انسان در جهان آخرت آنچنان است که اگر خودش را در این جا کامل کند، آنجا کامل است؛ و اگر ناقص بسازد ناقص است، اگر خودش را کور قرار بدهد آنجا کور است و اگر خودش را کر قرار بدهد آنجا کر است و اگر خودش را از صورت انسانیت خارج کرده باشد و به صورت حیوانی از انواع حیوانات دیگر در آورده باشد، در آنجا به صورت همان حیوان محشور می شود. این همان مسأله رابطه و پیوستگی بسیار شدید میان زندگی دنیا و زندگی آخرت است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره آن فرمود: «الدنیا مزرعه الاخره ؛ دنیا مزرعه آخرت است» (حدیث نبوی، کنوز الحقایق، مناوی، باب دال).
تنها این جمله نیست، هزارها جمله در این باره هست. اصلا هر چه درباره معاد آمده در همین زمینه «الدنیا مزرعه الاخره» آمده است. اساسا نظام آنجا با نظام اینجا فرق می کند. اینجا نظام ما نظام اجتماعی است، به این معنا که افراد واقعا در سعادت و شقاوت یکدیگر شریک و مؤثرند، یعنی عمل خوب من می تواند شما را خوشبخت کند و عمل بد من تأثیر دارد در بدبختی شما و افراد یک اجتماع سرنوشت مشترک دارند. ولی در آنجا اصلا سرنوشت مشترک نیست، اهل سعادت با هم اند و اهل شقاوت هم با هم، ولی آن با هم بودن غیر از اشتراک داشتن در سعادت است، اساسا اشتراکی در کار نیست، هر کسی در وضع خودش هست بدون آنکه تأثیری در وضع دیگری داشته باشد. اینها اموری است قطعی و مسلم و پیامبران الهی آمده اند برای اینکه مردم را به این مطلب دعوت کنند. مخصوصا این قسمت اخیر چون جنبه تربیتی زیادتری دارد و بیشتر به مسأله دعوت مربوط است.
ما می بینیم که در درجه اول قرآن کریم و بعد سایر آثار دینی ما اصرار فراوانی روی این مطلب دارند که آن دنیا دار الجزاء است، خانه پاداش و خانه کیفر است، پس شما مراقب عمل خودتان در اینجا باشید. حتی قرآن تعبیری دارد که عده ای این تعبیر را حمل بر هیچ گونه مجاز گویی نمی کنند و عین حقیقت می دانند. تعبیر این است که قرآن می گوید: آنچه که شما در این دنیا عمل می کنید، (یعنی عمل شما) پیش فرستاده شما به دنیای دیگر است (حشر/ ۱۸ و نباء /۴۰)، عده ای می گویند این تعبیر بلاغتی است، تعبیر مجازی است، عمل ما که آنجا فرستاده نمی شود، عمل من یعنی کار، این کار یک حرکت است و این حرکت هم همین جا فانی و تمام می شود. ولی عده ای معتقدند که هر چه در این دنیا پیدا بشود، صورتی در دنیای دیگر پیدا می کند که همین خودش یک حقیقتی در دنیای دیگر پیدا می کند و این تعبیر قرآن راست است که هر چه ما در اینجا عمل می کنیم چیزی در آن دنیا ایجاد کرده ایم، پس چیزی را از این دنیا به آن دنیا فرستاده ایم.
قرآن روی ارتباط عالم دنیا و عالم آخرت و اینکه آنجا دار الجزاء (سرای کیفر و پاداش) است و اینجا دار العمل (سرای کار و تلاش)، اینجا مزرعه است، یوم الزرع (روز کشت) است و آنجا یوم الحصاد (روز برداشت)؛ فوق العاده تکیه کرده است و بلکه اصلا انبیاء اساس و روح تعلیماتشان همین است، نظام دنیا را هم که درست می کنند، به اعتبار این است که همین پیوستگی میان دنیا و آخرت هست؛ یعنی اگر نظام دنیا نظام صحیح عادلانه ای نباشد، آخرت هم درست نخواهد بود. ایندو با یکدیگر اینچنین وابستگی و پیوستگی دارند، نه اینکه تضاد دارند. از نظر قرآن سعادت واقعی بشر در دنیا و سعادت واقعی بشر در آخرت توأم اند، جدایی ندارند. آن چیزهایی که از نظر اخروی گناه است و سبب بدبختی اخروی است، همانهاست که از نظر دنیوی هم نظام کلی زندگی بشر را فاسد می کند، حتی اگر فرض کنیم یک فرد را خوشبخت کند، ولی نظام کلی افراد بشر را فاسد و خراب می کند.
نسبت دنیا و آخرت :
نسبت دنیا و آخرت نسبت بدن و روح، یعنی نسبت ظاهر به باطن است. دنیا و آخرت دو جهان کاملا مجزا و منفصل از یکدیگر نیستند، عالم دنیا و آخرت و یا به تعبیر دیگر ملک و ملکوت مجموعا یک واحد است همچون ورق کتاب که دارای دو صفحه است و یا همچون سکه ای که دو طرف دارد. زمینی که در دنیا هست، همین زمین با چهره ملکوتیش در آخرت پیدا می شود. جمادات و نباتات دنیا با وجهه ملکوتیشان در آخرت ظاهر می شوند. اساسا آخرت وجهه ملکوتی دنیاست. شرط اینکه یک عمل، وجهه ملکوتی خوب و ” علیینی ” پیدا کند این است که با توجه به خدا و برای صعود به ملکوت خدا انجام بگیرد. اگر کسی معتقد به قیامت نباشد و توجه به خدا نداشته باشد، عمل او وجهه ملکوتی نخواهد داشت و به تعبیر دیگر صعود به علیین نخواهد کرد.