عامه و خاصه از رسول خدا (ص) روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: الْجَنَهُ مَحْفُوفَهٌ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَبْرِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَکَارِهِ فِی الدُنْیَا دَخَلَ الْجَنَهَ؛ وَ جَهَنَمُ مَحْفُوفَهٌ بِاللَذَاتِ وَ الشَهَوَاتِ، فَمَنْ أَعْطَی نَفْسَهُ لَذَتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَارَ. (مصباح الفلاح طبع سنگی، تألیف آخوند ملامحمد جواد صافی گلپایگانی ص۳۰و۳۱).
بهشت و صبر:
راه بهشت مشحون و مملو است از ناگواریها و شکیبائی در برابر آنها، کسی که در دنیا بر مشکلات راه خدا صبر کند و با نفس خود مجاهده کند و در مقابل ناملایمات شکیبائی ورزد داخل بهشت می شود؛ ولی راه جهنم پر است از شهوات و لذات، کسی که در مقابل خواسته های نفس أماره سر تسلیم فرود آورد و آنچه نفسش از شهوات از او بخواهد به او بدهد عاقبتش آتش دوزخ خواهد بود.
از این حدیث شریف میتوان استفاده کرد که تمام اعمالی که انسان انجام میدهد باید بر اساس حق باشد و عمل نمودن طبق حق قدری مشکل است. مثلاً انسان می خواهد به فقرا اطعام کند، از یتیم دستگیری بنماید؛ این محتاج به فعالیت است، زحمت است، محتاج صرف مال و آسایش است. می خواهد از مریضی عیادت کند، باید راهی را بپیماید و برای او هدیه ای ببرد، لحظاتی در مقابل او بنشیند، مریض را در حال ناراحتی و مرض ببیند و ناله او را بشنود، شکایت او را گوش کند، با بیانی نرم و ملایم او را دلداری دهد و دعوت به صبر و تحمل کند. اگر در اثر شدت یا طولانی شدن دوران مرض، تحمل مریض کم شده و جمله ناهنجاری بگوید، با کمال آرامش و بزرگواری اغماض کند و اصولاً عیادت مریض کند گرچه با او سالهاست که جدائی و تنافر دارد. البته اینها مشکل است و انسان باید به نیروی عقل و تقوی بر خواسته های نفس مسلط شود تا بتواند کاری بکند. انسان می خواهد نماز شب بخواند، شب است، در خواب خوش فرو رفته، نسیم ملایم می وزد؛ از خواب برخاستن و بستر آرام و راحت را ترک کردن مشکل. در ماه رمضان، در روزهای گرم و طولانی، روزه گرفتن مشکل است. جهاد کردن در راه خدا و از وطن دور شدن و جان خود را هدف تیر و شمشیر قرار دادن مشکل است. حج کردن و ترک خانمان نمودن و سر و پا برهنه دنبال کعبه واقعی در زمین مکه حرکت کردن مشکل است. طواف کردن، سعی نمودن، به عرفات کوچ کردن و در شب به مشعر آمدن و مناسک منَی همه مشکل است. با اخلاق نیکو با مردم سر و کار داشتن و عفو و إغماض نمودن و از تعدی و تجاوزِ آدم جاهل گذشتن مشکل است. رحمت بر زیر دست آوردن، و با مهربانی با فقرا و ضعفاء رفتار کردن، و با آنها درآمیختن و نشستن و برخاستن و بر سر یک سفره حاضر شدن مشکل است. در مقابل شتم و سب و لعن و هرزه گوئی مردم، شکیبا بودن و جام تحمل و صبر را لبریز نکردن و با جاهلان به مسالمت رفتار نمودن مشکل است.
خلاصه آنکه اگر انسان بخواهد در دنیا شرافتمندانه زیست کند و کردار خود را بر پایه فضیلت و پاکی قرار دهد، و در مقام عبودیت و تسلیم أوامر حق متعال فتور ننموده و سستی نورزد، و در سراء و ضراء با مردمان خدا شرکت کند و با ریاضات شرعیه نفس خود را ادب کند، سراسر زندگی انسان مواجه با ناگواریها شده و باید مرد خدا با قدم راستین در این میدان مجاهده گام بردارد چون اینها راه بهشت و رضوان و مقدمه طهارت و تهذیب نفس است و تا نفس پاک نشود و مهذَب نگردد، وصول به بهشت امکان پذیر نخواهد بود.
جهنم و شهوات :
ولی جهنم مملو است از شهوات و لذات بی بند و بار، و دروغ و غیبت ، و خیانت و فسق و فجور، و قمار و شُرب خمر، و تعدی به اموال و نوامیس مردم، و تجاوز به حقوق زن و فرزند و همسایه و شریک و رفیق و عالِم و امام و پیامبر. چشم بی بند و بار باز است، هرچه را بخواهد می بیند و از این روزنه دل هر چه بخواهد تمنی می کند و نفسِ آمره انسان برای موافقت خواهش دل بهر زشتی که دیده و دل خواسته امر می کند، تا بالاخره نفس خود را از زشتیها اشباع می نماید؛ اینها همه از نتائج جهنم است. راه دوزخ، راه عنان گسیختگی و راه بی بند و باری و راه عدم تعهد و فقدان مسؤولیت است. باری، کسی که در دنیا روی میزان صحیح مشی ننماید و براساس وظائف انسانیت عمل نکند و خود را مهمل پنداشته و بی حساب و کتاب فرض کرده، و خود را از این عالم شگفت انگیز و این جهان عجیب با این نظم بدیع، جدا دیده و سرسری رفتار کند، در دستگاه انتظام این عالَم مسؤول بوده و مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت و به پاداش و کیفر اعمال خود خواهد رسید. اینست معنی جهنم.