بنام خداوند
خاطره های این روز های طلایی و شیرین هرگز از یادم نمیره. یکم سخت بود برامون همیشه حاضر بودن ولی باز هم شیرین بود یه وقتا کارها بدو بدو بود.
اما محیط گرم و صمیمی دلیل این کنارهم بودن ها بود محبتی از جنس خود انسانیت بود. وقتی تو شهری هستی که شهردارش امام رضاست باید شهروند خوبی بشی. حرمت حضورشو نگه داری و تو این روزها انگار روزه ای نه دروغ می گی نه غیبت می کنی نه عصبانی می شی و از همه مهمتر دست به دامان مولایت می شی که یا امام رضا ای شفای تمام درد های روح و جسم، تو رو قسم به عشقی که به پروردگار داری دستمو از دستت جدا نکن.
نه نه این جمله بهتره: نذار دستمو از دستت جدا کنم!