¨ انعطاف پذیری :
این بند هم بسیار مهم است, ما باید با طرح سوالاتی متوجه بشویم این فرد چقدر انعطاف پذیر است و میتواند تغییرات را قبول کند.
به این سوال توجه کنید: ما آماده شده ایم که راس ساعت ۱۸ به یک مسافرت برویم, ناگهان تلفن زنگ میزند و یکی از اقوام که از شهرستان آمده, خواهان آدرس دقیق منزل ما است که به میهمانی ما بیاید, در این هنگام شماچه کار میکنید؟
شیوه پاسخگویی به این سوال مهم است نه خود جواب. اگر فرد بگوید:”به آنها میگوییم برنامه مسافرت داریم و نمی توانیم در خدمت شما باشیم.” نشانه انعطاف ناپذیری است. اگر فرد بگوید:” به آنها میگوییم قدمتان روی چشم بفرمایید.” این هم نشانه انعطاف ناپذیری است. درحالی که فرد منعطف به راههای دیگر به غیر از بلی یا خیر نیز توجه دارد. برای مثال میگوید:” باید ببینیم سفر ما چقدر اهمیت دارد؟ آن فامیل کیست؟ ضرورت میهمانی آمدن او چیست؟ اهمیت رفتن به این سفر برای ما چقدر است؟” یعنی بررسی همه جوانب.
صفات شخصی و روانی:
افسردگی, پرخاشگری, اضطراب, وسواس, سوءظن, زودرنجی, کج خلقی, تنهایی, ترسها, سابقههای بستری و درمانی و … جزو مهم ترین مسایلی است که باید بررسی شود. بهتر است با نشانههای این اختلالات آشنا باشید و با سوال و دقت در نشانهها اگر مشکلی وجود دارد به آن پی ببرید. همچنین صفاتی مانند خسیس بودن(حسابگر), ولخرج بودن(دست و دل باز), بی خیال بودن(اجتماعی بودن), منزوی و بی علاقه به تفریح بودن(اهل تفکر و مطالعه بودن), پیگیر بودن(سمج), سهل انگار بودن(سخت گیر نبودن), و…جزو مسایلی است که میتواند با مثالهای عملیاتی پرسیده شود. برای مثال از او سوال کنید شما بیشتر حسابگر هستید یا دست و دل باز؟ تا فرد هر کدام را انتخاب کرد احساس بدی نداشته باشد.
– دربارهی کسانی که برای شما و او مهماند، با یکدیگر صحبت کنید:
اگر در آغاز زندگی مشترک، اهمیتی که برای خانواده و دوستان خود به نسبت اولویت قائلاید را مطرح کنید، در طول زندگی از روابط صمیمانهی او با گروهی از افراد نخواهید رنجید. حد و حدود این اهمیت را سؤال کنید و دربارهی خود نیز اولویتهایتان را مطرح کنید.
میزان استقلال یا وابستگی فرد
مثالهایی فرضی بزنید که برای مثال شما دوست دارید در شهر دیگری زندگی کنید و نظر او را جویا شوید؟ سوالهای فرضی مطرح کنید که مادر و پدر شما یا پدر و مادر وی توصیه ای به شما دارند, شما باید چگونه با آنها برخورد کنید. یا سوالهایی از این قبیل: فکر میکنید هر چند روز یکبار باید به خانوادههایمان یا اقوام خود سر بزنیم؟
– حریمشناسی و احترام را در رفتار او جستوجو نمایید:
احترام زوجها در زندگی برای یکدیگر و عدم حرمتشکنی، مانع کدورتهای کوچک خواهد شد. آجرهای بیاحترامی را اگر به سمت یکدیگر نشانه بگیرید، پس از مدتی خانهای وسیع از کینه و دلسردی ساخته خواهد شد. باید پذیرفت که هر انسانی، منحصربهفرد است و حریم خود را دارد. از او دامنهی اعتدال حرمت را برای همسرش سؤال کنید و خود نیز در این مورد نظر دهید.
– نظر او را در مورد پیشرفت و رشد در طول زندگی سؤال کنید:
همسران میبایستی بستر نرم و مناسبی برای رشد و پیشرفت روزافزون یکدیگر باشند تا به موازات یکدیگر تعالی یابند و راکد نمانند. گاه لازم است که یکی از زوجها به ادامهی تحصیل، یادگیری هنر و یا زندگی در شهری دورافتاده بپردازد، همراهی در این مواقع، ضروری است.
– خواستههای موردنظر خود را بدون شرم، بازگو کنید:
اگر ازدواج در این مقطع سرنگیرد، بهتر از این است که در مرحلههای بعدی، وقتی هزینههای عاطفی و اقتصادی بسیاری برای آن انجام شد، بههم بخورد. ملاکها، ارزشها، خواستهها، توقعها و تفکرهای خود را بدون شرم بیان کنید تا تصمیم شما از روی منطق باشد و زندگیتان را با کسی سهیم شوید که بر شما بیفزاید نه اینکه از داشتههایتان بکاهد.