کشور کافران، کشور مسلمانان

کشور کافران، کشور مسلمانان

کشور کافران، کشور مسلمانان

حسن مددخانی

رفتار آنان و باورهای ما

کشور کافران زلزله می‌شود به این نتیجه می‌رسند که باید خانه‌های ضد زلزله بسازند، کشور مسلمانان به این نتیجه می‌رسند که خدایی از آسمان‌ها آن‌ها را تنبیه کرده است!

خشک‌سالی می‌شود، کافران به این نتیجه می‌رسند که آب‌وهوا تغییر کرده و باید برای آن راه و چاره‌ای بیابند، مسلمانان به این نتیجه می‌رسند که نماز کم خوانده شده و موی زنان بیرون بوده و خدا از آنان انتقام گرفته است!

جامعه کافران وقتی وضعیت اقتصادی خراب شود به این نتیجه می‌رسند که سازمان‌دهی و مدیریت اقتصادی کشور اشکال داشته و صادرات و واردات تنظیم نبوده و باعث رکود اقتصادی شده است، جامعه مسلمانان به این نتیجه می‌رسند که خدا آن‌ها را در فقر قرار داده تا ایمان آن‌ها را آزمایش کند!

آن‌ها نانشان را می‌خورند و ما شلاق جهالتمان را!

پاسخ ما

۱. آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که خانه‌های ضد زلزله بسازند، اما آیا به این نتیجه هم می‌رسند که چگونه می‌توانند جلوی اصل زلزله را بگیرند؟

۲. آیا همه جوامع کفر به این نتیجه رسیده‌اند یا فقط بزرگان و دانشمندان آن‌ها؟ و آیا همه جوامع مسلمین چنین اعتقاداتی دارند یا فقط عده‌ای از آن‌ها؟ شما به نمایندگی از چه کسی و یا چه کسانی صحبت می‌کنید و این نسبت را به آن‌ها می‌دهید؟

۳. رسیدن به این نتیجه که «باید خانه‌هایی ضد زلزله و با استحکام بالا ساخت.» ویژه کشور‌های غربی نیست و یک منطق رایج و عمومی است که در میان مسلمانان هم کسی آن را انکار نمی‌کند.

۴. پیشگیری از وقوع یک حادثه، مهم‌تر از پرداختن به پیامدهای آن حادثه است. مسلمانان در اندیشه پیشگیری از اصل وقوع زلزله‌اند و امیدوارند که جلوی وقوع آن گرفته شود؛ گرچه منکر لزوم تلاش برای کاهش تلفات آن در صورت وقوع هم نیستند، اما آیا مقاوم‌سازی خانه‌ها (با این‌که در جای خود کاری لازم و شایسته و بایسته است) به‌تنهایی توانسته جلوی اصل وقوع زلزله را بگیرد؟

۵. مسلمانان نگاهشان به منشأ آسیب است، نه‌فقط خود آسیب. آیا اندیشیدن به منشأ یک حادثه یا آسیب، جهالت است یا عین تدبیر و عقلانیت؟

۶. هیچ منافاتی میان ساختن خانه‌های ضد زلزله و پرداختن به علت وقوع زلزله وجود ندارد. اتفاقاً مسلمانان در این زمینه یک‌قدم جلوتر از دیگران هستند.

۷. مسلمانان به قبل از زلزله و سیل فکر می‌کنند و کفار به بعد از زلزله. چه کسی گفته اندیشیدن به بعد از زلزله نشانه عقل است و اندیشیدن به قبل از آن نشانه جهل؟

۸. برای خشک‌سالی چه اقداماتی صورت گرفته؟ آیا اقدامات صورت گرفته و راه و چاره‌های غربی‌ها توانسته جلوی روند خشک‌سالی دنیا را بگیرد؟ یا اتفاقاً به این روند افزوده؟

۹. کسانی که منکر امور ماورائی و معنوی هستند و فقط به امور تجربی بسنده می‌کنند، می‌بایست درباره این‌گونه راهکارها فقط و فقط سکوت کنند و نباید آن‌ها را نفی کنند؛ چراکه این راهکارها از دایره امور تجربی خارج‌اند و آن‌ها هیچ‌گونه سابقه ذهنی و تجربی نسبت به آن‌ها ندارند تا بخواهند درباره‌اش اظهارنظر کنند. ندیدن چیزی هم دلیل بر نبودن نیست.

 ۱۰. چه کسی گفته فقط راه و چاره‌هایی که غیرمسلمانان ارائه می‌دهند درمان دردهاست؟ اگر واقعاً راهکار آن‌ها درمان دردها بوده، چرا شاهد این‌همه نابسامانی در جوامع کفر هستیم؟

۱۱. برخی از این گفته‌ها ادعایی بیش نیست. اگر مسلمانان قائل به امتحان الهی‌اند، این مسئله هرگز آن‌ها را از تلاش و کوشش بازنداشته (لیس للإنسان إلا ما سعی).

۱۲. این، همه آن چیزی نیست که درباره مسلمانان و اعتقادات آن‌ها گفته شده. یک پدیده می‌تواند علت‌های گوناگونی داشته باشد. استناد وقوع یک حادثه به برخی عوامل، هرگز به این معنا نیست که جامعه مسلمین عوامل دیگر را نادیده می‌انگارند.

۱۳. به فرض هم اگر چنین اعتقاداتی قابل دفاع نباشند (که قابل دفاع‌اند)، باید دانست که فقط عده‌ای از افراد دارای چنین اعتقاداتی هستند و نباید چنین نگاه و دیدگاه (البته نگاه حداقلی به دین) را به همه جوامع مسلمین تعمیم داد.

۱۴. اگر مسلمانان بی‌دلیل و مدرک حرفی بزنند، در این صورت حق با شماست، اما حرف‌ها و گفته‌های آن‌ها درباره وجود رابطه میان اعمال انسان‌ها و حوادث طبیعی کاملاً مستند و دارای پشتوانه اعتقادی است.

۱۵. دنیا را در قالب همین دنیا دیدن و حوادث آن را در این محدوده تفسیر کردن، نشان از اندیشه‌ای محدود و بسته‌ای است که نمی‌خواهد به فراتر از آن بیندیشد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا