شهید محمد جعفر نصر اصفهانی
اواخر سال ۱۳۵۹ بود.خدمت سربازیام نیمهکاره مانده بود، جوانان کشورم دستهدسته برای دفاع از میهن اسلامی به جبهه می رفتند و در خون می غلطیدند.
تصمیم گرفتم که هیچگاه جبهه را ترک نکنم.
نمیدانستم، در وارد کدام ارگان رزمی شوم.
میان ارتش و سپاه تردید داشتم. تا اینکه در عالم رؤیا امام زمان(عج) را زیارت کردم. عرض کردم: یا حجهبنالحسن! آقاجان! در این شرایط چه کنم ؟
آقا با مهربانی فرمودند: ارتش به شما نیاز بیشتری دارد، به ارتش بروید.
از همان روز تصمیم گرفتم وارد دانشگاه افسری شوم تا بتوانم به همراه رزمندگان اسلام در جبهههای حق علیه باطل بجنگم.