میگوید «من اینهمه درس نخواندهام که آخر بنشینم توی خانه و کهنه بچه عوض کنم.»
میگوید «من از آن زنها نیستم که پیشبند ببندم و وقتم را پای اجاقگاز و ظرفشویی تلف کنم.»
میگوید «این انصاف نیست که من خستهوکوفته از سر کار برگردم و همه انتظار داشته باشند که لباسها شسته و اتو شده و خانه تمیز و مرتب باشد.»
میگوید «امروز خیلی خستهام. وای! یادم رفت دخترم را ثبتنام کنم.»
میگوید…
و این اشتغال زنان!
در بیان دستاوردهای اشتغال زنان میتوان به این موارد اشاره کرد:
* کسب برخی مهارتهای اجتماعی؛
* بالا رفتن اعتمادبهنفس؛
* افزایش سطح آگاهی و تجربه؛
* بهرهمندی از بعضی فعالیتهای ذهنی پویا و فعال؛
* خارج شدن از رکود و یکنواختی در زندگی و رهایی از احساس تنهایی؛
* حفظ نشاط و شادابی ظاهری و تطبیق خود با شرایط گوناگون محیطی و اجتماعی؛
* برآورده شدن نیازهای مالی و افزایش نسبی رفاه اعضای خانواده؛
* بهرهمندی از قدرت درک اقتصادی و مدیریت بهتر خانه از نظر اقتصادی؛
* استقلال سریعتر فرزندان در انجام کارهای شخصی؛
* کمک و همکاری اعضای خانواده در فعالیتهای مربوط به منزل.
ولی…
اشتغال زنان، بهویژه همزمان با اشتغال همسران ممکن است برخی پیامدها را در پی داشته باشد مثل:
* اِشکال در ایفای نقشهای خود در منزل و انتقال خستگی ناشی از کار به خانه؛
* نداشتن آمادگی جسمانی و روانی لازم برای برآوردن نیازهای روانی و عاطفی همسر و فرزندان و نیازهای جنسی خود و همسر؛
* ارضای نیازهای روانی و عاطفی در بیرون از خانه؛
* سستی روابط زناشویی با رسیدن به استقلال مالی در برخی از موارد؛
* خطر پیری، افسردگی و مشکلات جسمانی و روانی زودرس در برخی از مشاغل؛
* احتمال آسیبپذیری اخلاقی زن، بهویژه در شغلهایی که با مردان نامحرم و گاه مجرد در تعامل است.
* کم شدن رفتوآمد با بستگان و دوستان و انزوای خانواده؛
* تغییر ارزشها و اولویتها؛
* انتقال اشتغالات ذهنی درباره مسائل کاری به فضای منزل و صرف انرژی روانی؛
* عدم نظارت مستقیم بر فرزندان در منزل، محله و مدرسه؛
* محرومیت فرزندان دختر خانواده از یک الگوی جنسیتی مناسب؛
* کمرنگ شدن جایگاه پدر؛
* احساس گناه برای حضور نداشتن در کنار فرزندان؛
* دوگانگی در تربیت فرزندان با سپردن آنها به مهدکودکها یا برخی از اقوام؛
* کم شدن انگیزه ازدواج در زنانی که شغلشان از نظر فکری، عاطفی و مالی ارضاکننده است.
همسران شاغل چه کنند؟
پیامبر اکرم و اهلبیت(علیهمالسلام) همواره تلاش برای گذران زندگی و کسب روزی حلال را ستودهاند. اسلام نیز حقوق زن و مرد را در کار و تلاش به رسمیت میشمارد و تفاوتی بین ایشان قائل نیست؛ بنابراین زن مسلمان با حفظ هویت اسلامی خود هیچگونه منعی برای اشتغال ندارد، اما آنچه بیشتر خانوادهها را دچار مشکل میکند، انگیزه، چگونگی و شرایط اشتغال بانوان است. برای کاهش آسیبها و پیامدهای منفی، توجه و بهکارگیری این نکتهها میتواند راهگشا باشد:
زن خانهدار، خانه زندار
بیشک خانهداری که مجموعهای از تلاشهای زیرساختی است، با خانهنشینی و بیکاری فرق دارد. متأسفانه بعضیها فکر میکنند که خانهداری همان بیکاری است و زن خانهدار، آدمی بیسواد است. گاهی هم تعبیر «خانهدار» توهینی نابخشودنی است؛ درحالیکه خانهداری بستر فرهنگسازی، اصلاح اجتماع و رشد انسانهاست. خانه جای انس و صمیمیت، آرامش و استراحت است؛ پرورشگاه مردان و زنان با فضیلت است؛ کلاس تعلیم و تربیت فرزندان است؛ جامعه کوچکی است که جامعه بزرگتر انسانها را بهوجود میآورد. اداره این کانون حساس هم بیشتر به دوش زنهاست؛ یعنی پیشرفت یا در جا زدن، اصلاح یا تباه شدن جامعه در اختیار زنان و به اراده آنهاست.
مامانم کو؟
مادر، نخستین کسی است که کودک از او سرمشق میگیرد و اوست که پایههای سعادت و یا بدبختی را در وجود فرزند بنا میکند. اهمیت مادر، تنها در رفع نیازهای او خلاصه نمیشود؛ بلکه همه احساس امنیت کودک وابسته به وجود مادر است.
بر پایه تحقیقات «ولف» و «اسپیتز»، درصورتیکه کودک پیوسته عشق و علاقه مادر را دریافت نکند، حتی واکنشهای بسیار طبیعیِ عاطفیاش بهموقع بروز نمیکند؛ برای مثال در فاصله سنی سه تا ششماهگی، خنده یکی از واکنشهای طبیعی کودک است، اما اگر فعالیتهای مادرانه کافی نباشند، این واکنش بروز نمیکند. تحقیقات «مارگارت ریبل» نشان میدهد که کودکان با رنگپریدگی، از دست دادن شادابی طبیعی، تنفس نامنظم و گاهی اسهال و استفراغ، به ناکافی بودن توجه مادر واکنش نشان میدهند. با توجه به این تحقیقات، کودک باید در یک دوره طولانی، محبت مادرانه کافی و باثبات را تجربه کند. تظاهر به رفتار مادرانه کافی نیست و کودک به دریافت محبت واقعی و عمیق مادر یا جانشین مادر نیاز دارد تا بتواند مراحل رشد طبیعی را طی کند.
البته باید توجه داشت که حضور ۲۴ ساعته در کنار فرزندان مهم نیست، مهم کیفیت مادری است. آموزش کودک در سنین پایینتر میتواند بازدهی بیشتری داشته باشد. مادر میتواند با آموزش مهارتهای زندگی و کمک به استقلال کودک، احساس گناه ناشی از عدم حضور خود را کاهش دهد. او میتواند مسئولیتها را در قالب بازی به کودک بسپرد؛ مثلاً از کودک بخواهد که گردگیری کند، در آماده کردن سفره و جمع کردن آن کمک کند، وسایل و اسباببازیهایش را سر جایش قرار دهد و…
با من حرف بزن
چون همسران زمان کمتری در کنار یکدیگر هستند، لازم است از اوقاتی که در منزلاند، بیشترین استفاده را ببرند و ارتباط کلامی بیشتری با هم داشته باشند. به نیازها و احساسات هم بپردازند و از حضور در کنار هم لذت ببرند؛ نه اینکه وقتی از راه رسیدند، هرکس بهدنبال کار خود برود. آقا روزنامه به دست بگیرد و به سراغ تلویزیون برود و خانم هم با دوستانش، تلفنی به گپوگفت مشغول شود یا مثلاً ورقههای امتحانی دانشآموزانش را تصحیح کند.
پیشِمان بمان
خانم خانه تا جایی که میشود باید ساعتهای کاریاش را طوری تنظیم کند که حضور پررنگتر و مفیدتری در خانه داشته باشد؛ بهویژه زمانیکه شوهر و فرزندان نیاز بیشتری به حضور وی در منزل دارند.
کی خسته است؟
همسران میتوانند با مشاوره، مطالعه، شرکت در هماندیشیها و جلسههای آموزش خانواده و… روشهای کسب آرامش را بیاموزند و بکوشند مسائل، تنشها و خستگیهای ناشی از کار را مهار کنند تا آنها را به یکدیگر و بچهها منتقل نکنند. طبعاً فرزندان منتظرند که پدر و مادر از سر کار برگردند تا نیازها و مشکلات خود را با آنها در میان بگذارند و از کمک فکری و عملی ایشان بهرهمند شوند؛ بنابراین والدین باید در خانه، شاداب و فعال باشند.
اینجا اداره نیست
خانمهای شاغل میبایست تا آنجا که ممکن است از آوردن و انجام کارهای شغلی در منزل بپرهیزند تا وقتیکه در خانه هستند، حضور مفید و پررنگی داشته باشند و بتوانند با توجه کامل، نیازهای جسمانی، روانی و عاطفی یکدیگر را رفع کنند. برخی از روانشناسان عقیده دارند که کیفیت حضور والدین از میزان حضور آنها در خانه مهمتر است.
مواظب باشید
گاهی زنان با انگیزه کسب درآمد، رسیدن به استقلال مالی و کمک به خانواده، گرفتار منت گذاشتن، سرزنش و تحقیر اعضای خانواده و بیمهری به همسرشان میشوند. این مسئله در بیشتر موارد سبب ناراحتی، دلسردی و واکنشهای منفی اعضای خانواده و بهویژه همسران میشود. اصولاً مردها از اینکه همسرانشان کمکهای مالی خود یا خانوادههایشان را به رخ آنها بکشند، بسیار دلگیر، آشفته و عصبی میشوند. بههرحال نقش مرد در منزل بهعنوان مدیر خانه هیچگاه نباید کمرنگ شود.
اینطرفی یا آنطرفی
مادر نهیب میزند که «بس است دیگر!» و پدربزرگ میگوید «چیزی نیست عزیزم! کارت را بکن!»
والدین باید با یکدیگر و با کسانی که بچهها با آنها در تعامل هستند همآهنگ باشند و تمام تلاش خود را بهکار گیرند تا فرزندان از لحاظ تربیتی و الگویی دچار تعارض و دوگانگی نشوند. آنها باید ایدهها و روشهای تربیتی خود و دلایل این نوع نگرش را با بزرگسالان نزدیک به کودک مثل پدربزرگ، مادربزرگ، مربی و پرستار کودک در میان بگذارند تا آنها همکاری لازم را انجام دهند.
میخواهیم برویم…
برای جبران بخشی از کاستیها بهتر است پدر و مادر از زمانهایی که در کنار فرزندان هستند، بیشترین بهرهبرداری را بکنند. تشکیل جلسههای گفتوگوی خانوادگی، رفتوآمد به خانه بستگان، شرکت دستهجمعی در برنامههای مفید اجتماعی مثل حضور در مساجد، هیئتهای مذهبی و مکانهای زیارتی و سیاحتی، رفتن به دامن طبیعت، بازی و ورزش گروهی، رفتن به پارک، شهربازی و باغوحش، خوردن غذا در بیرون از منزل و آشپزی دستهجمعی در خانه از مواردی هستند که میتوان آنها را به کار بست.
چهکاری از دستم برمیآید؟
همسران باید در برابر محدودیتهای یکدیگر واقعبین باشند. بههرحال اشتغال زن در کنار مزیتهایی که برای زندگی دارد، محدودیتهایی هم دارد. بهقولمعروف «هرکه خربزه میخورد، پای لرزش هم مینشیند.» حالا که با خانمی شاغل ازدواج کردهاید، دور از انصاف است که انتظار داشته باشید همهچیز خانه مرتب باشد، غذا بهموقع آماده شود، زن در همه حال تمکین داشته باشد و…
بکوشید تا آنجا که ممکن است، با انجام کارهای شخصی مثل شستن و اتو کردن لباسهای خود، جمعکردن وسایل شخصی خویش و… هم باری از روی دوش خانم بردارید و هم با فراهم کردن فرصتهایی برای استراحت وی، از تلاشهایش قدردانی کنید.
میخواهم کار/ زندگی کنم
باید دانست که اشتغال مقدمهای برای زندگی بهتر است، نه هدف زندگی. بسیاری از افراد با این هدف که چرخ زندگی را بچرخانند و نیازهای اقتصادی خانواده را رفع کنند مشغول به کار میشوند، ولی در میانه راه هدف را گم میکنند و خود اشتغال یکی از مشکلات زندگی و عامل تنش در روابط خانوادگی میشود. برای همین لازم است هرچند وقت یکبار اعضای خانواده دور هم بنشینند و بازخورد کار یکدیگر را بررسی کنند. اگر متوجه شدند که کار برایشان از زندگی خانوادگی مهمتر شده است، پیش از اینکه خیلی دیر شود، در رفتار خود تجدیدنظر کنند.
چشم و گوش بسته
زن و مرد باید در محیط کار، حریم عفت و نجابت را رعایت کنند و در تعامل با افراد نامحرم از صحبتهای غیرضروری، درددل و شوخی کردن بپرهیزند. آنها باید بکوشند در صورت امکان از حضور در مشاغلی که محیط خلوت با نامحرم را فراهم میکند، اجتناب کنند و همواره در برابر نامحرم رفتاری باوقار، جدی و متکبرانه داشته باشند. همچنین در کیفیت، رنگ، اندازه و جنس پوشش و نیز آرایش خود حدود شرعی را رعایت کنند تا در دام چشمان آلوده و دلهای بیمار مردان و زنان گرفتار نگردند که «یکلحظه غفلت، یکعمر پشیمانی بهدنبال خواهد داشت».
شغل خوب یک زن؟
شغلی برای خانمها مناسب است که این نکتهها در آن لحاظ شده باشد:
* به تکالیف اصلی زندگی آنها یعنی خانهداری، شوهرداری و مادری آسیبی نزند.
* متناسب با ویژگیهای شخصیتی، جسمانی و روانی بانوان باشد.
* باعث خستگی بیشازحد و فرسایش روحی آنها نشود.
* موردعلاقه آنها باشد.
همچنین:
* محیط کار، محیطی سالم باشد.
* در کاری که انتخاب میکنند، تخصص و تجربه داشته باشند و در صورت نیاز، توانایی یادگیری مهارتهای جدید و موردنیاز را برای آن کار داشته باشند.
فوت کوزهگری زنهای خانهدار
ممکن است بپرسید که اگر زنی نخواهد در بیرون از خانه فعالیت خاصی داشته باشد و شغل خانهداری را برگزیند، چه راهکارهایی میتواند او را از پیامدهای منفی در خانه ماندن مثل تنهایی، انزوای اجتماعی و… دور کرده و از همه یا بخشی از آثار مثبت اشتغال بانوان بهرهمند کند؟ (البته توجه به این نکته لازم است که خانهداری، حضور در اجتماع را نفی نمیکند. آنچه مهم است، برنامهریزی زنان خانهدار است.)
در پاسخ به این پرسش به چند نکته اشاره میشود:
چرا نمیای جلسه؟
زنان در کنار انجام بهموقع کارهای منزل، با حضور در فعالیتهای اجتماعی مثل جلسههای قرآن، دعا و احکام، حضور در نمازهای جمعه و جماعت، همکاری با گروههای خیریه، عضویت در پایگاه بسیج خواهران و مانند اینها میتوانند مهارتهای اجتماعی و ارتباطی لازم را کسب کنند.
تا حالا این کتابو دیدی؟
برای افزایش سطح آگاهی، نیاز به مطالعه است. برای این منظور بهتر است خانمها یک برنامه منظم مطالعاتی داشته باشند و با تهیه کتابهای مفید یا عضو شدن در یک کتابخانه عمومی، درباره موضوعهای مفید و موردنیاز، بهویژه مباحث اعتقادی، اخلاقی، روانشناختی، خانواده، تربیت کودک و… به مطالعه بپردازند.
جلسه، خونه کیه؟
زنان میتوانند با دوستان یا بستگان خود جلسههای هفتگی یا ماهانه داشته باشند؛ به این صورت که هر هفته در منزل یک نفر جمع شوند و ضمن اینکه از حال یکدیگر با خبر میشوند، از تجربههای هم در زمینه خانهداری، بچهداری، شوهرداری و… بهرهمند شوند.
برای بالا رفتن کیفیت جلسه نیز میتوانند موضوع خاصی را از پیش مشخص کرده و با مطالعه در آن زمینه، اطلاعات بهدستآمده را در جلسه مطرح کنند و بدین شکل، سطح آگاهی خود را ارتقا بخشند.
یک انگشت و هزار هنر
برخی از خانمهای خانهدار با یادگیری مهارتهایی مثل خیاطی، گلدوزی، گلسازی، عروسکسازی و… سرگرم میشوند و گاه بخشی از نیازهای زندگی را نیز تأمین میکنند.*