معنویت مسیحی

معنويت مسيحي

چکیده
 
یکی از نیازهای اساسی انسان در دوران مختلف ، نیاز به معنویت بوده و هست . از این رو ، غالب ادیان، مکاتب، مذاهب وتمدن ها، غیر از توجه به نیازهای مادی، به نیازهای معنوی نیز توجه داشته اند؛ به گونه ای که اگر نظامی این مهم را، آنچنان که شایسته و بایسته است، ارج ننهد، از پایایی و پویایی آن نیز کاسته خواهد شد.
معنویت ، از جمله واژگان پر کاربردی است که اندیشمندان عصر جدید، به توضیح و تبیین آن همت گمارده اند و هر یک در تعریف آن بیانی متمایز از دیگران دارند. از دیگر سو، عده ای از اندیشمندان درصدد یافتن معنویت، در درون دین های تاریخی و سنتی هستند و گروه دیگر به مقوله ی معنویت، به عنوان مسأله ای فرادینی نظر می کنند.
مقاله ی حاضر قصد آن دارد که به مقوله ی معنویت از منظر درون دینی وبه طور خاص از دیدگاه مسیحیت بپردازد. اندیشمندان مسیحی نیز هر یک از زاویه ای به مسأله پرداخته اند ودر قالب نظام های الاهیاتی متعدد، مسأله ی معنویت را مورد دقت و بررسی قرار داه اند. نظام های الاهیاتی چون: الاهیات سیستماتیک،(۲) الاهیات تاریخی، (۴) الاهیات دفاعی(۳) الاهیات کاربردی(۵) والاهیات انجیلی،(۶) نظام های الاهیاتی رایجی هستند که در هر یک ازآنها، تعریفی متمایز و راهکاری ویژه برای رسیدن به معنویت پیشنهاد شده است.
نوشته ی حاضر تلاش دارد از منظر الاهیات انجیلی به معنویت مسیحی ، نظرافکنده وبا بررسی کتاب مقدس،آن را تبیین و نقد نماید.
معنویت مسیحی مبتنی بر کتاب مقدس را از دو منظر کاملاً متمایز می توان جستجو کرد: نگاه مقدماتی عمومی و نگاه الاهیاتی. در بخش اول به نگاه مقدماتی عمومی پرداخته و در بخش دوم به نگاه الاهیاتی خواهیم پرداخت. عناصر اساسی شکل دهنده ی معنویت در بخش اول عبارتند از: الف)«خدای پدر»: خدای قادر و خالق جهان و جهانیان؛ ب)«عیسی مسیح:»کلمه ی متجسّد خداوند و منجی مصلوب که برخاست و همه در انتظار اویند؛ ج)«روح القدس»:منبع حیاتبخش یا تمام مقدسات و تطهیر کننده ها ؛د)«کلیسا»: مشارکتی مقدس در امور قدسی؛ هـ )«پیروزی نهایی در زندگی جاودان».
مقدمه
 

اصل واژه ی معنویت از واژه ی لاتین” اس پی ری چوآلی تاس”(۷)اخذ شده است، که در حقیقت از واژه ی یونانی “پ نوما”(۸) به معنای”روح” و شکل صفتی آن ” پ نوماتیکوس”(۹ )به معنای ” روحانی” گرفته شده است . اولین بار در نامه ها ی پولس رسول می توان واژه ی “اس پیریت”(۱۰) و “اس پی ری چو آل “(۱۱) را یافت.
غالباً تصور می کنند واژه “اس پی ری چو آل ” در مقابل “فیزیکال”(۱۲) یا “متریال “(۱۳) است، ولی در حقیقت، معنویت به معنای” هر چیزی که درتضاد با روحانیت الاهی است”، قرار می گیرد.
البته معانی و تفاسیر مختلفی از معنویت شده است که در زیر به برخی از آنها پرداخته خواهد شد.
معنویت مسیحی ،(۱۴) حضور و زندگی در مقابل خدواند و در میان جهان مخلوق است. معنویت مسیحی ، نیایش، عبادت و زندگی در مسیح است . معنویت، روح انسانی است که به روح القدس متمسک می شود، توسط او حمایت و پشتیبانی می شود و عاقبت توسط او تغییر می یابد.
معنویت، تلاشی برای یکی شدن با مسیح است که به عنوان هدیه ای از جانب خداوند، به انسان عطا می شود. معنویت، انتظار فرا رسیدن حکومت و سلطه ی پروردگار و نجاتی است که انسان در پی آن است.
بنابراین ، معنویت مسیحی را می توان در پنج مسأله که کنار هم قرار می گیرند و یکدیگر را کامل می کنند، جستجو کرد:
۱. خدای پدر: خدای قادر و خالق جهان و جهانیان ،(۱۵)
۲. عیسی مسیح : کلمه ی متجسد خداوند و منجی مصلوب (۱۶) که برخاست و همه در انتظار اویند ؛(۱۷).
۳. روح القدس، منبع حیاتبخش یا تمام مقدسات و تطهیر کننده ها ؛(۱۸).
۴. کلیسا : مشارکتی مقدس در امور قدسی ؛(۱۹).
۵. پیروزی نهایی در زندگی جاودان. (۲۰).
آنچه در بدو امر در رابطه با معنویت مسیحی از ذهن خواننده ی گرامی می گذرد، ممکن است اظهار معنویت در قالب نگارش نامه و رساله ، انجام اعمال نیکو وکارهای روزانه، عبادات، نیایش ها ، اشعار و سرودهای مذهبی باشد.همچنین ممکن است عده ای معنویت را تنها در افراد برجسته و شاخص مسیحی در دوران های گذشته و یا عصر حاضر جستجو کنند؛ افرادی چون توماس آکویناس قدیس (۲۱) و مادر ترزا.(۲۲) عده ای نیز از افراد معنوی ، انسان های متدین و مؤمن یا انسان های متخلق به اخلاق حمیده و دارای فضایل اخلاقی را قصد می کنند.
با توجه به برداشت های مختلف افراد از معنویت، هر یک از مجموعه های دینی، طریق و روشی را برگزیده و به تبلیغ و تبیین آن می پردازند. اما به راستی، کدام یک از این راه ها برای رسیدن به معنویت ، بر اساس کتاب مقدس است؟ و متون مقدس مسیحی کدام یک از این معیارها ، طرق و ملاک ها را می پذیرد؟
آقای جو فری واین رایت،(۲۳) نگارنده ی مقاله ای با عنوان ” معنویت مسیحی “(۲۴) معنویت مسیحی را از دو منظر مورد بررسی و مطالعه قرار داده است: (۲۵)
۱. دیدگاه مقدماتی عمومی؛
۲. دیدگاه الهیاتی .
در مقاله ی حاضر تلاش شده است ضمن استفاده از ترجمه ی آزاد مقاله ای که ذکر آن آمد و بهره گیری از دیگر متون معتبر مسیحی و به ویژه کتاب مقدس، در رابطه با دیدگاه اول مطالبی را ذکر نموده و به نقد و بررسی آن بپردازیم .بیان دیدگاه دوم و نقد آن نیز، در بخش دوم خواهد آمد. شایان ذکر است که هر دو دیدگاه در قالب مدل پنج گانه ای که ذکر شد بیان گشته است، تا مقایسه و ارایه ی نظر پیرامون آن منطقی تر باشد.
دیدگاه مقدماتی عمومی
 

در دیدگاه اولیه ی معنویت، که دیدگاه مقدماتی عمومی است، پنج اصل کلی به ترتیب بیان می شود که در زیر توضیح هر یک خواهد آمد.
۱. مخلوقات در مقابل خالق (۲۶)
 

بر اساس عهد جدید، (۲۷) اولین دعوتی که از جانب خداوند صورت پذیرفت و اولین وظیفه ی مخلوقات، عبادت خداوند است:
“برای آنان حقیقت وجود خدا کاملا ً روشن است؛ زیرا خدا وجدان هایشان را از این حقیقت آگاه ساخته است. انسان از ابتدا، آسمان و زمین و چیزهایی را که خدا آفریده ، دیده است و با دیدن آنها می تواند به وجود خدا و قدرت ابدی او پی ببرد، پس وقتی در روز داوری در حضور خدا می ایستد، برای بی ایمانی خود هیچ عذر وبهانه ای ندارد.
بلی، درست است که مردم این حقایق را می دانند، اما هیچ گاه حاضر نیستند به آن اعتراف کنند و خدا را عبادت نمایند و یا حتی برای برکاتی که هر روز عطا می کند، او را تشکر گویند. در عوض ، درباره ی وجود خدا و اراده ی او، عقاید احمقانه ای ابداع می کنند. به همین علت، ذهن نادانشان، تاریک و مغشوش شده است . خودرا به دور از خدا،داناو خردمند می پندارند،اما همگی، نادان و بی خرد شده اند . آن گاه به جای این که خدای بزرگ و ابدی را بپرستند، بتهایی از چوب و سنگ به شکل انسان فانی، پرندگان، چهار پایان و خزندگان می سازند.
بنابراین ، خدا نیز ایشان را به حال خود رها کرده تا هر چه می خواهند بکنند و در آتش شهوات گناه آلود خود بسوزند و با بدن های خود، مرتکب گناهان شرم آور شوند. ایشان به جای این که به حقیقت وجود خدا ایمان بیاورند، عمداً عقاید باطل را پذیرفته اند و مخلوق خدا را به جای خالقی که تا ابدمورد ستایش است، می پرستند. “(۲۸).
همچنین بر اساس کتاب مقدس،(۲۹) اولین فرمانی که از جانب خداوند باید مورد توجه واقع شود، توجه به سلطه ی خداوند، حضور او در همه جا و پرستش خداوند است :
“من خداوند خدای تو هستم، همان خدای که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد کرد. تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد.هیچ گونه بتی به شکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست مکن. در برابر آنان زانو نزن و آنها را پرستش نکن؛ زیرا من خداوند خدای تو هستم و کسانی را که با من دشمنی کنند، مجازات می کنم. این مجازات شامل حال فرزندان آنها تا نسل سوم و چهارم نیز می گردد. اما بر کسانی که مرا دوست داشته باشند ودستورات مرا پیروی کنند، تا هزار پشت رحمت می کنم. “(۳۰).
“عیسی به او گفت: دور شو ای شیطان ! کتاب مقدس می فرماید: فقط خداوند را بپرست و تنها از او اطاعت کن. “(۳۱).
خداوند مقتدر، تمام موجودات عالم را خلق کرده است واو خود، احتیاجات آنان را بر آورده می سازد. او خداوند توانمندی است که ماهیان دریاها را سیراب می کندو پرندگان آسمان را خوراک می رساند. او همان خداوندی است که تمام موجودات عالم را از رحمت بیکران خویش بی نیاز می کند:
“پس نصیحت من این است که برای خوراک و پوشاک غصه نخورید. برای همین زندگی و بدنی که دارید شاد باشید. آیا ارزش زندگی و بدن، بیشتر ازخوراک وپوشاک نیست؟ به پرندگان نگاه کنید. غصه ندارند که چه بخورند،نه می کارند و نه درو می کنند، ولی پدر آسمانی شما، خوراک آسمانی آنها را فراهم می سازد. آیا شما برای خدا خیلی بیشتر از این پرندگان ارزش ندارید؟ آیا غصه خوردن می تواند یک لحظه عمرتان را طولانی تر کند؟
چرا برای لباس و پوشاک غصه می خورید؟به گل ها ی سوسن که در صحرا هستند، نگاه کنید. آنها برای لباس غصه نمی خورند. با این حال ، به شما می گویم که سلیمان هم با تمام شکوه و ثروت خود، هرگز لباسی به زیبایی این گل های صحرایی نپوشید. پس اگر خدا در فکر گل هایی است که امروز هستند و فردا از بین می روند، چقدر بیشتر در فکر شماست ، ای کم ایمانان!”(۳۲).
آیات این چنینی کتاب مقدس، دلالت بر آفرینش تمام موجودات توسط خالق عالم و مراقبت و محافظت آنان توسط خداوند می نمایند و این همان ارتباط خالق و مخلوق است که در کتاب مقدس به آن اشاره شده است . مسیحیان معتقدند که این ارتباط، گونه ای از معنویت است که در این شکل خود را نشان می دهد.
۲. مسیح واسطه ی فیض(۳۳)
 

عیسی مسیح پیام خداوند را به مردم رساند تا آنان را به سوی خداوند بالا برد. او واسطه ای بود که با قالب انسانی پسر خدا(۳۴)و(۳۵) بر زمین هبوط کرد تا خدا را در روی زمین به همگان نشان دهد ومردمی را که با خداوند آشنا نیستند با او آشنا سازد.
مردم نیز اگر بخواهند به خدا نزدیک شوند، باید در تمام افعال و رفتار خود تابع مسیح ، فرزند خدا باشند؛ آن چنان که عیسی مسیح نیز خطاب به شاگردان خود و دیگر مردم گفت:
“اگر کسی از شما بخواهد پیرو من باشد، باید از آرزوها و آسایش خود چشم بپوشد و صلیب خود را بر دوش گیردومرا دنبال کند.”(۳۶).
مسیح با شستن پای شاگردانش ، به آنان درس فروتنی و تواضع داد و سپس گفت:
“حال، اگر من که خداوند و استاد شما هستم ، پاهای شما را شستم ، شما نیز باید پاهای یکدیگر را بشویید. من به شما سر مشقی دادم تا شما نیز همین طور رفتار کنید.”(۳۷).
او اصول تربیتی و اخلاقی را به مردم آموخت . او درس محبت و دوست داشتن را نیز به شاگردانش آموخت و از آنان خواست که آنان نیز به یکدیگر محبت کنند و یکدیگر را دوست بدارند:
“پس حال، دستوری تازه به شما می دهم؛ یکدیگررا دوست بدارید، همان گونه که من شما را دوست می دارم”(۳۸).
مسیح، نه تنها همگان را به پیروی ازخود، که در موارد بسیاری مردم و شاگردانش را به پیروی از خداوند راهنمایی می کند واز آنان می خواهد که در تحمل مشکلات و سختی ها استوار باشند:
“همچنان که یک کودک عزیز از رفتار پدرش تقلید می کند، شما نیز در هر امری از خدا سرمشق بگیرید.”(۳۹).
از این رو،بر اساس اعتقاد مسیحیان، اگر کسی بخواهد پیرو راستین مسیح باشد، نه تنها در شیوه ی زندگی خود و اعمال ورفتارش باید پیرو عیسی مسیح باشد، بلکه حتی باید در مرگ مسیح برروی صلیب و همچنین برخاستن مجدد او،(۴۰) از مسیح تبعیت کند، اما چگونه انسان می تواند در مرگ و رستاخیز مسیح او را پیروی کند؟
پولس رسول در نامه ی خود به مسیحیان روم این مسأله را به خوبی روشن کرده است :
“خوب، اکنون چه باید کرد؟ آیا باید به زندگی گذشته و گناه آلود خود ادامه دهیم تا خدا نیز لطف و بخشش بیشتری به ما نشان دهد؟
هرگز! مگر نمی دانید که وقتی به مسیح ایمان آوردیم و غسل تعمید گرفتیم، جزیی از وجود پاک او شدیم و با مرگ او، طبیعت گناه آلود ما نیز مرد؟ پس، حال که قدرت گناه در ما نابود شده است، چگونه می توانیم باز به زندگی گناه آلود سابق خود ادامه دهیم ؟
هنگامی که مسیح مرد، طبیعت کهنه ی ما هم که گناه را دوست می داشت، با او در آب تعمید دفن شد. و زمانی که خدای پدر با قدرت پرجلال خود، مسیح را به زندگی باز گرداند، ما نیز در آن زندگی تازه و عالی، شریک شدیم”(۴۱).
مسیحیان برای سلطه ی خداوند دست به دعا و نیایش بر می دارند، آنان برای نجات و رهایی خویش نیز پروردگار را می ستایند. مسیحیان با عیسی مسیح همنوا شده و در برابر پروردگار، چون او، سرود نیایش را زمزمه می کنند؛ همان سرودی که مسیح به آنان تعلیم فرمود ه بود (۴۲).
بنابراین ، مسیحیان با توسل و تمسک جستن به مسیح ، ارتباط معنوی پیدا می کنند؛ چرا که مسیح به عنوان یکی از اقانیم سه گانه ،(۴۳) جایگاه ویژه ای در معنویت مسیحی دارد.
۳.روح القدس تطهیر کننده (۴۴).
 

چه چیز باعث پیوند دادن مردم با خداوند می شود؟
هنگامی که مسیح به عنوان فرزند خدا، پیام رحمت و محبت خداوند را به مردم می رساند، چه چیز باعث می شود تا مردم به گناهان خویش اعتراف کرده وبه سوی خداوند باز گردند ؟
در اینجاست که بر اساس آموزه های مسیحی، جایگاه سومین شخص از اقانیم ثلاثه ، یعنی روح القدس،(۴۵) مشخص می گردد:
“اما اکنون به کسانی بر می خورید که ادعا می کنند از جانب روح خدا برایتان پیغامی دارند، چگونه می توان دانست که آیا ایشان واقعاً از جانب خدا الهام یافته اند؟ یا این که فریبکارند؟
راهش این است : کسی که تحت قدرت روح خدا سخن می گوید، هرگز نمی تواند عیسی را لعنت کند. هیچ کس نیز نمی تواند با تمام وجود عیسی ار خداوند بخواند، جز این که روح القدس این حقیقت را بر او آشکار ساخته باشد”(۴۶)
روح القدس نه تنها میان انسان ها و خداوند وساطت می کند، بلکه به آنان کمک می کند تا بتوانند با دعا و نیایش و انجام امور اخلاقی و افعال پسندیده وبا ایمان کامل به مسیح، به سوی نجات کامل رهنمون شوند:
“به این وسیله، یعنی به وسیله ی ایمان ما ، روح خدا مارا در مشکلات زندگی و در دعاهایمان یاری می دهد؛ زیرا ما حتی نمی دانیم چگونه وبرای چه دعا کنیم . اما روح خدا با چنان احساس عمیقی از جانب ما دعا می کند که با کلمات قابل توصیف نیست. و خدا که از دل ما با خبر است ، می داند که روح القدس چه می گوید؛ زیرا آنچه که او به جای ما دعا می کند، طبق خواست خداست.”(۴۷).
اگر به واسطه ی روح القدس، نجات شامل حال یک مسیحی شود، آن گاه مقام او از مرتبه ی بنده ای که با هول و هراس خدا را پرستش می کند، بسیار فراتر رفته و به مقام فرزندی خدا نایل می شود ، آنچنان که مسیح نیز درعالی ترین مقام ، یعنی فرزندی خدا قرار داشت:(۴۸)
“پس همچون برده ها ، رفتارمان آمیخته با ترس ولرز نباشد، بلکه مانند فرزندان خدا رفتار نماییم؛ فرزندانی که به عضویت خانواده ی خدا پذیرفته شده اند و خدا را پدر خود می خوانند؛ زیرا روح خدا در عمق وجود ما، به ما می گوید که ما فرزندان خدا هستیم.”(۴۹).
بر اساس اعتقاد پولس رسول،(۵۰) سه هدیه ی ماندگار روح القدس، ایمان ، امید و محبت است:
” پس سه چیز همیشه باقی خواهد ماند: ایمان، امید و محبت ، اما از همه ی اینها بزرگ تر، محبت است . “(۵۱)
هنگامی که عشق الهی سراسر وجود انسان مؤمن مسیحی را فرا گرفت ودر قلب او مستقر شد، ثمرات این عشق در زندگی انسان، خود را نمایان می کند.
عشق،(۵۲) شادی ونشاط معنوی،(۵۳) صلح و آرامش ،(۵۴) صبر،(۵۵) مهربانی،(۵۵) احسان،(۵۶) صداقت،(۵۷) نجابت(۵۸)و کنترل نفس،(۵۹) جملگی ازثمرات عشق به خداوند است که از طریق روح القدس در شخص مومن ایجاد شده وزندگی او را ثمربخش نموده و اورا شبیه عیسی مسیح می نماید:
“اما ما مسیحیان نقابی بر صورت خود نداریم و همچون آیینه ای روشن و شفاف، جلال خداوند را منعکس می کنیم و در اثر کاری که خداوند یعنی روح القدس در وجودمان انجام می دهد، با جلالی روز افزون ، به تدریج، شبیه او می شویم”(۶۰).
اگر روح القدس در زندگی یک فرد مسیحی راه یابد، اشعار، سرودها و نغمه های الهی را بر زبانش جاری می کند و وجود او مملو از روح القدس می شود:
“از مستی بپرهیزید؛ زیرا مستی انسان را به راه های زشت می کشاند، در عوض، از روح خدا پرشوید، با یکدیگر درباره ی خدا گفتگو کنید. سروده های پرستشی و مزامیر برای یکدیگر بخوانید ودردل خود برای خداوند، آهنگ بسازید وبسرایید”(۶۱)
۴. آیین عشای ربانی قدیسان(۶۲)
 

هر مسیحی پس از ایمان به خدای خالق ، عیسی مسیح و روح القدس ، مورد قبول و رضایت خداوند واقع می شود و این ایمان، او را تا مقام قدیسی(۶۳) بالا می برد؛ چرا که به راستی او مورد تکریم خداوند واقع شده و مقدس می شود:
“بعضی از شما در گذشته، چنین زندگی گناه آلودی داشتید، اما اکنون گناهانتان شسته شده و شما وقف خدا و مورد پسند او شده اید، و این در اثر کار خداوند ما، عیسی، و قدرت روح القدس میسر شده است .”(۶۴)
چنین افرادی نه تنها در زمان حیات خود منشأ فیض هستند، بلکه پس از مرگشان نیز یاد و خاطره ی آنان در ذهن ها باقی خواهد ماند وهمگان به شفاعت و وساطت آنان نیازمندند.
در آیین عشای ربانی، مریم مقدس ، مادر عیسی مسیح، جایگاه ویژه ای داردتا آنجا که در مراسم کاتولیک غرب، با گفتن اذکار مقدسی که با تسبیح صورت می گیرد، ارتباطی میان مریم مقدس و فرزندش عیسی مسیح برقرار می گردد.این ارتباط در سه دسته از اسرار پنچ گانه ی زیر تقسیم بندی می شود.
اسرار پنج گانه ی مسرت بخش:(۶۵)
 

۱.عید تبشیر، (۶۶) روز بیست و پنجم مارس، که مسیحیان آن را عید می گیرند؛
۲. عیادت ودیدار مسیحیان؛ (۶۷).
۳.تولد دوباره ی مسیح؛ (۶۸)
۴. معرفی مسیح؛(۶۹)
۵. یافتن مسیح در پرستشگاه .(۷۰)
اسرار پنج گانه اندوهناک : (۷۱)
۱. عذاب ها و مصیبت هایی که مسیح متحمل شده؛(۷۲)
۲- تازیانه بر مسیح؛(۷۳)
۳. تاج خار بر سر مسیح نهادن؛ (۷۴)
۴. حمل صلیب شهادت؛(۷۵)
۵. تصلیب.(۷۶)
$اسرار پنج گانه ی شکوهمند:(۷۷)
۱. رستاخیز مسیح ؛(۷۸)
۲. صعود مسیح ؛(۷۹)
۳. عید پنجاهه (عید گلریزان)؛(۸۰)
۴. صعود مریم به آسمان؛(۸۱)
۵. تاج گذاری .(۸۲)
قدیسان و مؤمنان غالباً از طرفداران این اعتقاد بوده اند، ولی پروتستان ها به جهت جلوگیری از برخی خرافات، خود را از بسیاری از اعتقادات قدیسان مبرا می شمرند.
۵. زندگی در سلطنت الهی (۸۳)
 

مسیحیان بر این باورند که زندگی کنونی ، با هدف نهایی خداوند احاطه شده است . آنان با انتظار چهار شی ء جاودان (مرگ، قیامت، بهشت و دوزخ) زندگی می کنند.
امید و آرزوی آنان در توکل به خداوند وباز خرید گناهان ونجات آنان توسط عیسی مسیح است. مسیحیان بر رحمت الهی تکیه دارندو البته این رحمت از طریق رستاخیز عیسی به آنان می رسد. آنان معتقدند که انسان ها به واسطه ی کارهایی که توسط جسم خود انجام داده اند، خوب یا بد، در مقابل مسیح ایستاده، مورد تشویق یا تنبیه واقع می شوند:
“زیرا همه ی ما در حضور مسیح خواهیم ایستاد تا محاکمه شویم، هر یک از ما، نتیجه اعمالی را که در این زندگی انجام داده است، خواهد دید، چه نیک، چه بد.”(۸۴).
مشارکت در سلطنت الهی و زندگی در آن به معنای عبادت کردن، روزه گرفتن، ملاقات حضوری خداوند و انجام تمام اموری است که باعث نشان دادن عظمت ، جلال و شکوه پروردگار است.
این نگاه نه تنها چشم انداز شایسته ای از آینده را برای ما ترسیم می کند، بلکه به انسان امید می بخشد تا مشکلات و نابسامانی های این دنیا را نیز به راحتی پشت سر گذارد. دیگر برای او هیچ مسأله ی بغرنج و غیر قابل حلی وجود ندارد؛ زیرا در همه چیز، قدرت و عظمت خداوند را مشاهده می کند.در این هنگام است که دیگر در زندگی او تاریکی و ابهام وجود ندارد. و نور خدا، او را فرا می گیرد:
“مسأله دیگری که ما را به انجام اعمال نیک ترغیب می کند، این است که وقت به سرعت می گذرد و عمر ما به پایان می رسد. پس بیدار شوید؛ زیرا الان وقت بازگشت خداوند نزدیک تر است از آن زمانی که ایمان آوردیم. شب به پایان خود رسیده و روز نزدیک است. بنابراین ، اعمال گناه آلود تاریکی را کنار زده، در نور خدا زندگی پاک و مقدسی رادر پیش گیرید؛ زیرا این وظیفه ی ماست
که در نور زندگی کنیم. آنچه می کنید با شایستگی باشد…
تمام وجودتان از آن مسیح باشد، به دنبال هوس های جسم نروید”(۸۵).
نتیجه
 

در بخش پایانی مقاله ، بیان چند نکته به عنوان نتیجه گیری لازم به نظر می آید.
اول: اصل معنویت، اصلی است که در ادیان مختلف به آن پرداخته شده ودر مسیحیت، به ویژه در سال های اخیر، توجه بیشتری به آن مبذول شده است؛ چرا که در زیست گاه غالب مسیحیان دنیا در صد سال اخیر، فرقه ها و نحله های بسیاری پا به عرصه ی حیات گذاشته اند و مسیحیت برای دفاع از آموزه های خویش، سعی بر شناخت و بیان معنویت مسیحی نموده است.
دوم: همان گونه که مشاهده گردید، کلیه ی مطالعاتی که در حوزه ی الهیات انجیلی صورت می پذیرد ، مبتنی بر کتاب مقدس است. از این رو، اثبات حجیت کتاب مقدس اولین مسأله برای آغاز بحث است .
بنابر این ، اگر حجیت کتاب مقدس مخدوش گردد- که هیچ دلیلی هم بر اثبات آن ، غیر از کلیسا وجود ندارد و کلیسا خود نیز ، حجیت خود را از کتاب مقدس گرفته است و این مسأله بر دَوری آشکار دلالت داردو طبق نظر تمام منطقیون، دَور مصرّح ، باطل و بدون اعتبار است- تمام مباحثی که ذکر آن گذشت ، خالی از اعتبار و حجیت تلقی شده و دیگر نمی توان به آنها استناد کرد.
سوم: تقریباً بسیاری از مباحثی که ذکر آن گذشت، بر تصلیب عیسی مسیح و کشته شدن او استوار است. حال، اگر ثابت شود که مسیح زنده است و شخص دیگری که شبیه مسیح بوده است ، به قتل رسیده – آنچنان که مسلمانان بر این عقیده اند- دیگر وجهی برای استدلال به مباحثی که بیان شد باقی نمی ماند.
چهارم: آخرین نکته این که ، باوجود اشکالات بسیاری که بر مسیحیت وارد است و انحرافات ، بدعت ها و اعوجاجاتی که در این دین وارد شده است ، هنوز هم نیاز بسیاری به مسأله ی معنویت احساس می شود، از این رو، اندیشمندان معاصر مسیحی در صدد تعریف های درون و برون دینی بسیاری در این حوزه بر آمده و راهکارهای متعددی را نیز ارایه نموده اند، که برخی از آنها به صورت مشترک در ادیان دیگر نیز وجود دارد. بنابر این، شناخت این راهکارها می تواند گامی ارزنده در راستای تفاهم، آشنایی با مشترکات، ودر نهایت، استفاده از راهکارهای مناسب و آزموده شده در دیگر ادیان، فرهنگ ها و تمدن ها باشد.
پی نوشت ها :
 
۱- عضو هیأت علمی و مدیر گروه ادیان معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان.
۲- systematic theology
۳- Historical Theology
۴- Apologetic Theology
۵- practical Theology
۶- Biblical Theology
۷-Spiritualitas.
۸-pneuma
۹-pneumatikos
۱۰-spirit
۱۱- spiritual
۱۲- physical
۱۳-material
۱۴-Christian spirituality
۱۵-God, the fater, the Almighty , universal Creator.
۱۶- مسیحیان بر این عقیده هستند که عیسی مسیح برروی صلیب به شهادت رسید. از این رو، براساس اعتقاد آنان ، به یاد آوردن یاد و خاطره ی آن واقعه ی غم انگیز و ارتباط برقرار کردن با مسیح مصلوب، به انسان مؤمن مسیحی معنویت می بخشد. ما مسلمانان معتقدیم که حضرت عیسی مسیح ، در زمان حیات خویش نیز بارها به مساله ی صلیب شهادت اشاره کرده بود، واین نه بدان معناست که او بر روی صلیب به شهادت رسیده است، بلکه نشانگر آمادگی اوبرای شهادت است ، آنچنان که تمام انبیای الهی آماده ی فداکاری کردن جان خود درراه رضای خدا بودند.
عیسی مسیح به نقل از متی می گوید:” اگر نخواهید صلیب خودرا بردارید . واز من پیروی کنید، لایق من نمی باشید”[متی، ۳۸:۱۰].
همچنین مسیح به نقل از مرقس می گوید:” اگر کسی از شما بخواهد پیرو من باشد، باید از آرزوها و آسایش خود چشم بپوشد و صلیب خود را بردوش گیرد ومرا دنبال کند. هر که به خاطر من و به خاطر پیام نجات بخش انجیل حاضر باشد جانش را فدا کند، آن را نجات خواهد داد، ولی هر که تلاش کند جانش را حفظ نماید، آنرا از دست خواهد داد.”[مرقس، ۸: ۳۴-۳۵]
لوقا نیز از عیسی مسیح این گونه بیان می کند:” هر که می خواهد پیرو من باشد، باید مرا از پدر و مادر، زن و فرزند، برادر وخواهر و حتی از جان خود نیز بیشتر دوست بدارد. هر که صلیب خود رابرنداردوبه دنبال من نیابد، نمی تواند شاگرد من باشد.”[لوقا، ۱۴:۲۷-۲۵].
۱۷- jesus Christ , the incarnate word , the crucified Savoir , the risen and expected Lord.
۱۸- The Holy spirit, the vivifying source or all sanctification.
۱۹- The Church, the faithful company sharing in holy tjings
۲۰- The final triumph of eternal lif
۲۱- Saint Tomas Aquinas
۲۲-Mother teresa
۲۳- Geoffrey Wainwright
۲۴- christian spirituality
۲۵-see the encyclopedia of religion , mircea eliade, Vol . 3, p:452.
۲۶-Creatures before Creator
۲۷-عهد جدید، بخش دوم کتاب مقدس است که مشتمل بربیست وهفت کتاب می باشد، مجموعه ای مشتمل برچهار بخش، دربردارنده ی چهار انجیل به روایت متی، لوقا، مرقس و یوحنا، و بخش های «اعمال رسولان»،«نامه های رسولان»و «مکاشفه»است .
۲۸- رومیان، ۱: ۱۹-۲۵.
۲۹- کتاب مقدس مشتمل بردوبخش عهد قدیم و عهد جدید است و مجموعه ی کامل آن ، کتاب مقدس مسیحیان به حساب می آید.مجموع کتاب های عهدین، ۶۶کتاب است که ۳۹ کتاب آن مربوط به عهد عتیق و ۲۷ کتاب آن مربوط به عهد جدید است.
۳۰- سفر خروج، ۲۰:۲-۶.
۳۱- متی، ۴:۱۰.
۳۲- همان، ۶:۲۵-۳۰.
۳۳-Christ the Mediator
۳۴- Son of God
۳۵- عیسی مسیح نزد مسیحیان جایگاهی الهی دارد، ولی آیات بسیاری در کتاب مقدس نیز وجود دارند که دلالت برطبیعت انسانی عیسی می نمایند، از آن جمله موارد زیر است :
۱- «او دارای تبار شناسی انسانی است »[متی، ۱:۱]
۲- تولد و طفولیت او:
«مریم در رحم، اورا حمل می کند»[متی ، ۱:۲۰]«تولد انسانی او»[لوقا، ۱:۲]، «درروز هشتم ختنه می شود.».[لوقا، ۲:۲:] «درکودکی به دیدار معبد می رود» [لوقا، ۴۱:۲ ]، «مانند دیگران رشد کرد»[لوقا،۵۲:۲]
۳- درد و رنج، مرگ و مراسم تدفین:
«عرق های شبیه به خون اودرباغ برزمین می چکید»[لوقا، ۴۴:۲۲]؛«مرگ بر صلیب»[یوحنا، ۳۳:۱۹]،
«خون وآب از پهلوی اوبرزمین آمده»[یوحنا، ۳۴:۱۹]«بدن از صلیب پایین آورده شد»[لوقا،۵۳:۲۳]؛
«جسد مهیای خاکسپاری شدودر قبر گذاشته شد»[یوحنا، ۳۹:۱۹]؛«از کفن برای تکفین عیسی استفاده شد»[یوحنا۶:۲۰]
۴- رستاخیز و صعود عیسی:
«رستاخیز او در یکشنبه عید پاک»[متی، ۲۸:۱] ؛«ظهورهای (تجلی های ) اودر طول چهل روز» [اعمال رسولان، ۲۰:۱]؛«بدن او هنوز هم بدن انسانی است . » [لوقا، ۴:۲۴]؛ «صعود اوبه آسمان» [لوقا ، ۵۰:۲۴]
۵- اودارای ویژگی های انسانی بود:
«می توان اورا لمس کرد »[مرقس،۲۷:۵] «گرسنه شده » [متی،۱۸:۲۱]؛«تشنه شد»[یوحنا، ۲۸:۱۹]؛»خسته شد. م [یوحنا ، ۶:۴]«نیازمند خواب می شد، [مرقس۳۸:۴]؛«مهربانی و دلسوزی به مردم نشان می داد» [تی ۳۹:۹]؛«خشم و غضب از خود نشان می داد» [ یوحنا۱۳:۲]؛«او گریست» [لوقا ۴۱:۱۹]؛»
۶- به طبیعت انسانی او به طور مشخص اشاره شده است .
«او انسان شد.»[یوحنا،۱۴:۱]؛«او در انسانیت با ما شریک شد»[عبرانیان؛۱۴:۲]؛«اودرهمه چیز جز گناه شبیه ماست. »[عبرانیان،۱۷:۲]؛«ماباید در نظر داشته باشیم که عیسی باقالب جسم انسانی آمد[نامه ی دوم یوحنا،۷].
۳۶- مرقس ، ۳۴:۸.
۳۷- یوحنا، ۱۴:۱۳-۱۵.
۳۸- یوحنا ۳۴:۱۳.
۳۹- افسسیان ۱:۵،ر.ک : فیلیپیان ، ۲و اول پطرس۲۱:۲.
۴۰- مسیحیان معتقد به مرگ مسیح برروی صلیب هستند و همچنین اعتقاد دارند که مسیح برای نجات انسان ها و بخشش گناهان آنان بر روی صلیب رفت و پس از مرگ ، رستاخیز خودرادراین عالم داشت ، اما نگاه قرآن با اعتقاد مسیحیان و بسیاری از مکتوبات کتاب مقدس، کاملا ناسازگار است.
آنچه در پی می آید نگاه قرآن به مسیح است:
خداوند خلقت عیسی (ع) را همچون جد بزرگ و بزرگوارش حضرت آدم (ع) دانسته [آل عمران/۵۹]واورا روح الله [نساء/۱۷۱]، کلمه خداوند که به مریم القا شد[آل عمران/۴۵]و نام اورا مسیح، عیسی بن مریم بر می شمرد[آل عمران/۴۵]. نام عیسی(ع) در زمره ی دیگر انبیاو رسولان الهی [نساء/۱۷۱وصف/۶] ذکر شده [انعام /۸۵]که خداوند از آنان پیمان گرفت [احزاب/۷] که دین الهی را اقامه نمایند[شوری/۱۳]. عیسی درکودکی در گهواره تکلم می کند [مائده /۱۱۰] او قول حق است [مریم /۳۴ ] که از جانب خداوند با کتاب مقدس انجیل که هدایت و نور است و تصدیق کننده ی تورات و موعظه برای متقین برای هدایت بشر آمد [حدید/۲۷] . از آنجا که اودرزمره ی دیگر انبیای الهی قرار دارد. [بقره/۱۳۶] با تصدیق شریعت موسی [صف/۶] وبشارت به پیامبری که بعد ازاو می آید و نامش احمد است [صف/۶] مبعوث به رسالت شد.
خداوند با روح القدس ، عیسی(ع) را مورد تأیید خویش قرارداده [بقره /۸۷] به او کتاب، حکمت، تورات و انجیل را آموزش داده [مائده /۱۱۰]واورابا بینات[زخرف/۶۳] و معجزاتی چون: سخن گفتن در گهواره، دمیدن در مجسمه ی گلی و حرکت پرنده به اذن پروردگار، شفای کور مادرزاد و بیماران به اذن پرودرگار، جان بخشیدن به مردگان به اذن پروردگار ونجات اواز چنگال ستم بنی اسراییل توسط خداوند به سوی مردم فرستاد[مائده /۱۱۰] واورا در دنیا و آخرت وجیه، مورد اعتماد و از بندگان مقرب پروردگار قرار داد[آل عمران/۴۵]عیسی مسیح همیشه بنده ی خدا بودوهیچ گاه از عبودیت استنکاف نکرد[نساء/۱۷۲] یاران اونیز که به حواریون لقب یافتند؛ مورد اعتماد عیسی بوده ودر سختی ها یار و یاور او بودند[صف/۱۴] . آنان از عیسی برای اطمینان قلبشان تقاضای مائده ی آسمانی کردند[مائده /۱۱۲] واین درخواست توسط عیسی از خدواند صورت پذیرفت [مائده /۱۱۴] وخداوند نیز دعای عیسی را بی پاسخ نگذاشته و مائده را به سوی آنان فرستاده به شرط این که آنان در ایمان خویش ثابت قدم باقی بمانند. [مائده ۱۱۵].
خداوند، مسیحیان را نزدیک ترین افراد به مسلمانان می داند [مائده /۸۲] ولی دربرخی آیات هم بدان جهت که آنان در دین غلو کرده[نساء/۱۷۱] برای خداوند فرزند قایل شده [مائده/۷۲] خود و مسیح [توبه/۲۹] را فرزندان خدا دانسته [مائده /۱۷] مسیح و مادرش را عبادت می کنند و عیسی را مصلوب و مقتول می خوانند، آنان را مورد عتاب و نکوهش قرار می دهد [مائده /۷۲] ولبه ی تیز نکوهش نیز متوجه احبار ، رهبانان و رهبران مسیحیت است [توبه /۳۰] این افراد، نه تنها مورد نکوهش خداوندند ، بلکه عیسی نیز آنها را مورد لعنت قرار می دهد[مائده/۷۸] . خداوند درقرآن جایگاه ویژه ای برای انبیا قایل است وآنان را سفیران و رسل خویش می خواند [انعاتم/۸۵]. انبیای الهی ، جملگی ، وظیفه ی دعوت خلق به سوی خدا را بر عهده دارند [احزاب/۷] از این رو، آن گاه که عیسی از سخنان مردم، استشمام کفر و عدم اقرار به ایمان کرد، ازآنان پرسید:(من انصاری الی الله) وآنان در پاسخ، خودرا یاران خدا خواندند [صف/۱۴].
۴۱- رومیان، ۶؛ر/ک : کولسیان، ۱۲:۲و۳؛ یوحنا ، ۲۴:۱۲و ۵:۳.
۴۲- ر. ک : یوحنا، ۱۷.
۴۳- Three persons
۴۴-The sanctifying spirit
۴۵-Holy spirit.
۴۶- اول قرنتیان، ۳:۱۲.
۴۷- رومیان،۲۶:۸-۲۷.
۴۸-ما مسلمانان معتقدیم که مقام عبودیت، بالاترین و عالی ترین مقام نزد خدواند است، چرا که فلسفه ی خلقت را عبودیت می دانیم. (وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون)؛«وما جن و انس را مگر برای عبادت نیافریدیم »[ذاریات /۵۶] مراد از عبودیت ، مقامی است که در آن مقام، اطاعت و عبادت پروردگار ، از روی ترس، دلهره و اضطراب نباشد، اطمینان قلبی برانسان مومن، سیطره انداخته و تنها به حضرت حق می اندیشد. او بر اثر بندگی و عبودیت به این مقام رسیده است.
بر اساس گفته ی پولس، عالی ترین مقام برای انسان، فرزندی خداست که عیسی مسیح به آن مقام نایل آمد. از این رو، او می گوید: « چون بردگان که از ترس ارباب خود، اورا اطاعت می کنند، شما خدارا عبادت نکنید» بنابر این ، شاید بتوان گفت که آنچه درتعابیراسلامی و مسیحی، مشترک است و باعث کمال انسان می شود، چیزی جز عبادت و اطاعت با نشاط معنوی، نیست؛ در اسلام، این مقام با عبودیت، شناخته می شود. ودر مسیحیت با فرزندی خداوند. به همین جهت است که در اسلام ، حضرت رسول اکرم(ص) به عالی ترین مقام، یعنی عبودیت نایل آمد و مسیح نیز بر اساس اعتقاد مسیحیان به عالی ترین مقام، یعنی فرزند خواندگی خدا نایل آمد.
۴۹- رومیان ، ۱۶:۸ -۱۵ ور. ک : غلاطیان، ۴:۶.
۵۰- پولس یکی از یهودیان مخالف عیسی مسیح بود که در زمان حضور مسیح، هیچ گاه به او نگروید وتازه مسیحیان را مورد شکنجه و آزار بسیار قرار داد.او حدود ده سال پس از عیسی مسیح به مسیحیت پیوست.از این رو، مسیح شناسی و الهیاتی که اوارایه می کند با مسیح شناسی که توسط اناجیل همنوا ارایه می شود؛ کاملا متفاوت است. سه انجیل مرقس، لوقا ومتی را که دارای محتوایی بسیار نزدیک هستند و نجات انسان را در گروعمل به آموزه های عهد عتیق می شمرند،” انا جیل همنوا یا مشابه” گویند ولی انجیل یوحنا، نامه های او ونامه ها ی پولیس را که دارای محتوایی جدا از آموزه های مسیح می باشند. وبه جای تأکید بیشتر بر انجام عمل، به محبت و ایمان بدون عمل برای نجات انسان اشاره می کنند،”اناجیل غیر همنوا” گویند.
عیسی سه شأن ولایت تکوینی، زعامت دینی و رهبری اجتماعی را به پطرس حواری داده است . وعیسی، پطرس را به عنوان رهبر یهودیان وغیر یهودیان انتخاب کرده است ، اما پولس که از حواریون هم نمی باشد، معتقد است که بشارت یهودیان به عهده ی پطرس است .بشارت غیر یهودیان به عهده ی پولس می باشد.
به عقیده ی نویسنده ی کتاب” مسیحیت و بدعت ها” این جدایی را که پولس عامل اصلی آن است، می توان اولین شقاق و جدایی میان مسیحیان در خط سیر سیاسی- اجتماعی برشمرد. از این رو، گروه مسیحیان یهودی الاصل که پیروان پطرس و حواریون بودند، “راست کیش” وگروه دیگر که رهبری آن با پولس بود،” بدعت گذار” نامیده می شوند. گروه نخست پس از سال هفتاد میلادی، کم اهمیت گردیدند وآخرین باز ماندگان آنها در قرن چهارم میلادی از بین رفتند.نپس، آنچه از مسیحیت باقی مانده، از گروه دوم، یعنی گروه طرفداران اندیشه های پولس است .[ر. ک: جوان، ا. گریدی، مسیحیت و بدعت ها ، ترجمه: سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، ص۲۰].
۵۱- اول قرنتیان، ۱۳:۱۳.
۵۲- Love.
۵۳-joy
۵۴-peace
۵۵-patience
۵۶-Kindness
۵۷-Goodness.
۵۸-Faithfulness.
۵۹-Gentleness.
۶۰-self control.
۶۱- افسسیان ۵:۱۸-۱۹.
۶۲-The Communion of the saints
۶۳-saint.
۶۴-اول قرنتیان ۱۱:۶ ؛ ر. ک: رومیان، ۷:۱ واول پطرس،۴:۲-۱۰.
۶۵-The five joyful mysteries
۶۶- The Annunciation
۶۷- The visitstion
۶۸-The nativity
۶۹- The presentation
۷۰-Finding of Christ in the temple
۷۱-The dive sorrowful mysteries.
۷۲-The Agony
۷۳-The scourging
۷۴-The crowning with thorns
۷۵- The carrying of the cross.
۷۶- Crucifixion
۷۷-The five glorious mysteries.
۷۸-The Resurrection
۷۹-The Ascension.
۸۰-Pentecost
۸۱-Marys Assumption
۸۲-Coronation
۸۳-Life in the Divine Kingdom.
۸۴- دوم قرنتیان، ۱۰:۵.
۸۵- رومیان، ۱۱:۱۳.
 

منابع
الف) فارسی
۱. ترجمه ی تفسیر کتاب مقدس، انگلستان ، ۱۹۹۵. م .
۲. کلام الله مجید، ترجمه: الهی قمشه ای ، مهدی.
۳. گریدی ، جوان؛ اُ،مسیحیت و بدعت ها، ترجمه:سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، قم: مؤسسه ی فرهنگی طه ، ۱۳۷۷.ش.
۴. ناس، جان بی، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: حکمت، علی اصغر، تهران : انتشارات آموزش اسلامی، ۱۳۷۰. ش .
۵. هیوم، رابرت ای، ادیان زنده ی جهان، ترجمه: گواهی، عبدالرحیم ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، ۱۳۷۳.ش.
نشریه اخلاق شماره۱۶ ب ) انگلیسی
۱.Eliade,Mircea,1987,The Encyclopedia of Religion,New York:Macmillan Publishing company.
۲.Fitzmyer ,Joseph ,A.1998,Paulin Theology,Edinburgh and Philadelphia.
۳.Yves, Locodte, Jean. 2005, Christian Theology, New York: Rutedge.

نویسنده:حجه الاسلام و المسلمین حبیب رضا ارزانی (۱)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا