پرسش:هدف از آفرینش انسان چیست؟ و چرا اصولاً خداوند آدمیان و بلکه تمام عالم را خلق کرده؟
پاسخ:خداوند متعال مطلق و نامحدود است و تمام کمالات وجودی را به نحو مطلق و بدون هیچگونه محدودیتی و نقصی دارا است. بلکه عین آن کمالات می باشد. با این وصف، خداوند به ذات خود علم دارد. و ذات او از او غایب نیست، و وقتی علم به ذات خود دارد عاشق ذات خود خواهد بود.( عشق تحفظ کمال موجود، و شوق تقاضای کمال مفقود است) . و چون عاشق ذات خود می باشد. ذات او غایه الغایات حساب می شود. و جزء ذات خود هدف و غرضی نخواهد داشت. چرا که موجود سافل نمی تواند غرض و هدف موجود عالی باشد. حال که خداوند عاشق ذات خود بوده و به ذات خود ابتهاج دارد. عاشق تجلیات ذات، و فروغ ذات خود هم خواهد بود. و به خاطر عشق به ذات، تجلیات در او صورت می گیرد. پس هدف خداوند از خلقت عالم و انسان که گوشه ای از عالم است، همانا ذات خداوند است.
ملا عبدالرحمن جامی شاعر و عارف قرن نهم این حقیقت را این گونه سروده است:
در آن عالم که هستی بی نشان بود به کنج نیستی عالم نهان بود
وجودی بود از قید دوئی دور ز گفتگوی مایی و تویی دور
وجودی مطلق از قید مظاهر بنور خویشتن بر خویش ظاهر
دل آرا شاهدی در حجله غیب منزه دامنش از تهمت عیب
نه با آئینه رویش در میانه نه زلفش را کشیده دست شانه
نوای دلبری با خویش می ساخت قمار عاشقی با خویش می باخت
ولی زآنجا که حکم خو برویست زپرده خوبرو را تنگ خوئیست
پری چهر تاب مستوری ندارد چو در بندی سر از روزن برآرد
نگاه کن لاله را در کوهساران که چون خرم شود فصل بهاران
کند شق شقه گلریز خارا جمال خود کند زان آشکارا
برون زد خیمه ز اقلیم تقدس تجلی کرد در آفاق و انفس
ز هر آئینه ای بنمود رویی به هر جا خاست از وی گفتگویی
و البته این حقیقت بیرون از ذات و اختیار و خواست ما خواهد بود.
ما نبودیم و تقاضامان نبود لطف حق ناگفته ما را می شنود