نقد و بررسی اجمالی کتاب روشنائی

نقد و بررسي اجمالي کتاب روشنائي

مبلغ بهائی در کتاب روشنائی می نویسد:
“در این ظهور ابتدا باب ظاهر گشت و بشارت به شهر علم داد که بعداً ظاهر می شود و آنرا من یظهره الله نامید … حضرت باب در کتاب بیان صریحاً به نام آن شهر علم چنین اشاره فرموده اند:((طوبی لمن ینظر الی نظم بهاء الله و یشکر ربّه فانّه یظهر و لا مردّ له من عند الله))خوشا به حال آنکه نظم بدیع بهاء الله را بنگرد و پروردگارش را شاکر گردد او از نزد خداوند ظاهر خواهد شد و تردیدی در آن نیست … ”
 (کتاب روشنائی- صفحه ۶۳)
ابتدا بایستی ببینیم که در کتاب بیان راجع به من یظهره الله چه آمده است؟
میرزا علی محمد باب در کتاب بیان فارسی ، من یظهره الله را با چنین مشخصاتی معرفی می کند:
۱- ۱۵ تا ۲۰ قرن بعد از خودش می آید:سال ظهور او را به حساب ابجد ۱۵۱۱ یا ۲۰۰۱ سال پس از ظهور خودش می داند.

( بیان فارسی- صفحه ۶۱ و بخشی از الواح خطی باب و سید حسین کاتب – صفحه ج – قسمت پاورقی)

حتما ادامه را بخوانید

۲- محل ظهورش در مسجد الحرام مکه است:اول ارضی که محل ظهور جسد من یظهره الله در او ظاهر گردد، مسجدالحرام بوده و هست.(بیان فارسی- صفحه۱۵۱)

۳- لقب من یظهره الله قائم است: آنگاه که اسم من یظهره الله را به لقب شنیدید از جای خود برخاسته ، قیام کنید. (بیان فارسی- صفحه۲۳۰)
و موارد دیگر.

همانطور که ملاحظه فرمودید ، هیچکدام از این مشخصات را جناب میرزا حسینعلی نوری نداشتند، پس ایشان نمی توانند من یظهره الله باشند.

از اینها گذشته جناب فاضل مازندرانی(مبلغ بهائی) در کتاب ظهور الحق اشاره کرده اند که لقب “بهاءالله”از روی قرعه در دشت بدشت انتخاب گردید!(کتاب ظهور الحق – جلد سوم- صفحه???)

ازلی ها هم معتقدند که اسم بهاء مخصوص حضرت ثمره است.
(کتاب هشت بهشت- صفحات ۳۱۸ و ۳۱۹)

اینکه جناب باب در آثار خود به اسم بهاء الله اشاره کرده است ، دلیل نمی شود که جناب میرزا حسینعلی نوری بر حق باشند !
سید باب در بیان و کلمات  خود کلمه”کل شیئی” را هم بسیار استعمال کرده و این کثرت استعمال سبب شد که شخصی در یزد مدعی شد که مقصود از کل شیئی مظهری است که قبل از من یظهر باید ظهور کند و آن من هستم و عده ای هم به او گرویدند و به کل شیئی معروف شدند ! پس با این حساب این شخص نیز برحق می باشد  چرا که سید باب آمدن او را بشارت داده است!

در مورد عبارت” طوبی لمن ینظر الی نظم بهاء الله و یشکر ربّه فانّه یظهر و لا مردّ له من عند الله” مدیر سایت بیان و دیگر دوستان ازلی توضیحات کافی را دادند ، ما بار دیگر مطالبشان را خدمت شما ارائه می دهیم:

*) پاسخ مدیر سایت بیان:

از بیان نقل میکند که “طوبی لمن ینظر الی نظم بهاءالله.”

پاسخ کوتاه : خوب که چه؟

پاسخ متوسط: حکایت من انم که رستم بود پهلوان.

پاسخ بلند: در قبل گفتیم که بهاء اسم بزرگی است که در بیان بسیار امده و در بیان مستقیما اشاره شده که در این دور بهاء الله خود حضرت نقطه بوده. صرف اینکه حسینعلی این اسم را در بیان دیده و از آن خوشش امده و روی خود گذاشته که دلیل نمیشود این اسم در حق او باشد. در بیان صریحا گفته شده که اگر کسی اسم خود را هم بهاء الله گذاشت این اسم در حق او نخواهد بود مگر انکه به نقطه بیان ایمان داشته باشد. حسینعلی با اسم حسینعلی متولد شد نه با اسم بهاء الله. این لقب را هم خودش روی خود گذاشت. و مهمتر اینکه مومن واقعی به نقطه بیان نبود و در حق مرات او ظلم کرد و خلاف دستور اکید نقطه بیان علیه صبح ازل قیام کرد.
*) پاسخ ستاره(ازلی):

درباره آیه ای که بهائیان آن را دلیلی بر اثبات ادعای مدعی ( میرزا حسین علی ) می دانند :

طوبی لمن ینظر الی نظم بهاء الله و یشکر ربّه فانه یظهر و لامردّ  له من عند الله فی البیان الی ان یرفع الله ما یشاء و ینزل ما یرید انه قوی قدیر : ترجمه :  خوشا به حال کسی که نگاه کند به نظم بهاء الله ( من یظهره الله ) و شکر کند  پروردگارش را پس همانا من یظهر ه الله ظاهر خواهد شد و هیچ بازگشت ندارد از جانب خداوند در بیان تا اینکه هر چه را بخواهد خدا از احکام بیان بردارد و هرچه را بخواهد نازل کند همانا او نیرومند و توانا است .

این آیه در باب سادس و العشر من الواحد الثالث می باشد

که چنانچه این باب نیز خوانده شود باز نشان می دهد خلف ادعای مدعی را .

قبل از آیه ذکر شده می فرماید ولی سعی نمایند در علم حروف و اقترانات اعداد اسماء الله و اقترانات کلمات مشابهه و اقترانات آثار مشابهه  در محل خود که اذن داده شده که نظم بیان را هر کس بهر نحوی که شیرین تر می تواند دهد  دهد اگر چه بر هزار نوع ظاهر شود . . .  گویا مشاهده می شود که هیچ نظمی در او داده نمی شود از بعد الا انکه احلی و انظم از نظم اول می گردد طوبی لمن ینظر الی نظم بهاء الله و یشکر ربّه فانه یظهر و لامردّ  له من عند الله فی البیان الی ان یرفع الله ما یشاء و ینزل ما یرید انه قوی قدیر    و بهترین نظم ها نظمی است که بر حدود ظاهریه شود مثلا اگر ده دعای صد بیتی هست پهلوی هم ذکر شود و همچنین خلط  انهار خمسه نگردد آیات در علو خود و مناجات در سمو خود و تفاسیر در مقعد عز خود و کلمات در افق قدس خود و کلمات فارسیه در امتناع ارتفاع خود

آنچه در بالا می بینیم چگونگی نظم دادن آثار نقطه اولی جل شأنه است بدستور بیان و الان که حدود ۱۶۰ سال از آن زمان گذشته هنوز این احکام جاری نشده چه رسد به زمان ادعای  مدعی  .

این مهم را بار دیگر متذکر می شوم که بهاء الله اولین اسم نقطه بیان جل جلاله بوده و در ثانی اسم میرزا یحیی صبح ازل بوده و موعود بیان را نیز به همین نام نامیده اند در آثار مختلف . و میرزا حسین علی در هیچ یک از آثار بیان یا الواح حضرت اعلی اشاره ای به او نشده به جز موردی که قبلا ذکر شده و سفارش شده در خدمت برادر بزرگوارش باشد و این اسم بزرگ ( بهاء الله ) هیچ ارتباطی با وی(میرزا حسین علی ) ندارد . و همان طور که در بالا نیز ذکر شد این باب نیز دقیقا خلف ادعای ایشان را اثبات می کند .

در ادامه به این نکته مجددا اشاره می کنم میرزا حسین علی هر جا که از او راجع به نزول آیات سوال کرده اند نتوانسته آیه ای برای درخواست کنند ه نازل کند از جمله وقتی براون و نیکلا از وی درخواست کردند پاسخ نگرفتند . اما صبح ازل آیات نزولی او غیر از آثار فراوانی که نازل شده و موجود است خطوط نزولی وی که در حضور افراد نازل کرده موجود است .

دو نمونه از نامه های میرزا حسین علی که در آن اعتراف به جمع آوری آثار کرده می آوریم :

. . . یعنی جناب سید حسین است باید ارسال شود و اگر اسباب موجود و آنجا کتاب مستعد بودند و میتوانست کسی بخواند در همان ارض قرار می دادیم که استکتاب شود و لکن حال که در آن ارض اسباب منقطع است و اگر چه این عبد طاقت نزول آیات بدیعه در خود مشاهده نمی کند تا چه رسد بتوجه در آنخطوط و لکن چون منسوب به ظهور قبل است محبوب جان من است . . . ( اینجا ابتدا اشاره شده که آثار را جمع می کند ( به هدف تمرین آیات نوشتن ) و سپس اشاره می کند به عجز خود از نوشتن آیات .

دومین اثر
ان یا اسمی بسیار زحمت کشیدیم و تحمل نمودیم تا آنکه از اطراف نوشجات حضرت اعلی در آن ارض جمع شد ( اعتراف دیگری در زمینه جمع آوری آثار حضرت اعلی جل شأنه )

و توضیح آخر این که قبلا لوح وصایت ارسال شده و لازم بذکر می باشد که در این وصیت نامه ابتدا می فرماید : این نامه ایست از خدای مهیمن قیوم  به  خدای مهیمن قیوم و در سطر سوم می فرماید : این نامه ایست از علی محمد ذکر الله برای جهانیان به  کسی که  اسمش با اسم وحید برابر است که ذکر الله برای جهانیان است  و در آخر می فرماید ای وحید خود و آثار بیان را حفظ کن و مردم را به سوی بیان دعوت کن زیرا که تو راه بزرگ خدا هستی . آیا کنار گذاشتن اسم وحید کنارگذاشتن و نپذیرفتن حضرت اعلی جل شأنه نیست ؟

در پایان یک نمونه از مطالب علمی را که جناب بهاء الله  بیان فرمودند ، خدمتتان ارائه می دهیم، امیدواریم که مورد توجه شما قرار بگیرد.

حضرت بهاء الله در صفحه ۶۵ کتاب  اقتدارات فرموده اند:
“فاعلم بانّ الفرق فی العدد اربعه عشر و هذا عدد البهآء اذا تحسب الهمزه ستّه لانّ شکلها ستّه فی قاعده الهندسّه”

در این مطلب ، که همه ریاضیدانان و خرداندیشان را به حیرت انداخته ، می فرمایند که کلمه بهاء از نظر حروف تهجی بشود ۱۴ بدین جهت بیان می کنند: (ب) از نظر حساب حروف تهجی می شود -۲- و (ه) می شود -۵- و (الف) می شود -۱- و (۲+۵+۱) می شود ۸ ، پس تا ۱۴ که ایشان اراده کرده اند ۶ تای دیگر کم داریم ، حال چه کنیم؟ چون کسی این معما را نمی تواند حل کند خود ایشان می فرمایند:چون(ء) در کلمه بهاء از نظر قاعده ی هندسه به صورت ۶ نوشته می شود پس آنرا ۶ تا حساب می کنیم و در این صورت ۸+۶ می شود ۱۴ . آنوقت بهائیت مطابق با موازین علمی می گردد!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا