ماه مهر برای همه ما تداعی روزهای مدرسه و کتاب های نو و لوازم التحریر جدید است. خلاصه بویی از تازگی و شروع دوباره. برخی از ما روز اول مدرسه را خندان بودیم و بعضی در نهایت احساس غریبی و استرس گریان.
راستی چرا این اتقاق می افتد؟ گریه بعضی از کلاس اولی ها چه دلایل می تواند داشته باشد و وظیفه ما به عنوان پدر و مادر در قبال این رفتارها چیست ؟ و چه روش هایی در تربیت فرزندان می تواند آنها را در محیط ها و شرایط گوناگون سازگارتر نماید؟ از جمله علل و عواملی که می تواند زمینه ساز ترس کودکان از مدرسه و عدم سازش آنها با محیط جدید باشد می توان به اضطراب جدایی، عدم مهارت های سازش با محیط و عدم توان برآوردن خواسته های شخصی، مشوش بودن اوضاع عاطفی خانواده، تولد نوزاد جدید، و عدم آمادگی های لازم برای ورود به مدرسه اشاره نمود.
در این مقاله قصد داریم روی سخن خود را با مادران کودکانی قرار دهیم که قرار است در یک یا دو سال آینده فرزند خود را به مدرسه بفرستند. می خواهیم آگاهی هایی را ارائه دهیم که با ایجاد پیش زمینه های مناسب از بروز رفتارهای ناسازگارانه پیشگیری نماید.
در مواقع جدایی با توصیه های مکرر و مراقبتی تنها این حس را به آنها القاء می کنید که در لحظات جدایی از من ممکن است اتفاقات زیادی برایت بیافتد پس بهتر است خیلی از من جدا نشوی.
*در بسیاری از مواقع وابستگی شدید فرزندان به خانواده به ویژه مادر باعث می شود تا تمایل آنها برای ورود و یا ماندگاری در محیط های تازه کاهش یابد. لذا سابقه حضور در مراکز پیش دبستانی و یا کلاس های آموزشی در دوره پیش از مدرسه می تواند تا حدودی این وابستگی را کم کند. سعی کنید حتماً شرایطی را فراهم کنید که کودک ساعاتی را جدای از شما برای بازی و یا خوابیدن تجربه کند. در بسیاری از مواقع هم ماداران خود از شخصیت های وابسته ای برخوردارند و این وابسته بودن و اضطراب از جدایی را به کودک خود منتقل می کنند. اگر چه مراقبت از کودک به صورت لحظه به لحظه لازم است، اما اجازه دهید او در گذران اوقات خود استقلال را تجربه کند و با فراغ بال به کنجکاوی در محیط و کشف پدیده ها و روابط جدید بپردازد . در این مواقع با توصیه های مکرر و مراقبتی تنها این حس را به آنها الفاء می کنید که در لحظات جدایی از من ممکن است اتفاقات زیادی برایت بیافتد پس بهتر است خیلی از من جدا نشوی.
به او القاء کنید که مسئولیت پذیر باشد و در قبال مسئولیت تعهد را یاد بگیرد با این روش اعتماد به نفس را در او پرورش می دهید.
* در امور روزمره کودک سعی کنید او را به انجام وظائف شخصی و یا کارهای مشارکتی که در توانش است ترغیب کنید درست است که سرعت عملکرد او پایین است اما توانمند سازی و استقلال او بیش از اینها ارزشمند است.
* در رفتارهای شخصی خود نظم را رعایت کنید چرا که فرزندان ما به صورت ناخودآگاه و بدون اراده و خواست شخصی، بسیاری از الگوهای رفتاری را فرا می گیرند. لذا دانش آموزی که رفتارهای خود نظم بخشی را بیاموزد در محیط سازگارانه تر عمل می کند.
* در بازگویی های خود از زمان مدرسه، خاطراتی خوش، صمیمانه، فعال، دوست داشتنی را ترسیم کنید که تمایل شما به بازگشت به آن زمان را نشان داده و کودک را برای آشنایی بیشتر با این نوع محیط ترغیب کند.
* در هنگام رویارویی با مشکلات اجازه دهید کودک خود به حل مساله بپردازد و به جای آنکه ها به او راه حل ارائه دهیم بهتر است در روش های مدل سازی و شبیه سازی، صحنه های مختلفی را پدید آورید. تا به صورت ذهنی و عملی بتواند با مسائل روبرو شده و به نتیجه برسد. با این روش ذهن او را خلاقانه برای مساله گشایی باز می گذارید. به عنوان مثال به او بگویید” بیا با هم صحنه زمانی رو بازی کنیم که تو توی مدرسه مدادت رو گم می کنی.”
* به او بیاموزید که خواسته های خود را تا آنجایی که در حد توانش است خود بر آورد و در برآوردن نیازهایش او را مستقل تربیت کنید. گاهاً خریدهای کوچک خانه را به او بسپارید. گاه از او بخواهید تا رفتارهای اجتماعی در جهت حمایت از خانواده را انجام دهد. به او القاء کنید که مسئولیت پذیر باشد و در قبال مسئولیت تعهد را یاد بگیرد با این روش اعتماد به نفس را در او پرورش می دهید.
* در روزهای پیش از دبستان با انجام پیاده روی های خانوادگی در اطراف مدرسه و گذراندن اوقاتی خوش ذهنیت او را نسبت به این محیط مثبت تر نموده و حتی خوب است که یک روز به همراه او در محیط مدرسه قدم بزنید. کلاس ها را ببینید، با مکان های مختلف مدرسه و کارایی آن آشنا شوید. نقش معلم و شاگردی را بازی کنید تا با چنین روش هایی (حساسیت زدایی تدریجی) اضطراب او کاهش و تصورات او نسبت به مدرسه و نقش های افراد آن مثبت تر شود.
فهیمه کهتری