هر عمل خیر و شایسته ای، گاهی دچار برخی آفت ها می شود با همه ی ستایشی که ازپذیرایی شایسته از مهمان شده، اگر جنبه ی تعادل رعایت نشود و به مرز اسراف و ولخرجی هایی برسد که اغلب، روی چشم و هم چشمی است، یا ریشه در خودنمایی و تفاخر دارد، ناپسند است و همین کار مقدّس و خداپسند، از قداست و محبوبیّت نزد خدا می افتد.
اطعام، با همه ی ارزشی که دارد، آنجاست که «فِی الله» و «لله» باشد و به قصد سیر کردن شکمی گرسنه یا شاد کردن برادری مؤمن یا تقویت رابطه های خویشاوندی و صله ی رحم باشد.
درست است که از نعمت الهی باید بهره گرفت، امّا با حفظ حدّ و مرز ارزشی آن و فراتر نرفتن از مرز اعتدال، و انجام دادن آن کار به صورتی خردمندانه و شرع پپسند و عرف ناپذیر!
روزی حضرت امیرعلیه السلام به «علاء بن زیاد» که خانه ای وسیع و مجلّل برای خود ساخته بود، فرمود: با این خانه ی بزرگ، در این دنیا می خواهی چه کنی؟ تو در آخرت، به چنین منزل وسیعی بیش از دنیا نیازی داری؛ مگر آن که بخواهی از همین خانه ی وسیع دنیوی، به آخرت برسی، مثل این که در این خانه از مهمان پذیرایی کنی، صله ی رحم نمایی، به بستگانت برسی، حقوقی را که از این خانه بر گردنِ دوست تو ادا کنی. در این صورت، از همین خانه به آخرت می رسی!…(۱۱)
گاهی اصل مهمانی دادن، ریاکاری است. گاهی نوع غذا و محلّ اطعام و کیفیّت سفره چیدن، تظاهر و خودنمایی است. گاهی مهمان های خاصّ و مدعویّن، شایسته ی اطعام نیستند، یا با انگیزه های ریاکارانه و حسابگرانه و مصلحت اندیشانه دعوت می شوند.
همه ی این ها نارواست و هدر دادن نعمت های الهی، پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس طعامی را از روی ریا و خودنمایی اطعام کند و مهمانی دهد، در روز قیامت، همانندِ آن را خداوند از طعام های دوزخی به او می خوراند. (۱۲)و امام باقر علیه السلام فرمود: «ولیمه» در حدّ یکی دو روز، کرامت و بزرگواری است. بیشتر از آن، ریا و خودنمایی و سُمعه است:
« الوَلیمهُ یَومٌ اَو یَومَینِ مَکرَمَه وَ مازادَ ریاءُ و سُمعَه.» (۱۳)
البته این ها در سور دادنها و مهمانی های رایج و مرسوم به مناسبت های یاد شده است. اما اصل مهمان دوستی و کرم و اطعام به محرومان، سخاوتی است که هر چه بیشتر و مستمرّتر باشد، بهتر و زیبنده تر است.
«هاشم»، جدّ بزرگ رسول خدا، همیشه سفره ای باز داست و غذای آماده ی او و خانه ی مهیّایش برای عامّه ی مردم، او را به سیادت و آقایی قریش رسانده بود.
«حاتم طایی»، سخاوتمند معروف عرب، خانه ای داشت که ملجأ مردم و محلّ امید بینوایان و مسافران و مهمانان مختلف بود.
امام حسن مجتبی علیه السلام مهمان خانه ای در منزل داشت که به طور معمول، از طبقات مختلف، بویژه افراد غریب و بی خانه و بینوا و مسافران و یتیمان و محرومان، پیوسته از آن بهره مند می شدند.
برای کریمانِ بلند همّت، «اطعام» لذّتی بیش از طعام خوردن دارد و حظّ روحی آنان از این رهگذر است.
چه زیباست این کلام مولا علی علیه السلام که فرمود:
«قُوتُ الأجسادِ الطَّعامُ، وَ قُوتُ الأرواحِ الإطعام»؛(۱۴)
قُوت و غذالی جسم، غذا خوردن است، ولی غذای روح، اطعام و غذا دادن .
کسی می گفت: بزرگترین لذّت روحی من وقتی است که عدّه ای نیازمند و تهیدست را به مهمانی دعوت کنم و آن ها سر سفره نشسته و مشغول خوردن باشند و من از دور، این صحنه را نگاه کنم و لذّت ببرم!
در قابوس نامه چنین توصیه می کند:
«چون میهمان کنی، از خوبی و بدیِ خوردنی ها عذر مخواه، که این طبع بازاریان باشد، هر ساعت مگوی که فلان چیز بخور، خوب است ! یا چرا نمی خوری؟ یا من نتوانستم سزای تو کنم، که این ها سخن کسانی است که یک بار میهمانی کنند. » (۱۵)
آداب مهمانی
ضیافت و مهمانی دو طرف دارد:
یکی مهمان می شود، دیگری میزبان است.
یکی بر سر سفره ی دیگری می نشیند و طعام می خورد، دیگری سفره می گسترد و اطعام می کند. لذت یکی در غذا خوردن است، و دیگری در طعام دادن.
اصل مهمانی و ضیافت و مواردی را که در اسلام، توصیه به مهمانی دادن شده است، بحث کردیم و با میزبانان سخن گفتیم. اینک سخن با مهمان است و آداب مهمانی رفتن.
مهمان یا دردسر؟
در فرهنگ دینی ما، مهمان حبیب خدا و مایه ی برکت است، هدیه ای از سوی پروردگار و عامل افزایش رزق و سبب آمرزش گناهان صاحب خانه و سبب نزول مغفرت الهی است. این ها همه بجا و درست، چرا که فرموده ی معصومین و تعالیم مکتب است. اما در همین جا «هزار نکته ی باریکتر ز مو» وجود دارد که اگر مهمانی رفتن ما سبب زحمت و رنجش صاحب خانه شود و او را به دردسر بیندازد، آن وقت چه؟ با زهم رحمت است؟!
البته همه یکسان نیستند و روحیه ها متفاوت است. بعضی ها آمادگی پذیرش مهمان ندارند. برخی از وضع مالی مناسبی برای مهمان نوازی و خرج ضیافت برخوردار نیستند. بعضی از نظر جا و منزل و امکانات پذیرایی آبرومندانه از مهمان در مضیقه و فشارند. بعضی ها اشتغالاتی دارند که مهمانی مزاح وقت و یا کارشان خواهد شد. این جاست که خود مهمان باید مراعات حال طرف را بکند، انتظار بیش از حد نداشته باشد، بی خبر و بی دعوت نرود، دیروقت و نابهنگام بر سر صاحب منزل فرود نیاید و او را به تکلف و زحمت نیفکند (البته فرودهای اضطراری مستثنی است!…) هر جا که میزبان گفت بنشیند و از صاحب خانه اطاعت کند.
سفارش معاشرتی قرآن به مؤمنان درباره ی ادبِ مهمان شدن در خانه ی پیامبر صلی الله علیه وآله چنین است:
«ای کسانی که ایمان آورده اید!
بدون اذن و اجازه و دعوت برای طعام، وارد خانه ی پیامبر نشوید، و هر گاه دعوت شدید، داخل شوید،و چون غذا خوردید، پخش شوید (و بروید) و برای حرف زدن (وگپ زدن) ننشینید، این کار شما سبب اذیت پیامبر است و از شما خجالت می کشد، ولی خداوند از گفتن حق، حیا نمی کند!»(۱۶)
در مهمانی اگر آداب و سنن اسلامی مراعات شود، دیگر مهمان، اسبابِ زحمت و بار خاطر نخواهد شد، بلکه مایه ی برکت و سبب خوشحالی خواهدبود و از همین جاست که به مسأله ی «تکلف» بر می خوریم که پیامدهای بدی دارد و مایه ی تلخکامی هایی در زندگی است.
«تکلّف» یا « ماحَضَر» ؟
در مثل های زیبای فارسی است که : «رسیده، رسیده خورَد».
یا این که: «مهمان، هر که باشد، در خانه هر چه باشد؟ ».(۱۷)
چیزی به نام «حفظ آبرو» یا «حیثیّت»، برای برخی چنان تکلّف آور و مشقّت بار است که برای آن خود را به زحمت های بسیار دچار می کنند و به هر قیمتی شده از مهمان پذیرایی می کنند، مبادا که آبروی شان برود. البته توقعات نابجای برخی مهمانان هم در این مسأله دخالت دارد.
این گونه مهمان که میزبان را به «تکلّف» و زحمت می افکند، نه تنها رحمت نیست که شوم است. اگر میان مردم و خویشاوندان صفا و صداقت و صمیمیت باشد و مهمانی از راه برسد و دیرقوت یا نابهنگام باشد، باید به هرچه که «هست» قناعت کرد. نه مهمان توقع زیادی داشته باشد و نه صاحب خانه خود را به دردسر بیفکند. در این صورت، دوستی ها و رفت و آمدها تداوم می یابد.
اما رفت و آمدهای هزینه ساز و خرج تراش و تکلّف آور، سبب کاهش دید و بازدیدها و مهمانی ها و موجب قطع رابطه ها یا کاهش و سردی آن می گردد. درسی از امیرمؤمنان علیه السلام بیاموزیم:
مردی حضرت علی علیه السلام را به خانه دعوت کرد. حضرت فرمود: به سه شرط می آیم. آن مرد پرسید: آن شرایط چیست؟ امام پاسخ داد:
یکی این که از بیرون خانه چیزی برایم تهیه نکنی.
دوم آن که آن چه را در خانه داری، پنهان و ذخیره نسازی (هرچه داری بیاوری).
سوم آن که به خانواده ات اجحاف و فشار وارد نیاوری.
مرد گفت: باشد، می پذیرم.
حضرت قبول کرد و مهمانِ خانه ی او شد. (۱۸)
این حدیث، درس های عظیم و نکات ظریفی را بین می کند. بعضی ها به خانواده و همسر خویش زحمت بسیار می دهند و تهیه بساط و مواد یک سفره و پخت و پز را به او تحمیل می کنند تا یک مهمانی آبرومند بر پا شود. زحمتش را خانم می کشد، ولی پُزش را آقا می دهد. این نوعی ستم به خانواده است و روا نیست که از سوی مرد انجام گیرد.
در مهمانی رفتن، هم مهمان نباید متوقع باشد که برای چنین و چنان کنند و به «ماحَضَر» – هر جه که موجود است- قانع باشد، و هم صاحب خانه خرجی را بر خود و رنجی را بر عیال، تحمیل نکند.
رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: مهمان تا دو شب مورد اکرام و پذیرایی قرار می گیرد. اگر شب سوم فرا رسید، دیگر او را از اهل خانه محسوب می شود، هر چه که بود، می خورد.(۱۹)
نیز از آن حضرت روایت است:
به خانه ی دیگری چنان وارد نشوید و مهمان نروید که چیزی نداشته باشند تا خرج و انفاق کنند.(۲۰) این برای حفظ آبرو و عزت صاحبخانه است که نزد مهمان شرمنده و سرافکنده نشود. در ضرب المثل های فارسی است که : «مهمان دیروقت (یا : ناخوانده) خرجش به پای خودش است».
۱۰- کنزالعمّال، ج ۹ ، ص ۲۴۵.
۱۱- نهج البلاغه ، خطبه ی ۲۰۹.
۱۲- وسایل الشیعه، ج ۱۶ ، ص ۴۵۵.
۱۳- همان، ص ۴۵۶.
۱۴- بحار الانوار، ج ۷۲ ، ص ۴۵۶.
۱۵- رهنمون، ص ۷۴۸.
۱۶- احزاب (۳۳) آیه ی ۵۳ « لا تَدخُلوُا بُیُوت النَّبیِّ…»
۱۷- امثال و حکم، دهخدا ، ج ۴ ، کلمه ی «مهمان».
۱۸- بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۴۵۱ ، حدیث ۴.
۱۹- وسایل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۵۶.