت به شیخیه به ویژه خود شیخ و سید احترام و تکریم شایانی قائلند و سخن این دو را عین حقیقت می دانند. بدین مناسبت ترجمه عبارات سید رشتی را در صفحه ۱۴۷ کتاب مجموعه الرّسائل (رساله ی عزّیّه ) می آوریم:” همه ی مسلمانان هم آواز و هم ر?ی شده و اجماع دارند بر این که به یقین، نبوت الهی با برگزینش حضرت رسول اکرم پایان یافته و تا ابد هر کس که به حدّ تکلیف دینی رسد، بایستی زیر لوای آئین این پیغمبر به سر برد.” در ارتباط با قائمیت حضرت حجّت (ع) ، شیخ احمد در کتاب “شرح الزیاره “زیر عنوان ” و تولّیت آخرکم” می گوید:” حقیقت روشنی که احادیث شیعه و سنی بر آن شاهد است و خاندان پیغمبر و شیعیانشان بر آن هم صدا شده اند آن است که امام دوازدهم حضرت محمد بن الحسن العسکری می باشد که تا زمان قیامش زنده خواهد ماند.”
نویسنده: فاطمه رنجبر
معرفی اجمالی فرقه شیخیّه

- آذر 5, 1393
- 00:00
- No Comments
- تعداد بازدید 184 نفر
- برچسب ها : شیخیه, علماي شيعه, فرقه های سری, مکتب شيخيه
اشتراک گذاری این صفحه در :

بهترین و سالمترین نان کدام است؟
۱۴۰۳/۱۲/۲۸
اعمال شبهای قدر و اعمال مخصوص شب نوزدهم ماه رمضان
۱۴۰۳/۱۲/۲۷
عوارض چهار زانو نشستن
۱۴۰۳/۱۲/۲۷
معیارهاى گزینش در نامه 53 نهج البلاغه
۱۴۰۳/۱۲/۲۶
از زندگی تا شهادت سید حسن نصرالله
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
مفهوم «کوثر» در قرآن و ارتباط آن با شخصیت حضرت زهرا (س) چیست؟
۱۴۰۳/۰۸/۳۰
رعایت حریم خصوصی دیگران در قرآن، احادیث و آثار امام
۱۴۰۳/۰۸/۱۶