رضا اسماعیلی از شاعران بزرگ آئینی و انقلابی است که افزون بر شاعری و دغدغهمندیاش در حوزه ادبیات، در میان اهالی شعر به تعهد و اخلاص و فروتنی شناخته میشود. او چند رباعی درباره قیام امام حسین(ع) و برخی انحرافات عزاداری با هدف بیدارگری مرثیهسرایان و مداحان اهلبیت(علیهمالسلام) سروده که بسیار تأملبرانگیز است:
چون خونِ خدا، بیا مسلمان باشیم
یا حداقل، شبیه سلمان باشیم
مولا، سگ آستان نمیخواهد مَرد!
او کرده قیام تا که «انسان» باشیم
*
غافل تو ز لا اله الا اللهی
هرگز به حریم «او» نداری راهی
در وادی شرک میروی، گمراهی
در عشق، اگر شدی حسیناللهی
*
وقتیکه حسین را تو «سین» میخوانی!
در تعزیه، روضهی حزین میخوانی
یعنی که حماسه را غلط میفهمی
وقتیکه ز کوه اینچنین میخوانی
*
ای مرثیهخوان! گزافه گفتن کفر است
با لهجه دین، خُرافه گفتن کفر است
اسلام دو نور عترت و قرآن است
جز این، سخنی اضافه گفتن کفر است
*
ای مرثیهخوان! ز چشم و ابرو بگذر
از خال لب و کمند گیسو بگذر
این مرد بزککرده! ابوفاضل نیست
تکبیر بگو! از این هیاهو بگذر
*
غافل ز کرامت مُحرّم هستیم
دلداده بزم سوگ و ماتم هستیم
با خنجر جهل، سر بُریدیم از عشق
ما ابنزیاد و ابنمُلجم هستیم!
*
ای مرثیهخوان! ز های و هو میگویی
از رأس بریده و گلو میگویی
از داغ اسارت و تنور و گودال
پس کی ز حسین ُسرخرو میگویی؟!
*
ای مرثیهخوان! ز نور جانت خالیست
از پرتو معرفت، جهانت خالیست
این روضه نمیدهد به ما حالی چون:
از عشق و حماسه، داستانت خالیست
*
در مرثیهات، حسین تنها «سین» ست!
در کرب و بلا، شکستهای غمگین ست
تو تاجر گریهای و جای شک نیست
از تلخی سوگ، کام تو شیرین ست!
*
ای مرثیهخوان! روضه غفلت کافیست
با ذکر خرافه، کسب شهرت کافیست
از خون خدا، برادر من! شرمی
با سکه کربلا، تجارت کافیست
*
ای مرثیهخوان! کرب و بلا ماتم نیست
میراث حسین، درد و داغ و غم نیست
جانمایهی نهضت حسینی این است:
«هرکس که به ظلم تن دهد، آدم نیست»
*
ای مرثیهخوان! زبان عاشورا باش
هم قبله کاروان عاشورا باش
با لهجه سرخ عشق، همچون زینب
برخیز و حماسهخوان عاشورا باش
مجله آشنا، شماره ۲۱۹، صفحه ۵۸