گربه بی‌سیم‌چی , گرمای پماد , گروه شناسایی , گلدان و سبد , لاک پشت دشمن گیر

گربه بي‌سيم‌چي , گرماي پماد , گروه شناسايي , گلدان و سبد , لاك پشت دشمن گير

گربه بی‌سیم‌چی
شب عملیات با چند تن از نیروها برای آن‌که بتوانیم راحت‌تر همدیگر را پیدا کنیم و از حال هم مطلع باشیم قرار گذاشتیم سه بار بلند صدای گربه را تقلید کنیم و به این وسیله یکدیگر را از سلامتی خود باخبر کنیم و با آرامش بیشتر، عملیات را ادامه دهیم.
منبع: کتاب خلاقیت ها 

 

گرمای پماد
در سرمای شدید و بادهای خشک جبهه، بچه‌ها به دست و پایشان پماد ویکس می‌مالیدند.
حرارت ناشی از پماد باعث گرما می‌شد من یک بار ناشی گری کردم و به صورت و گوش‌هایم نیز پماد مالیدم که تمام بدنم زخم شد.
منبع: کتاب فرهنگ جبهه 

 

گروه شناسایی
شب‌ها، بچه‌ها را برای شناسایی به جلو هدایت می‌کردیم، یکی از بچه‌ها هر روز عصر که می‌شد، می‌گفت: مرا صدا بزنید تا همراه شما بیایم. اما شب بهانه می‌آورد که فعلاً ناراحتی مزاجی دارم و شب بعد می‌گفت سرم درد می کند و خلاصه هر شب طفره می‌رفت.
با یک ابتکار، یک شب پوتینش را به آن طرف خاکریز پرت کردم و او مجبور شد برای برداشتن پوتینش به آن‌جا برود، با این کار ترسش ریخت و بعد از آن یکی از افراد ثابت گروه شناسایی، شد که در کارش زبده و ماهر بود.
منبع: کتاب خلاقیت ها ص ۲۹۱ 

 

گلدان و سبد
آن روزهابچه‌ها با سیم‌های خراب تلفن، گلدان و سبد می‌ساختند و از آن برای جای میوه استفاده می‌کردند.
منبع: کتاب فرهنگ جبهه 

 

لاک پشت دشمن گیر
در منطقه عملیاتی نصر ۵ مستقر بودیم، لاک‌پشتی پیدا کردیم و چراغ شب‌نمایی به بدنش وصل کردیم و آن را به درختی که در ۵۰،‌ ۶۰ متری کمین ما بود بستیم.
عراقی‌ها با نور شب نما به طرف حیوان می‌آمدند تا ببینند چه نوع جانوری است که به پست تیرهای قناصه ما می‌خوردند.
منبع: کتاب خلاقیت‌ها 

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا