هشدار برای کودکان افتخارآفرین!

شاید بسیاری از مردم آرزو داشته باشند فرزندانشان در سنین کودکی بدرخشند و به شهرت برسند. شاید خیلی‌ها حسرت بخورند یا حتی حسادت کنند و حتماً برخی هم والدین چنین کودکانی را تحسین می‌کنند… من اما به‌عنوان یک روان‌شناس، از دیدن این کودکان معصوم، جز احساس ترحم و نگرانی دستخوش هیچ هیجان دیگری نمی‌شوم! زیرا احتمال می‌دهم که چنین کودکانی در نوجوانی و جوانی درگیر مشکلات عدیده شوند، چون «فرایند رشد» را درست طی نکرده‌اند. این‌که یک بچه در ٨ سالگی، وقتی هنوز به هوش انتزاعی نرسیده اشعار مولانا را از حفظ باشد و مثل یک استاد ادبیات حرف بزند یا در ۶ سالگی حافظ قرآن باشد و با لحن یک آیت‌الله سخن بگوید یا در ۵ سالگی یک ورزشکار حرفه‌ای باشد برای شما نگران‌کننده نیست؟!

اگر کودکی قبل از این‌که به مرحله «هویت‌یابی» برسد، با اراده والدین و اطرافیان در نقش «ورزشکار» یا هر نقش دیگری فرو رفته باشد، وقتی در نوجوانی به مرحله «هویت‌یابی» برسد احتمالاً دچار مشکل خواهد شد. او بدون کاوش و جست‌وجو، نسبت به هویتی متعهد شده است که اطرافیان برایش انتخاب کرده‌اند. تنها دوره‌ای از زندگی‌اش که می‌توانست شاد، سرخوش و بی‌دغدغه طی شود، یعنی دوران کودکی، با تمرین و کلاس و کار طی شده است. تنها چیزی که حق داریم از یک کودک زیر ٧ سال انتظار داشته باشیم، این است که «بازی» کند و ذره‌ذره دنیای پیرامون خود را «کشف و تجربه» کند. برای یادگیری، حفظ قرآن یا اشعار سعدی و مولانا، خواننده، ورزشکار یا بازیگر شدن، سال‌های سال وقت هست، اما…

ما به‌عنوان انسان برای کودکی کردن چند سال بیشتر وقت نداریم و چه‌طور به خودمان اجازه می‌دهیم برای تحقق اهداف کمال‌گرایانِه خودمان، این تنها فرصت محدود را از فرزندانمان دریغ کنیم؟! افرادی که در سنین بسیار پایین درگیر آموزش‌های سخت، زیاد و تخصصی یا کار حرفه‌ای می‌شوند، دیر یا زود مشکلات روانی حاصل از این روند معیوب را نشان می‌دهند.

گاهی می‌بینم برخی از این پیج‌‌های روان‌شناس‌نما، چنین می‌نویسند «اینجا بهت یاد میدم چه‌طور یه کودک موفق و افتخارآفرین تربیت کنی!» خواستم از همین تریبون به‌عنوان روان‌شناس بگویم که ما والدین وظیفه نداریم «کودک موفق و افتخارآفرین» تربیت کنیم، ما فقط باید تلاش کنیم فرزندانی «سالم و شاد» پرورش دهیم، بچه‌ها خودشان باید در آینده مسیری را که دوست دارند، انتخاب کنند و به هر میزانی که تمایل دارند و تلاش می‌کنند به موفقیت برسند، و از همه مهم‌تر این‌که، انسان‌های در ظاهر «موفق و افتخارآفرین»، لزوماً در باطن «شاد و سالم» نیستند.

پ.ن: مراقب باشیم زندگی نزیسته یا آرزوهای برآورده نشده خودمان را به فرزندانمان تحمیل نکنیم!

 

زهرا وافر

مجله آشنا، شماره ۲۲۶، صفحه ۱۰.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا