سوالی وجود دارد مبنی بر این که آیا اهتمام عظیم قرآن کریم به مطالعه در مخلوقات زمینی و آسمانی ، به این صورت است که هر گونه راه دیگر را باطل شناخته است؟ یا قرآن همچنانکه مردم را به مطالعه ” آیات ” خدا دعوت کرده است به نوعی دیگر تفکر نیز دعوت کرده است؟
اساسا ارزش مطالعه در مخلوقات و آثار آفرینش از نظر کمک به معارفی که مطلوب قرآن است و در این کتاب بزرگ آسمانی بدانها اشاره یا تصریح شده است چقدر است ؟
حقیقت این است که میزان کمکی که مطالعه در آثار آفرینش میتواند بکند نسبت به مسائلی که صریحا قرآن کریم آنها را عنوان کرده است اندک است . قرآن مسائلی در الهیات مطرح کرده که به هیچوجه با مطالعه در طبیعت و خلقت قابل تحقیق نیست.
ارزش مطالعه در آثار آفرینش این قدر است که به روشنی ثابت میکند قوه مدبر و حکیم و علیمی جهان راتدبیر میکند.
آئینه بودن جهان از نظر حسی و تجربی همین اندازه است که طبیعت ماورائی دارد و دست توانا و دانائی کارخانه جهان را میگرداند .
ولی قرآن برای بشر به این اندازه قانع نیست که بداند دست توانا و دانا و حکیم وعلیمی جهان را اداره میکند. این مطلب درباره سایر کتب آسمانی شاید صدق کند، اما درباره قرآن که آخرین پیام آسمانی است و مطالب زیادی درباره خدا و ماوراء طبیعت طرح کرده است ، بهیچوجه صدق نمیکند.