چرا مسئله امامت که از اصول دین شیعیان است بهطور صریح در قرآن مطرح نشده؟
در قرآن کریم مسئلهی امامت به طور کلی در آیات فراوانی مطرح شده است بهگونهای که کتابهایی در این زمینه به نگارش درآمده است. این آیات حداقل ۳۰ آیه از قرآن کریم را شامل میشود و نویسندگانی مانند سید کاظم ارفع در کتاب آیات الولایه تا ۲۸۵ آیه از قرآن کریم را جمعآوری کردهاند.
در قرآن آیاتی وجود دارد که به گفته شیعه و اهل سنت جز بر علی علیهالسلام و ائمه معصومین، بر هیچکس دیگری قابل انطباق نیست، مثل: آیه ولایت (مائده، ۵۵)، آیه مباهله (آلعمران، ۶۱) و … ولی به خاطر مصالحی نام ائمه به صراحت در قرآن نیامده است.یکی از دلایل نیامدن نام ائمه در قرآن این است که، در قرآن تنها کلیات مسائل آمده و تبیین جزئیات آن به پیامبر واگذار شده است. شخصی به نام ابیبصیر گوید: از امام صادق پرسیدم، مردم میگویند: چرا از حضرت علی و اهلبیت او نامی در قرآن کریم نیامده است؟ امام فرمودند: به کسانی که چنین اعتراضی را میکنند، بگویید همانگونه که نماز در قرآن آمده، ولی ۳ یا چهار رکعت بودن آن مشخص نشده و پیامبر اکرم(صلواتاللهعلیه و آله) آن را برای مردم تفسیر کرد، همچنین زکات در قرآن نازل شده ولی مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا آن را برای مردم تفسیر کرد. یکی از علل مهم نیامدن نام حضرت به صورت صریح در قرآن مصون ماندن قرآن از تحریف است.
خداوند برای مصون ماندن قرآن از تحریف تدبیراتی اتخاذ کرده است و لذا فرموده إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (حجر:۹). محفوظ بودن قرآن از تحریف، ناشی از تدابیر الهی است که یکی از آن همین است که در قرآن نام امامان را نیاورده این یکی از تدابیری است که قرآن را از تحریف مصون و محفوظ داشته است. به تعبیر شهید مطهری هم از اشاره خود قرآن و هم از روایات ائمه ما استفاده میشود که در میان تمام دستورات اسلامى هیچ دستورى، مثل امامت امیرالمؤمنین نبوده است که این همه کم شانس اجرا داشته باشد به این معنا که به دلیل تعصباتى که در عمق روح مردم عرب وجود داشت، آمادگى بسیار کمى براى این مطلب به چشم میخورد.
حتی در جریان غدیر خم با اینکه به پیغمبر اکرم راجع به امیرالمؤمنین دستور رسید، حضرت این بیم و نگرانى را داشت که اگر بگوید، منافقینى که قرآن پیوسته از آنها نام میبرد بگویند ببینید! دارد براى خانواده خودش امتیاز میگیرد. در صورتی که رسم و شیوه پیغمبر (ص) در زندگى این بود که در هیچ موردى براى خودش اختصاص قائل نمیشد و اخلاقش این بود و دستور اسلام هم همین بود که فوقالعاده اجتناب داشت از اینکه میان خودش و دیگران امتیاز قائل بشود و همین جهت عامل بسیار بزرگى بود براى موفقیت پیغمبر اکرم. این مسئله [یعنى ابلاغ اینکه جانشین من على (ع) است] امر و دستور خدا بود اما پیغمبر (ص) میدانست که اگر آن را بیان بکند عدهای ضعیف الایمان که همیشه بودهاند خواهند گفت ببینید! دارد براى خودش امتیاز درست میکند. لذا در آیه الیوم اکملت لکم دینکم چنین آمده: الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون.
برای توضیح بیشتر میتوان گفت آیاتی که در مورد فضائل اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام نازلشده است دو گونهاند:
۱- آیاتی که در خصوص آنان است و شأن نزول آیه اهلبیت هستند. مانند سوره احزاب، آیه ۳۳ که به آیه تطهیر معروف است، «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا.»، سوره انسان، آیه ۸، «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا»، سوره آل عمران، آیه ۶۱ که به آیه مباهله معروف است، «فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم…» و بسیاری از آیات دیگر.
۲- آیاتی که به نحو عمومی در منقبت انسانهای صالح نازل شده، که اهلبیت علیهم السلام مصداق اکمل و اتم آن میباشند. مانند سوره بینه، آیه ۷ «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه» که پیامبراکرم بعد از نزول این آیه بارها حضرت علی علیهالسلام را (خیرالبریه) میخواندند. سوره فجر، آیات ۲۷ تا آخر «یا ایتها النفس المطمئنه. ارجعی الی ربک راضیه مرضیه. فادخلی فی عبادی. وادخلی جنتی» که به نحو اکمل و اتم بر سیدالشهدا حضرت امامحسین علیهالسلام تطبیق میشود و نیز آیاتی که سرانجام جهان را پیروزی مستضعفین برمیشمرد که بر امام زمان تطبیق دارد؛ مانند آیه ۵ سوره قصص: وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ.برای کسب اطلاعات بیشتر مطالعه کتابهای زیر پیشنهاد میشود:
آیات ولایت/آیت الله مکارم
آیات ولایت/ آیت الله ارفع
اهل بیت در قرآن و سنت/ محمدی ری شهری