پندی از بهترین پدر دنیا

پندی از بهترین پدر دنیا

پسرم نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را که براى خود دوست دارى براى دیگران نیز دوست بدار، و آنچه را که براى خود نمى‏پسندى، براى دیگران مپسند. به دیگران ستم روا مدار، آنگونه که دوست ندارى به تو ستم شود.
نیکوکار باش، آنگونه که دوست دارى به تو نیکى کنند،  
آنچه را که براى دیگران زشت مى‏دارى براى خود نیز زشت بشمار…
 آنچه را دوست ندارى به تو نسبت دهند، درباره دیگران مگو.
بدان که خود بزرگ بینى و غرور، مخالف راستى، و آفت عقل است …
پسرم همانا من به تحقیق تو را از دنیا و حالت ها و نابودی و دگرگون شدن و انتقال آن از حالی به حالی دیگر آگاه ساختم، همچنین از آخرت و آنچه در آن برای اهلش آماده گشته به تو خبر دادم و درباره هر دو (یعنی دنیا و آخرت) مثَل هایی برای تو زدم تا از آن مثل ها عبرت بگیری و آنها را راهنمای خود قرار دهی.
همانا مثل آن کس که دنیا را آن گونه که هست بشناسد(۱)، مانند گروهی مسافر است که در سر منزلى بى آب و علف و دشوار اقامت دارند و قصد کوچ کردن به سرزمینى پر نعمت و سرایی پر آب و گیاه را دارند. پس مشکلات راه را تحمّل مى‏کنند، و جدایى دوستان را مى‏پذیرند، و سختى سفر، و ناگوارى غذا را با جان و دل قبول مى‏کنند؛ تا به سرایی وسیع، و منزلگاهی أمن، با آرامش قدم بگذارند و از تمام سختى‏هاى طول سفر احساس ناراحتى ندارند و هزینه‏هاى مصرف شده را بی مورد نمی دانند و زیان به شمار نمى‏آورند. و هیچ چیز براى آنان دوست داشتنى نیست جز آن که به منزل أمن، و محل آرامش برسند.
مبادا دلبستگى فراوان دنیا پرستان، و تهاجم حریصانه آنان به دنیا، تو را فریب دهد؛ چرا که خداوند تو را از وضعیت دنیا آگاه کرده، و خود دنیا نیز از وضع خود تو را با خبر ساخته، و بدی های خود را برای تو آشکار نموده است…
امّا مثل آن کس که فریب دنیا را بخورد همانند گروهى است که مى‏خواهند از جایگاهى پر از نعمت به سرزمین خشک و بى آب و علف کوچ کنند. پس در نظر آنان چیزى ناراحت کننده‏تر از این نیست که از جایگاه خود جدا ‏گردند و ناگهان عازم محلی که به آن خواهند رسید و به آن منتقل خواهند شد، بشوند.
… پسرم تو شکار مرگى هستى که فرار کننده از آن نجاتى ندارد، و این شکارچی هر که را بجوید به آن مى‏رسد، و سرانجام او را مى‏گیرد. پس، از مرگ بترس! نکند زمانى سراغ تو را گیرد که در حال گناه یا در انتظار توبه کردن باشى و مرگ مهلت ندهد و بین تو و توبه فاصله اندازد، که در این حال خود را به هلاکت انداخته ای.
پسرم فراوان به یاد مرگ و به یاد آنچه که به سوى آن مى‏روى و پس از مرگ در آن قرار مى‏گیرى باش. تا زمان ملاقات با مرگ از هر نظر آماده باش، نیروى خود را افزون، و کمر همّت را بسته نگهدار که ناگهان نیاید و تو را مغلوب سازد.
 مبادا دلبستگى فراوان دنیا پرستان، و تهاجم حریصانه آنان به دنیا، تو را فریب دهد؛ چرا که خداوند تو را از وضعیت دنیا آگاه کرده، و خود دنیا نیز از وضع خود تو را با خبر ساخته، و بدی های خود را برای تو آشکار نموده است…
دین و دنیایت را به خدا مى‏سپارم، و بهترین خواسته الهى را در آینده و هم اکنون، در دنیا و آخرت، براى تو مى‏خواهم، والسلام.

این است فرازهایی از دل نوشته های پدر و پیشوایی مهربان و آگاه به فرزندش امام حسن (علیه السلام)، که گویا در فراسوی سالیانی دراز ضمیر آزادگان و حق جویان را به تفکر و تأمل وا می دارد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا