گلاره عباسی از «شیار ۱۴۳ » تا ادای دین به خانواده شهدا

گلاره عباسی از «شیار 143 » تا ادای دین به خانواده شهدا

گلاره عباسی این روزها با فیلم «شیار۱۴۳» ‌مهمان پرده سینماها شده است که فروش خوب و اکران موفقی دارد. در کنار اینها بازیگر جوان کشورمان به تازگی موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر از جشنواره‌ای در روسیه شده و با دست پر از این کشور به میهن بازگشته است. حضور موفق گلاره عباسی در فیلم «شیار۱۴۳» و کسب جایزه بهترین بازیگر برای فیلم «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیک‌ترند» بهانه‌ای شد تا با این بازیگر خوش‌آتیه کشورمان گفت‌وگو کنیم.فیلم «شیار۱۴۳» در جشنواره به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت و هم‌اکنون نیز در جشنواره‌های خارجی می‌درخشد. آیا زمان فیلمبرداری انتظار این استقبال و موفقیت را داشتید؟
وقتی فیلمنامه را خواندم خیلی از آن خوشم آمد و متن را دوست داشتم. قصه بسیار لطیف، مادرانه و زنانه‌ای داشت که به دل می‌نشست و این نگاه متفاوت زنانه به جنگ برایم تازگی داشت. شاید قبلا نمونه این نگاه را فقط در فیلم «گیلانه»خانم بنی‌اعتماد دیده بودیم. قصه فیلم ظرافت‌های جذابی داشت؛ چیزی که در خیلی از فیلمنامه‌های ما کمبودش حس می‌شود. به‌نظر من تفاوت فیلم‌ها در همین دقت به ظرافت‌ها و جزئیات است.

پیش از شروع کار با توجه به سابقه همکاری خوبی که سر فیلم اول خانم آبیار با ایشان داشتم می‌دانستم که فیلم نتیجه خوبی خواهد داشت ضمن اینکه معتقدم قصه شریف و نجیب همیشه طرفداران خودش را پیدا خواهد کرد اما این میزان دیده شدن و اینکه این فیلم به این شکل جزء اتفاقات سینمای ما شود را پیش‌بینی نمی‌کردم. فکر می‌کنم «شیار۱۴۳» موفقیتش را مدیون صداقتش است و اینکه به دور از هر منیت و خواسته شخصی و جاه‌طلبی‌های رایج ساخته شده و همه آمده بودند که قصه الفت را به تصویر بکشند؛ قصه یک مادر منتظر، قصه یک جنگ.در فیلم‌هایی که در مورد دفاع مقدس و خانواده شهدا ساخته شده محوریت قصه اغلب در مورد مادران و پدران بوده است. اما در فیلم «شیار۱۴۳» ما با مصائب خواهر شهید یا مفقودالاثر بودن نیز آشنا می‌شویم.
بله، همین‌طور است. فضای جنگ کلا فضایی مردانه است و بیشتر هم کارگردانان مرد در این زمینه فیلم می‌سازند و بالطبع نیز بیشتر به قصه اسرا و مردان شهید می‌پردازند و به همین خاطر ما خیلی قهرمان‌های زن در فیلم‌های مربوط به جنگ نداریم.
فیلم «شیار۱۴۳» اما قصه‌ای جنگی و زنانه دارد و این اتفاق مثبتی است که قصه‌های جدید و نگاه‌های جدیدی در سینمای جنگ متولد شوند که بار زنانه هم داشته باشند. هنوز خیلی قصه‌های ناگفته از آن دوران و بعد از دوران جنگ وجود دارد به‌خصوص از نسلی که نسل خواهران و دختران شهدا هستند. موقع اکران فیلم یک خواهر شهید به من گفت تا امروز رنج من در سینما به تصویر کشیده نشده بود. در این فیلم نخستین‌بار است که من خود و مصائبی که متحمل شده‌ام را روی پرده سینما می‌بینم.این دومین همکاری شما با نرگس آبیار است. تعامل‌تان با او چگونه بود؟ آیا کار کردن با کارگردان زن برای‌تان راحت‌تر یا متفاوت از کارگردانان مرد است؟
همان‌طور که اشاره کردید من قبلا نیز با خانم آبیار در اولین فیلم‌شان «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیک‌ترند» همکاری کرده بودم و به‌خاطر سابقه همکاری‌مان، با نگاه و قلم‌شان آشنا بودم و با اطمینان نقش فردوس را پذیرفتم. فیلم «اشیا…» قصه‌زنی به نام لیلاست که زندگی دشوار و مشقت‌باری دارد و نقشم هم در آن فیلم سخت بود اما با وجود سختی نقش، حضور در آن فیلم برای من تجربه شیرینی بود. سر فیلم «شیار۱۴۳» من و خانم آبیار شناخت خوبی از جنس کاری هم و روحیات یکدیگر داشتیم و به همین دلیل این همکاری ساده، دلنشین و لذت‌بخش بود و تعامل بسیار خوبی داشتیم.
من قبلا نیز با کارگردان‌های زن زیاد کار کرده‌ام که خانم مرضیه برومند نمونه بسیار دوست‌داشتنی آنهاست حتی این افتخار را داشته‌ام که در یک سریال دستیار اول او باشم و بسیار ازایشان بیاموزم. مرجان اشرفی‌زاده هم کارگردان خانم دیگری هستند که با هم کار کردیم. خیلی دوست دارم با کارگردانان موفق زن سینما کار کنم. فضای قصه‌های بیشترشان را دوست دارم و با آنها احساس نزدیکی می‌کنم. تلاش کارگردانان زن برای دیده شدن و فعالیت در دنیای مردانه سینما برایم ستودنی است.

فردوس شاید به لحاظ کمی جزو نقش‌های طولانی یا اصلی نباشد اما در ذهن مخاطب می‌ماند. فردوس، کاراکتری معصوم و مهربان دارد و حس انتظار را به‌خوبی منعکس می‌کند.
بله، درست است فردوس نقش مکمل است اما نقش مکملی که تاثیرگذار است و شخصیت‌پردازی دقیقی دارد. این نقش ظرافت و ریزه‌کاری‌های زیادی داشت و پتانسیل خوبی برای بازیگر فراهم می‌کرد. من این نقش را دوست داشتم و در نهایت می‌دانستم فردوس یک نقش مکمل است و محوریت قصه با کاراکتر الفت است و باید همه کمک کنیم تا قصه زندگی وی به بهترین نحو به تصویر کشیده شود.لوکیشن‌های فیلم زیبا هستند و انتخاب آن منطقه برای فیلمبرداری کاری زیبا و تحسین‌بر‌انگیز بوده. آیا با افراد محلی هم در تعامل بودید؟ فضای آن روستا چقدر به نقش‌آفرینی شما کمک کرد؟
شهرهای ایران بسیار متنوع و حیرت‌آور هستند و برای من هنوز بسیار ناشناخته‌اند. ما در کرمان روستاهایی را دیدیم که خیلی بکر و زیبا بودند ولی خوب به لحاظ داستانی و حال و هوا ربطی به فیلم ما نداشتند تا اینکه روستای محل فیلمبرداری توسط خانم آبیار انتخاب شد.
 آن منطقه مردم دوست‌داشتنی و مهربانی داشت که خیلی با ما همراهی و همکاری کردند. این را هم اضافه کنم که با بازیگران درخشانی در کرمان آشنا شدم و یقین دارم در بقیه شهر‌های ایران هم همین‌قدر استعداد وجود دارد که فقط چون در تهران و پایتخت نیستند متاسفانه دیده نمی‌شوند.همکاری با مریلا زارعی چطور بود؟ ظاهرا وی برای درآوردن نقش مرارت‌ها و زحمات بسیاری کشیده‌ است.
مریلا زارعی، نمونه یک بازیگر زحمت‌کش است؛ کسی که برای بازیگری و جلوی دوربین بودن زحمت کشیده و می‌کشد و همچنان بعد از این همه سال کار و تجربه پرانگیزه است. خانم زارعی در نقش الفت درخشان بود.  فکر می‌کنم نقش‌آفرینی او در این فیلم از بهترین‌های چند سال اخیر سینمای ماست.بازی با لهجه را قبلا تجربه کرده بودید؟ لهجه باعث نمی‌شد تمرکزتان از بازی منحرف شده و دقت‌تان روی درآوردن لهجه متمرکز شود؟ چه کسی برای درآوردن لهجه به شما کمک کرد؟ با توجه به اینکه با مردم منطقه در ارتباط بوده‌اید خودتان از لهجه‌تان در فیلم راضی هستید؟
لهجه بحث خاص خودش را دارد. کار دشواری است و من عاشق این دشواری‌هایم. بله؛ تمرکز همزمان روی لهجه و بازی سخت است؛ اینکه در یک لحظه هم حواس بازیگر به لهجه باشد، هم به بازی، هم به دوربین و هم در واقع حواسش به هیچ چیز نباشد و رها و راحت فقط به کاراکتر فکر کند.
من قبلا با لهجه ترکی و شمالی هم بازی کرده بودم ولی آن دو لهجه برای همه آشنا هستند و زیاد شنیده شده‌اند برای همین فراگیری‌شان نیز آسان‌تر بود ولی لهجه کرمانی لهجه آشنایی نبود و یاد گرفتنش هم سخت‌تر بود.

بابت دریافت جایزه از جشنواره روسیه به شما تبریک می‌گوییم. برخورد مخاطبان در آن جشنواره چگونه بود؟
ممنون از لطف‌تان. فیلم «اشیا… » را شخصا بسیار دوست دارم. متاسفانه این فیلم هنوز در ایران اکران نشده است البته ان‌شاءالله بعد از اکران «شیار۱۴۳» قرار است این فیلم هم در برنامه اکران سینماها قرار بگیرد و مخاطبان به زودی این فیلم زیبا را خواهند دید. فیلم «اشیا. . . » در جشنواره سی‌ام فجر اکران شد که مورد استقبال قرار گرفت و در جشنواره‌های خارجی نیز تا به امروز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همان‌طور که اشاره کردید به تازگی در جشنواره روسیه ما موفق به کسب دو جایزه ارزشمند شدیم؛ یکی از این جوایز، جایزه بهترین بازیگر بود.
به این نکته هم اشاره کنم که در این فستیوال به بازیگران زن و مرد فقط یک جایزه اهدا می‌شود و خوشبختانه من موفق شدم بین ۳۸ فیلم حاضر در جشنواره جایزه بهترین بازیگر را به دست آورم. جایزه دیگر را نیز خانم آبیار کسب کرد که جایزه بهترین فیلم از نگاه مخاطبان بود. در این جشنواره فیلم‌هایی از کشور‌های روسیه و آلمان هم شرکت داشتند که قاعدتا به فرهنگ مردم روسیه نزدیک‌تر هستند اما تماشاگران روسی به فیلم ما رای دادند که واقعا باعث افتخار است. از دریافت این جوایز بسیار خوشحالم به خصوص اینکه به فیلم دوست‌داشتنی «اشیا. . . » اهدا شدند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا