مین کمپوتی
زمستانها در غرب به علت بارش سنگین برف و باران امکان کار گذاشتن مین در زمین بسیار ضعیف بود.
بنابراین لازم بود به گونهای از تحرکات دشمن آگاه شویم فرمانده گروهان آن روز از ما خواست هرچه قوطی خالی کنسرو و کمپوت وجود دارد جمعآوری کنیم و بعد آنها را در جایی که امکان مینگذاری نبود به صورت پراکنده روی برفها قرار دهیم. اینگونه امکان تحرک دشمن را کم میکردیم.
منبع: کتاب فرهنگ جبهه
مینهای کوهستانی
تخریب در کردستان تجربهی خاصی بود. دشمن و خودی دریافته بودند که در زمینهای سخت و سنگلاخ مین کار گذاشتن دشوار است و مطمئنترین محل برای عبور، شیار و پا روی سنگ گذاشتن بود.
یکی از بچهها، زیر تمام سنگهایی که به نوعی هرکس ترجیح میداد موقع عبور، روی آن قدم بگذارد و عبور کند مین کار گذاشت. بعضی را قطع کششی و بعضی را تله انفجاری، و در آخر آن شد که محل تردد دشمن را ناامن کرد و دشمن بعد از چند بار عبور از آن مسیر و دادن تلفات به ناچار راههای صعبالعبورتر را انتخاب کرد.
منبع: کتاب خلاقیت ها صفحه ۹۹
مین کمپوتی
در منطقهی کردستان، ضد انقلاب قصد شناسایی اطراف پایگاه ما را داشت و ما نیز امکاناتی برای مانع شدن نداشتیم. فکر کردیم از طریق کردهایی که به پایگاه رفت و آمد میکردند و امکان داشت بین آنها نفوذیهایی از ضد انقلاب هم باشد آنها را بترسانیم. به همین خاطر تمام قوطیهای کمپوت و کنسرو در پایگاه را جمع کردم و اطراف پایگاه مثل مین در زمین کاشتم.
وقتی کردها نزد ما میآمدند به آنها گفتیم دیگر در منطقه تردد نکنند؛ منطقه مینگذاری شده است و این عمل از طریق کردهای نفوذی به گوش ضد انقلاب رسید و کسی جرات نکرد آن حوالی بیاید.
منبع: کتاب خلاقیتها
نارنجک چسبی
موقع نفوذ به خاک دشمن دور اهرم نارنجکی که ضامن آن کشیده شده بود را نوار چسب میزدیم و آن را داخل باک بنزین ماشینها میانداختیم. بعد تا خودمان از منطقه دور شویم بنزین نوار چسب را میخورد و طبعاً از دور نارنجک باز میشد و با رها شدن اهرم و انفجار آن سرنشینان ماشین هم متلاشی میشدند.
از این روش هنگام عقبنشینی استفاده میشد که مجبور بودیم حتی ماشینهای خودی را در منطقه جا بگذاریم.
منبع: کتاب خلاقیتها
نارنجک خمپاره ۸۱
در پوکهی خمپارهی ۸۱، مقداری پوکهی تفنگ و تیانتی و خرج میریختیم.
با سوراخ کردن بدنه از پشت فتیلهای از خرج آرپیجی برای این نارنجک دست ساز تعبیه میکردیم و سر آن را محکم می بستیم. کار آن مانند دینا میت بود و بعد از آتش زدن فتیله آن را پرتاب میکردیم.
منبع: کتاب فرهنگ جبهه، خلاقیتها