نقش پدر در تربیت کودک بسیار اساسی است زیرا……………

نقش پدر در تربيت کودک بسيار اساسي است زيرا...............

بیماریهای نوزادان و کودکان: اختیارات و مسئولیت های پدر نسبت به فرزند.

بخش اول ــ به خود اطمینان داشته باشید
بیش از آنچه میتوانید انجام دهید، میدانید. به زودی صاحب نوزادی خواهید شد. ممکن است هم اکنون یک نوزاد داشته باشید. خوشحال و ذوق زده هستید، اما اگر تجربه کافی نداشته باشید، دلواپس هستید که چگونه کار را انجام دهید. اخیرا به دقت به صحبت های دوستان و بستگان که از بزرگ کردن کودک خود حرف میزدند گوش داده اید. مقالاتی که کارشناسان در مجلات و روزنامه ها نوشته اند خوانده اید. پزشکان و نرس ها بعد از تولد نوزاد آموزش هایی به شما میدهند. بعضی اوقات این آموزشها بسیار پیچیده به نظر میرسند. تمام ویتامین ها و تمام چیزهایی را که به نوزاد مصونیت میبخشند شناخته و با آنها آشنا شده اید. یک مادر به شما میگوید نمیتواند بدون پوشک های یک بار مصرف زندگی کند، مادری دیگر قسم میخورد بدون پوشک پارچه ای زندگی برای او جهنم است. میشنوید بلند کردن و نوازش نمودن بی حد نوزاد، او را لوس میکند. ولی باز در جای دیگری میشنوید تا آنجا که ممکن است باید نوزاد را بغل گرفت. بعضی افراد میگویند قصه های جن و پری کودکان را هیجانی میکند، عده ای دیگر میگویند قصه های جن و پری به طور کلی ترس را از کودک دور میسازد.
تمام گفته های همسایگان را جدی نگیرید. از آنچه که کارشناسان میگویند ترس خارج از حد نداشته باشید. به شعور عمومی خود اعتماد کنید و نترسید. بزرگ کردن کودک کار بسیار مشکلی نیست، در صورتی که آن را کار ساده ای فرض کنید، به حس غریزی خود اعتماد داشته باشید و دلواپسی خود را برای اعضای خانواده و دوستان و همچنین به پزشک بازگو نمائید. همه میدانیم و بر این حقیقت صحه میگذاریم که توجه محبت آمیز طبیعی والدین به کودک و علاقه بی ریای آنها به او صدها مرتبه مهمتر از این است که بدانند چگونه پوشک نوزاد را به دور کمرش ببندند یا اینکه چه زمانی به وی غذا بدهند. هر نوبت که نوزاد را بغل میکنید ــ حتی اگر در ابتدا با اکراه بغل نمائید ــ هر وقت که پوشکش را عوض میکنید، حمامش میکنید، شیرش میدهید، به او میخندید، احساسی به او دست میدهد که فکر میکند متعلق به شماست و شما به او تعلق دارید. هیچکس دیگری در دنیا هرچند هم که مهارت داشته باشد نمیتواند این احساس را به او بدهد. ممکن است تعجب کنید اگر بشنوید هر چه بیشتر روش های مختلف بزرگ کردن کودک مورد مطالعه واقع میشود، بیشتر مشخص میگردد که پدر و مادری که برای بزرگ کردن کودک خود از غرایز خویش استفاده نموده اند، موفق تر بوده و این روش از سایر روشها بهتر بوده است. البته در اینمورد والدینی که به وظایف خود دراین خصوص بهتر عمل میکنند و اعتماد به نفس داشته باشند و طبیعی عمل کنند در طبقه والدین فهمیده و ممتاز به حساب میآیند. بهتر است بزرگ کردن کودک طبیعی باشد ولو آنکه چند اشتباه هم رخ دهد، به این ترتیب توصیه میشود که سعی نشود همه چیز به طور کامل اما با احساس دلهره، غم و اندوه انجام گیرد. 

چگونه بیاموزیم اندیشه و رفتارمان پدرانه باشد
هر چند کتب و سخنرانی ها دارای ارزش اند و به سئوالات مخصوصی پاسخ داده و مسائل مشکوک را توضیح میدهند، اما والدین در واقع برای بزرگ کردن کودک و اداره او نمیتوانند تنها از آن کتب و سخنرانی ها بهره گیرند. والدین مسائل اساسی را از موقعی که تحت تربیت و مراقبت پدران و مادران خود بوده اند فرا گرفته اند. این آموزشها همیشه مرتبط بوده است با سرگرمی های کودکانه خود و توجهی که به اسباب بازیهای خویش مینمودند. کودکی که با رفتار ملایم و محبت آمیز پدر خود بزرگ شده باشد، احتمالا خود هم همانگونه پدر خواهد شد و با فرزندان خویش به مهربانی رفتار میکند. به همان ترتیب اگر کودکی پدر سختگیری داشته و با روش سختگیرانه پدر بزرگ شده باشد، احتمالا پدر سختگیری میشود. همه ما تا حدودی به پدر و مادر خود میرویم و مشابه آنها خواهیم شد، بخصوص در مورد رفتاری که با کودکان خود میکنیم. هر چند اغلب ما میخواهیم بعضی از جنبه های تربیتی خویش و اینکه چگونه بزرگ شده ایم را تغییر دهیم، اما این جنبه ها برای برخی نوعی خوشبختی محسوب شده و بعضی دیگر آن جنبه ها را ممکن است خوشبختی ندانند بلکه بگویند جنبه های خطرناکی میباشند. در هر حال هر پدر و یا مادری تجربه خاص خود را دارد و شما هم اگر هنوز این تجربه را نداشته باشید، در موقعی که با کودکان صحبت میکنید و صدایی را که از لبهای آنها خارج میشود میشنوید، میبینید که عینا همان تن صدا و همان کلمات والدین را تکرار میکنند، لذا این تجربه را کسب میکنید.
همینکه پدری را آغاز نمائید، احتمال دارد به این فکر بیفتید که والدین شما چگونه در بزرگ کردن شما نقش داشته اند. در اینحال از نظر یک انسان بزرگسال آنچه میبینید جنبه مثبت و سازنده دارد. ممکن است نیز به راههایی که آنها جهت بزرگ کردن شما رفته اند بیاندیشید که به طور قطع نمیخواهید آن راه را هم بروید. داشتن فرزند فرصت جالبی به شما میدهد تا در خصوص اینکه چه چیز شخصیت فعلی شما را باعث شده بیاندیشید و فکر کنید چه نوع پدری میخواهید باشید. بصیرت و دقت شما کمک میکند مسائل را درک کنید و به حس غریزی خود اعتماد نمائید و پدری باشید که تکیه بر اعتماد داشته و اراده زیادتری را از آن خود ساخته باشید.
به تدریج خواهید فهمید چگونه پدری باید باشید، این چگونگی را از راه کسب تجربه در مورد مراقبت از کودک به دست خواهید آورد. رسیدگی به امور کودک است که به شما میاموزد میتوانید با موفقیت غذا به نوزاد بدهید. پوشکش را عوض کنید، و حمامش نمائید. کودک با ابراز رضایت کودکانه به این کارهای پدر پاسخ میدهد که به شما اعتماد میبخشد و علاقه و عشق به کودک را در شما بالا میبرد. این اقدامات سنگ بنای محکمی در برقراری روابط اطمینان بخش با کودک محسوب شده است. اما باید یادآور شد که نبایستی انتظار داشته باشید که به سرعت به این نتیجه برسیم.
همه والدین متوقعند که کودکان را تحت نفوذ خود در آورند، اما بسیاری تعجب میکنند که این یک کوچه دوطرفه است و اینکه والدین مقدار زیادی راجع به دنیا و راجع به خود از راه پدری کردن و از راه فرزندان خود فرامیگیرند. احتمال دارد به همان نحو که دیگران متوجه شده اند، شما هم دریافته باشید که پدر بودن و پدری کردن یک قدم مهم در راه رشد و بلوغ شخص شما میباشد. 

بخش دوم ــ والدین انسان هستند
والدین نیز نیازهایی دارند. کتابهایی که در ارتباط با کودک مطلب نوشته اند (شامل این کتاب) تاکید بسیار زیادی بر نیازهای کودکان دارند ــ نیاز به عشق، نیاز به درک مسائل، نیاز به تحمل، نیاز به ثابت قدم بودن، نیاز به جدی بودن، نیاز به حفاظت، نیاز به دوستی ــ که بعضی اوقات خواندن اینگونه مطالب برای والدین خستگی جسمی و فکری فراهم میکند. آنها با خواندن اینگونه مطالب به این نتیجه میرسند که منظور نویسندگان آن است که به حمایت از کودکان مطلب مینویسند و اگر کمترین اشتباهی از ناحیه والدین رخ دهد آنها را مورد انتقاد قرار میدهند، و کاری از دستشان برنمیاید.
برای اینکه تنها جانب کودکان گرفته نشود، این کتاب صفحاتی چند را به نیازهای اصلی و حقیقی والدین اختصاص میدهد: مثلا نگرانی و یأس آنها (هم در داخل خانه و هم در خارج خانه)، چگونه از برآوردن نیاز کودکان خسته میشوند، عدم قدردانی از کارهائی که برای کودک انجام میدهند، از طرف کسان و بستگان و غیره، همه این موارد میرساند که والدین نیاز به همدلی نزدیکان دارند تا رفع نگرانی شان بشود. مراقبت از کودک موجب میگردد که والدین مقدار زیادی کارهای مشکل را تحمل کنند: غذای سالم برای کودک فراهم کنند، لباسهای آنها را بشویند، پوشک شان را عوض نمایند، وسایل خانه را مرتب نموده و نظافت کنند، از بازیهای کودکانه با کودکان حرکت نمایند، به جنگ و دعوای با کودک خاتمه داده اشکهایش را پاک کنند، به داستانهای کودکان گوش کنند و کتابهایی را برای آنها بخوانند که خیلی برایشان جالب نیست، در باغ وحش کودکان را همراهی کنند و با حالتی خسته اینطرف و آنطرف بگردند، با آنها به موزه بروند و به آنها چیز بیاموزند، در انجام تکالیف درسی شان آنها را یاری دهند، کارهای خانه را با کمک کودکان مشتاق انجام دهند، در جلسات شبانه انجمن خانه و مدرسه در حالیکه خسته هستند شرکت نمایند.
به نظر میرسد احتیاجات کودکان مقدم بر نیاز والدین تظاهر میکند. بخش مناسبی از بودجه خانوادگی به کودکان اختصاص داده میشود از اجاره بالای خانه بزرگ و جادار تا کفش هایی که پوشیده شده و کهنه و تعویض میگردند. کودکان باعث میشوند که والدین از شرکت در مهمانی ها، مسافرتها، تئاتر، ملاقاتها، بازیها و تفریحات و همچنین دیدار دوستان محروم بمانند. از دست دادن آزادی ها و توجه به این واقعیت که ترجیح میدهید صاحب فرزند شوید باعث میگردد که زندگی بدون فرزند را نپذیرید و این حقیقت را که با داشتن فرزند آزادیتان را از دست میدهید زندگی را تغییر ندهید.
حقیقت این است که بزرگ کردن فرزند کاری طولانی و مشکل است، پاداش آنهم همیشه فورا آشکار نمیگردد. این کار غالبا بدون پاداش است، و والدین مانند فرزندانشان انسان هستند و آسیب پذیر.
البته والدین بزرگ کردن فرزند را به خاطر کسب شهرت قبول نکرده اند. آنها کودکان را به خاطر عشق و علاقه میخواهند و علاقمندند که آنها را به بهترین وجه بزرگ کنند، بخصوص زمانی که فرزندان به خاطر میاورند که در زمان کودکی تا چه حد وسیله والدین مورد محبت واقع شده اند. علیرغم کار سنگین و سخت مراقبت از کودکان، رشد و نمو آنها و اینکه فرزندانی شایسته شوند بالاترین رضایت را در زندگی نصیب والدین میکند. بزرگ کردن فرزندان در هر سطحی کاری است خلاق و مفید. بزرگ کردن فرزند قابل مقایسه با هیچیک از امور دیگر نمیباشد.
بسیاری از جوانان با وجدان که مسئولیت جدید والدینی را در برابر خود میبینند، احساس میکنند که به تمام آزادی های خود و تفریحات سابق خویش را از دست میدهند. سرگرمیها و علاقمندی های خویش را به فراموشی میسپارند. نمیتوانند از زندگی لذت ببرند. هم برای خود و هم برای دیگران کسالت میافرینند. در درازمدت خود را محبوس ساخته و نمیتوانند به نوزادی که رنجور است کمک نمایند.
فکر میکنم در خصوص اینکه والدین کاملا وقف نوزاد شوند بایستی مقاومت شود و توجه خاصی به رابطه محبت آمیز تا حدی معمول گردد که لطمه ای به رابطه عشقی با شریک زندگی وارد نیاید. بعد از آنکه تمام فداکاریهای لازم را در ارتباط با صرف وقت و کوشش برای فرزندان معمول داشتید، زمانی را هم برای شریک زندگی خود در نظر بگیرید. به خاطر داشته باشید به هم نگاه کنید، به هم تبسم نمائید و عشقی را که احساس میکنید بیان دارید. سعی کنید که انگیزه و انرژی به دست آورده تا بتوانید رابطه جنسی خود را ادامه دهید. در نظر داشته باشید که یک رابطه نزدیک، بین والدین قویترین راهی است که کودکان از آن محبت آموخته و احتمالا آن را یاد میگیرند و آگاه میشوند که چگونه با دیگران صمیمانه رفتار کنند. لذا بهترین کاری که میتوانید برای خود و دیگران انجام دهید آن است که به نحوی با کودکان رفتار نمائید که آنها روابط شما را با شریکتان مورد پشتیبانی قرار دهند. 

منبع: http://shadi.mahd.ir

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا